جراحیهای زیبایی وجاهت دینی دارد؟
حجتالاسلام مهدی نظری در گفتوگو با خبرگزاری تاریخ ما درباره نسبت جراحیهای زیبایی با مباحث دینی و اینکه آیا دین اجازه هر تغییری را در بدن میدهد؟ اظهار کرد: یکی از مشکلاتی که امروزه در عرضه دین به نسلهای جدید وجود دارد این است که این عرضه و ارائه از حس زیباییخواهی انسان که حسی قوی، تأثیرگذار و سرنوشتساز است، دور شده و هیچ توجهی به آن نداریم.
وی با بیان اینکه دین در فضای مختل شده و از حد نرمال انسانی خارج شده نمیتواند حیات، حرکت، پویایی، تأثیر و نفوذ خود را داشته باشد، افزود: اصولاً بعضی از احساسات در انسان حسهای سرکوبشدنی نیستند و اگر در مسیر این حسها سرکوبی در پیش گرفته شود، موجب ایجاد اختلال در زندگی میشود. حس زیباییخواهی نیز همینطور است و به هیچ وجه نمیشود آن را سرکوب کرد، خداوند متعال این حس را در نهاد بشری به ودیعه گذاشته تا زندگی طراوت و معنا پیدا کند و از خستگیها و افسردگیها کاسته شود.
مدرس حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه حس زیباییخواهی در انسان یک حس پایهای و اساسی است، تأکید کرد: اسلام اصولاً نه تنها برای ایجاد بستر لازم در زندگی به حس زیباییخواهی انسان نیازمند است که حتی، متعالیترین ارزشهای الهی یعنی تقرب به خداوند صرفاً و یا عمدتاً از طریق فعال شدن این حس در برابر خداوند شکل میگیرد.
وی افزود: در حس زیباییخواهی انسان میتواند مظهر همه زیباییها را باز یابد که همان خداوند است و این هنگامی است که اولاً این حس سرکوب نشود و ثانیاً از طریق حس زیباییخواهی با همه زیباییهای طبیعی، انسانی و… مواجه شود و از این زیباییهای متراکم به زیباییهای معنوی دست پیدا کند.
نظری بیان کرد: اسلام برای حس زیباییخواهی ارزش قائل است و کمترین کوششی را که بتواند به مثابه عامل سرکوبکننده نسبت به این حس باشد، کنار گذاشته است؛ روایات ما هم نسبت به زیبایی اهمیت قائل شدهاند، از جمله روایتی از امام حسن مجتبی(ع) که میفرمایند «خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من برای پروردگارم خویش را زیبا میکنم»؛ این سخن منطق روشنی دارد؛ اولاً خداوند را زیبا معرفی کرده که مبدأ همه جمالهاست و ثانیاً خداوند را دارای حُب به زیبایی معرفی کرده و ثالثاً وظیفه انسان در پیشگاه خداوند را زیبا شدن برای او معرفی کرده است که به تبع زیبا شدن برای خداوند، زیبا شدن برای خلق هم هست چون وقتی انسان همه زندگی و آداب و سلوکش را در وضعیت زیبایی قرار دهد این تبسمی است به روی همه عالم و همه در مسیر توجه به آن مبدأ کمال میتوانند در این رهگذر قرار بگیرند.
وی افزود: در آیه ۳۲ سوره مبارکه اعراف آمده است «قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا خَالِصَةً یَوْمَ الْقِیَامَةِ کَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ؛ ای پیامبر بگو زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده و نیز روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده بگو این نعمتها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده اند و روز قیامت نیز خاص آنان میباشد اینگونه آیات خود را برای گروهی که میدانند به روشنی بیان میکنیم» که براساس این آیه اولا خداوند زیبایی را برای همه بندگانش قرار داده است و ثانیاً حالت عتاب و خطاب دارد.
