مهر پرستی و مسیحیت (۲)
شباهت های زیادی بین آیین مهرپرستی یا میترائیسم رومی و مسیحیت وجود دارد. پژوهشگران معتقدند که مسیحیت اصول اساسی خود را از از مذاهب باستانی چون میترائیسم اخذ کرده و این اصول بنیادین سبب پایداری و شکل امروزی مسیحیت گردیده است. هر چند که چگونگی این تاثیر بین پژوهشگران مختلف، متفاوت میباشد.
برای مثال بسیاری از بقایای مراسمها و جشنهای پیش از مسیحیت به خصوص کریسمس در تقویم کلیساها باقی مانده است. اما تعابیر و ایدههای فرانتس کومون مبنی بر مشتق شدن میترایسم روم از میترا در آیین مزدیسنا در ایران و برخی از تعابیر او در برگرفته شدن مفاهیم مسیحیت از میترایسم از دهه ۱۹۷۰ میلادی به بعد به شدت مورد نقد و بازبینی قرار گرفتهاست و اکنون به یکی از مسائل بسیار مجادلهآمیز در زمینه پژوهش ادیان در دنیای روم و یونان باستان تبدیل گشته است.
چنانکه باستانشناس و میتراپژوه عضو «دومین همایش میتراپژوهی» ریچارد گوردون ، دربارهٔ پیدایش و تکامل میترائیسم رومی، چنین مینویسد: «آنچه منطقی به نظر میآید آن است که میترائیسم، دست ِکم به شکل تکاملیافتهاش، تا پیش از اواسطِ قرن دوم میلادی وجودِ خارجی نداشتهاست.»
پرفسور Edwin M. Yamauchi هم در اینباره مینویسد: «تقریبا هیچ شاهدی مبنی بر وجود این دین (میتراییسم) در غرب، مگر تا زمانی خیلی دیر، وجود ندارد و این زمان خیلی دیرتر از آن است که بتوانیم شکلگیری مسیحیت را تحت تأثیر میترائیسم بدانیم.» رونالد نش در کتاب انجیل و یونانیان (The Gospel and the Greeks) دراینباره چنین مینویسد: «شکوفایی میترائیسم هنگامی رخ داد که از تاریخ اتمام متون اصلی عهد جدید مدتها گذشته بود؛ هنگامی که برای تأثیرگذاری بر مسیحیتِ قرن اول خیلی دیر شده بود». این در حالیست که نخستین اقدام برای بنیان نهادن مجموعه عهد جدید، احتمالاً توسط مارسیون رومی در حدود سال ۱۵۰ پس از میلاد صورت گرفتهاست و قدیمیترین نوشته پیدا شده از انجیل تکه کاغذی متعلق به سالهای ۱۲۰ تا ۱۴۰ میلادی به زبان یونانی است و همچون سایر موارد یافت شده نویسنده اصلیاش مشخص نیست و انجیلی که متعلق به قرن نخست میلادی باشد یا به زبان آرامی (زبان عیسی و شاگردانش در فلسطین) نوشته شده باشد، موجود نیست.
همچنین Edwin M. Yamauchi از مراجع آکادمیک در زمینهٔ میترائیسم ، طی مصاحبهای با Lee Strobel (روزنامهنگار مجله شیکاگو تریبون)، دربارهٔ تاریخچه حضور میترائیسم در غرب و تأثیر آن بر مسیحیتِ، معتقد است که بیشتر آنچه دربارهٔ میترائیسم منتشر شده بر پایهٔ تئوریهای فرانس کومون میباشد. کومون در سال ۱۹۰۳ کتابِ مشهورش رازهای مِهرها (Mysteries of Mithras) را منتشر کرد. این اثر او موجب شد تا «مرکز پژوهشی تاریخ ادیانْ» مسیحیتِ نوخاسته (در قرن نخستین میلادی) را تأثیریافته از میترائیسم بداند. در دههٔ ۱۹۷۰ در دومین همایش میتراپژوهی که در تهران برگزار گردید، برخی محققین به انتقاد از کومون پرداختند. ریچارد گوردون انگلیسی و برخی دیگر به این نتیجه رسیدند که تئوری کومون توسط شواهد موجود، پشتیبانی نمیشود و تفاسیر و تحلیلهای وی امروزه مورد بررسی قرار گرفتهاند و تمام نقاط اصلی آنها مردود اعلام شدهاند. به عقیده این محققان برخلافِ آنچه کومون به آن باور داشت، هرچند که میترا خدایی ایرانی بوده و شواهد مربوط به ستایش آن به قرن چهاردهم پیش از میلاد میرسد، اما تقریباً هیچ شاهدی مبنی بر وجود این دین در غرب، مگر تا زمانی خیلی دیر، وجود ندارد – و این زمان خیلی دیرتر از آن است که بتوانیم شکلگیری مسیحیت را تحت تأثیر میترائیسم بدانیم.
از جمله تفاوتهای مسیحیت و آیین میترایسم، چندخداباوری و دوآلیسم میتراییسم، عدم حضور زن در مراسم این دین، جنگاوری میترا، بهدنیا آمدن وی از سنگ به شکل مردی بالغ و دیگر مناسک مربوط به ادیان رازآمیز و غیر ابراهیمی است.