پنجره‌بازی پرسپولیس

به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، در یادداشتی در عصر ایران به قلم احسان محمدی آمده است: «تعطیلات میان‌فصل برای پرسپولیس به عنوان صدرنشین و قهرمان ۴ دوره پیشین لیگ با پنجره‌بازی گذشت. «باز و بسته‌شدن پنجره نقل و انتقالات» از آن ترکیباتی است که در این چند ساله زیاد تکرار می‌شود. قبلاً انگار فیفا خیلی با ما کار نداشت، سالی یکی – دو بار تهدیدمان می‌کرد به تعلیق. ما هم جدی نمی‌گرفتیم. خودشان خسته می‌شدند و یک جوری سر و ته ماجرا هم‌می‌آمد! اما وقتی تعداد شکایت‌های بازیکنان و مربیان خارجی از اندازه خارج شد به نظر فیفا در بخش حقوقی‌اش میز ویژه‌ای را به ایران اختصاص داد؛ جایی که هر روز از آفریقا و اروپا تا آمریکا و آسیا شکایت‌های جدیدی از تیم‌های فوتبال ایران و در راس آن استقلال و پرسپولیس می‌رسید که از پیش هم می‌شد حدس زد که بازنده آن چه کسی است!

چند سال پیش در جایی می‌خواندم که ژاپن فقط یک شکایت در فیفا داشت و ما ۷۳ پرونده مفتوح! این در حالی است که از لحاط تعداد بازیکن و مربی و کادر فنی غیر بومی، ما و این کشور اصلاً با هم قابل قیاس نیستیم. بستن پنجره نقل و انتقالات به عنوان یکی از ابزارهای تنبیهی دو فصل پیش پرسپولیس را رسماً فلج کرد. رفتار غلط یکی – دو بازیکن و جدی‌نگرفتن مقررات فیفا باعث شد آنها برای دیدار نهایی مقابل کاشیما در لیگ قهرمانان آسیا با کمتر از ۱۵ بازیکن حاضر شوند که بعضی از این بازیکنان هنوز هم نتوانسته‌اند یک بازی معمولی به نمایش بگذارند. تیم آنچنان تحت فشار قرار گرفت که لشگری از بازیکنان مصدوم شدند.

در حالی که امروز پرسپولیس دور برگشت لیگ‌ برتر را آغاز می‎‌کند هواداران این تیم تمام هفته باشگاه را درگیر باز و بسته کردن پنجره نقل و انتقالات دیدند؛ جوری که انگار دیگر لولای پنجره خراب شده است!

اگر قبلاً فقط بازیکنان خارجی برای دریافت مطالبات معوقه‌شان به فیفا شکایت می‌کردند حالا بازیکنان داخلی هم به اهمیت این اهرم پرقدرت پی برده‌اند و از فیفا کمک می‌خواهند. احسان پیربرناش، روزنامه‌نگار و طنزنویس، در این باره نوشت: «یه بازیکن‌هایی پنجره پرسپولیس رو بستن که دلت می‌خواد از همون پنجره بسته خودتو پرت کنی پایین، خرده شیشه بره تو جنازه‌ات، اونقدر خون بیاد، نتونن دفنت کنن. از این بدتر این که حق هم با اوناست!» و نکته درست همینجاست: حق با آنهاست!

بازیکنی به هر دلیلی به یک تیم بزرگ پیوسته و در سوی مقابل نماینده باشگاه با عقل سلیم با او قرارداد بسته، پای آن را امضا کرده و متعهد شده که حق و حقوق او را بدهد و نداده است. حالا این که بازیکن کیفیت داشته یا نداشته، به درد تیم خورده یا نخورده یک بحث فنی است اما «قرارداد» تعهدی الزام‌آور است.

احتمالاً بشود شاکیان داخلی را با دسته گل و سبک مدیریتی «من بمیرم، تو بمیری» متقاعد کرد که فعلاً چک بگیرند و بروند تا «ان‌شاءالله» نقد شود اما این سبک تیم‌داری و حواله بدهی امسال به سال بعد با توجه به گران‌شدن دلار یک فاجعه است. مثل خوردن استامینوفن کدئین برای درمان سرطان.

احتمالاً همین چند دقیقه‌ای که شما این یادداشت را خواندید پنجره نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس چند بار دیگر باز و بسته شد! این کمدی تلخ محصول آمد و رفت بی‌قاعده و بی‌مسئولیت مدیرانی است که بدهی روی بدهی می‌گذارند و می‌روند؛ بی‌آن‌که کسی از آنها جوابی بدهد. شغل دل‌انگیزی است عضویت در هیات‌مدیره تیم‌های بزرگ فوتبال و مدیرعامل شدن در آنها!»

پایان خبر / تاریخ ما

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.