رسانه‌های سعودی وابسته به جریان ایران‌ستیز به دنبال حذف ظریف از صحنه سیاست ایران هستند 

به گزارش خبرگزاری تاریخ ما ، رضا نصری در یک رشته توییت نکاتی را در مورد فایل صوتی منتشر شده محمد جواد ظریف مطرح کرد. 

وی در این رشته توییت نوشته است :«جریان‌ ایران‌ستیز از دو اتفاق هراس دارد: اول اینکه مذاکرات وین با موفقیت تمام شود؛ و دوم اینکه فضای پسا توافق در دولت بعدی به خوبی مدیریت شود.

جلوگیری از هر دو اتفاق نیز مستلزم خارج کردن جواد ظریف از صحنه است، چرا که حضور او هم در موفقیت مذاکرات در دولت کنونی و هم در مدیریت توافق حاصله در دولت بعدی یک عامل کلیدی است.

به همین خاطر رسانه‌های سعودی وابسته به جریان ایران‌ستیز تلاش می‌کنند با تقطیع و تحریف سخنان ظریف، بزرگ‌نمایی و ترویج یک تفسیر مغرضانه از اظهارات او و همچنین ایجاد یک دوگانه کاذب میان ظریف و شهید سلیمانی مقدمات حذف او از صحنه سیاست ایران را فراهم آورند.

 در اینکه در فضای متلاطم کنونی بهتر بود فایل منتشر نشود تردیدی نیست. اما اغراق در مورد سطح «محرمانگی» اظهارات دکتر ظریف و تحلیل‌های غلوآمیز در مورد تاثیر سوء آن بر روابط خارجی و موقعیت مذاکراتی ایران نیز اظهارات بی موردی است که غالباً توسط عده‌ای با مقاصد سیاسی عنوان می‌شود.

 وزیر امور خارجهٔ آلمان در روز روشن در یکی از مهم‌ترین نشریات این کشور مقاله می‌نویسد و رابطهٔ راهبردی ۷۰ ساله آلمان و آمریکا را علناً زیر سؤال می‌برد، اما چنین جنجالی به پا نمی‌شود؟ چرا؟
 یا رئیس‌جمهور سابق فرانسه – فرانسوا اولاند – در کتاب خاطراتش به جزئیات مکالماتش با مقامات روسی و آمریکایی و اروپایی می‌پردازد و گاه سخت‌ترین نقدها را به متحدین فرانسه وارد می‌آورد، اما هیچ‌کس از او یا حزب متبوع‌اش (که همواره یکی از سهم‌داران ثابت قدرت است) ایراد نمی‌گیرد که اظهارات‌اش خدشه‌ای به روابط فرانسه و این کشورها وارد آورده است!

 حال، از خود بپرسیم چرا انتشار اظهارات و تحلیل دکتر ظریف در مورد حساسیت روسیه نسبت به تنش‌زدایی بیش از حد میان ایران و غرب – که برای دستگاه سیاسی آمریکا، اروپا، چین، اغلب تحلیل‌گران و حتی افکار عمومی ایران اظهرمن‌الشمس است – این‌چنین موجب حمله به وزیر امور خارجه کشور می‌شود؟

ایضاً، در همه کشورهایی که در یک منطقه خاص منافع امنیتی، سبقهٔ تاریخی یا حوزهٔ‌ نفوذ دارند، بحثِ تفوق و رقابت میان «میدان» و «دیپلماسی» برقرار است.

 کتاب خاطرات «کاندولیزا رایس» – وزیر اسبق امور خارجهٔ آمریکا – سرشار از نقد و تحلیل این رابطه و خاطراتی از تنش و نزاع ساختاری و مزمن میان دستگاه دیپلماسی و پنتاگون در عالی‌ترین سطوح است.

در فرانسه نیز همواره میان دولت و ارتش بر سر سیاست خارجی در آفریقا – به ویژه در مورد مستعمرات سابق – جدال و رقابت علنی در جریان است.

 در واقع، با اینکه در فرانسه رئیس‌جمهور خود فرماندهٔ کُل قواست، «سیاستِ فرانسه در آفریقا» همواره بر اثر رایزنی و تقابل دولت او با رئیس ارتش (Chef d’État-Major) شکل می‌گیرد و این رابطه نیز همواره مورد تحلیل و بررسی ناظران است.

 مقولاتی مانند «دیپلماسی دفاعی» (Defence diplomacy) یا نقش‌آفرینی آتاشه‌های‌ نظامی (Military Attaché) در مناسبات دیپلماتیک هم سال‌هاست در حوزه روابط بین‌الملل و فضای رسانه‌ای در بسیاری از کشورها به صورت علنی به بحث و مناظره گذاشته می‌شود.

 اما در ایران، این موضوعات به دلایل نامعلومی «تابو» شده است تا جایی که بحث در مورد کیفیت و چگونگی تعامل میان قدرت نرم‌افزاری و سخت‌افزاری کشور باید «محرمانه» بماند!

 از خود بپرسیم کجای امنیت ملی خدشه‌دار می‌شود اگر آشکار شود وزیر خارجه و نیروهای مسلح ممکن است بر سر پیش‌برد یک سیاست اختلاف داشته باشند، اما در نهایت بلوغ، ثبات و قوهٔ مدبرهٔ حاکم بر نظام تصمیم‌سازی ایجاب ‌کند با یکدیگر «هماهنگ» عمل کنند؟

 حقیقت این است که دکتر ظریف دیپلمات و سیاستمداری در تراز بین‌المللی است – با کلام و عاداتی در آن استاندارد – که اغلب با معیارهای ویژه، توسعه‌نیافتهٔ و بستهٔ صحنه سیاست داخلی ایران مورد قضاوت و نقد قرار می‌گیرد.

 شاید انتشار فایل صوتی ناخواسته موجب شود برخی حساسیت‌های غیرضروری از مباحث سیاست خارجی زدوده شود و فضا به نحوی شکل بگیرد که رسانه‌های متخاصم گمان نکنند می‌توانند به راحتی با انتشار اظهارات صریح یک وزیر – که در همه دنیا متداول است – بر مناسبات سیاست داخلی ایران تاثیر بگذارند.»

پایان خبر / تاریخ ما

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.