مدرس حوزه و دانشگاه با بیان اینکه کسانی هستند که با دید کج و ظرفیتهای تنگ درونی و روحی خود به سمت تحریم زینتها میروند، گفت: زینت اصولاً با حس زیبایی انسان در ارتباط است یعنی اگر انسان این حس را نداشته باشد برای او گُل و سنگ یکی است و زمانی زینت گل و زیباییها برای او معنا دارد که دارای حس زیبایی باشد و این اختصاص به مؤمنان ندارد و همه انسانها دارای این حس زیبایی هستند و خداوند میخواهد این زینت و زیبایی در چشم انسانها وجود داشته باشد.
نظری بیان کرد: منطق اسلام توجه به زیباییهاست، اما باید نوع زیباییخواهیهای نسلهای امروز شناخته شده و دین که همیشه با فطرت و زیبایی همراه است، بهصورت زیبا معرفی شود؛ چنانچه در آیه ۲۱ سوره مبارکه احزاب «لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» بر صفت زیبایی پیامبر اسلام(ص) بهعنوان الگوی همه بشریت اشاره شده است.
این مدرس حوزه و دانشگاه در پاسخ به این سؤال که برخی معتقدند انسان حاکم مطلق بدن خویش است و با این توجیه به جراحیهای متعدد زیبایی دست میزنند در حالی که به نظر میرسد از نگاه دین چارچوب و حد و مرز و حقی برای بدن لحاظ شده است، اظهار کرد: در شرایط کنونی زیباییسازیها امکانات جدیدی پیدا کرده است، برای نمونه انسانها میتوانند چهره خود را زیباتر کنند، آیا این خلاف اسلام است؟ به نظر میرسد منطق اسلام این اجازه را میدهد فقط باید توجه کرد که هر چیزی قیود و حدودی دارد یعنی حتی رفتن به سمت ایجاد زیبایی در فضاها و در چهرهها و… بهصورت کاملاً آزاد نیست، این حدود برای این است که مناسبات اجتماعی به هم نریزد و ارتباطات معنوی مخدوش نشود.
وی ادامه داد: ما در ارتباط زیباییها نباید تفاوت زن و مرد را نادیده بگیریم و نباید مردی با ایجاد زیبایی در خود، به چهره زن تبدیل شود و یا بالعکس، پس این تشابه رجال به زنان و بالعکس حد دارد و اگر این مرد در همان حدود خود به سمت زیبایی برود مطلوب است.
نظری تأکید کرد: نکته بعدی اینکه ما در ارتباط با زیبایی باید توجه داشته باشیم که به بدن ضرر نرسانیم، اینجا یک بحثی وجود دارد و اینکه آیا انسان مالک بدن خویش است یا خیر؟ طبیعتاً ملکیت واقعی از آن خداست اما ملکیت اعتباری برای هر کسی نسبت به بدن خود وجود دارد مشروط به اینکه از این ملکیت استفاده نامشروعی نکند، بهعنوان مثال کسی دست به خودکشی بزند با این توجیه که بگوید من مالک خود هستم، این استفاده نامشروع، هم در وجدان بشری و هم در شریعت الهی محکوم است.
این مدرس حوزه و دانشگاه در مورد اینکه این اعمال جراحی زیبایی تا کجا وجاهت دینی دارد، گفت: اسلام دو معیار را برای هرگونه تغییر ارائه میکند یکی اینکه این عملی که بر روی بدن انجام میشود باید یک کارکرد عقلانی داشته باشد که ایجاد زیبایی یک کارکرد عقلایی است و معیار دوم این است که هر نوع عمل بر روی چهره و بدن منتهی به آسیب به بدن نشود و واجد یک ضرر و زیان برای بدن نباشد.
وی بیان کرد: البته زیانهای کوتاهمدت به معنی مشکلات پس از عمل منظور نیست، بلکه منظور زیانی است که بدن را در یک وضعیت تحلیل قرار دهد و بیماری ایجاد کند، به هر حال هر نوع عمل جراحی که این دو قید را رعایت کند یعنی عملی که منتهی به آسیب روحی و جسمی نباشد و دوم کارکرد عقلایی داشته باشد مثل عملی که موجب زندگی راحتتر میشود مانند فردی که مشکل راه رفتن دارد و با عمل جراحی راحتتر زندگی میکند، این یک کارکرد عقلایی است که مشکلی ندارد.
پایان خبر / تاریخ ما