جشن های ایران باستان : تیرگان

هزاران سال پیش درایران زمین  نیاکان ما آیین ها وجشنهای بسیار زیبایی برگزار می کردند که هرکدام ویژگیهای خود را دارا بود. برای نمونه هر روز از هر ماه نام ویژه خود را داشت مانند: اورمزد ، بهمن ، اردیبهشت ، شهریور و… که هرگاه نام این روزها با نام همان ماه برخورد می کرد آن روز را جشن می گرفتند، و بدین گونه هرماه یک جشن و هر هفته نیز جشن آدینه(جمعه) برگزار می شد. چرا که نیاکان ما شاد زیستن را راه خوشبختی می دانستند. همچنین جشنهای نوروز، مهرگان و سده از جشنهای بزرگ بوده که در اینجا نمی توان به آنها پرداخت.

درایران باستان،هرماه سی روزه بود و در پایان اسفند ،پنج روز پایانی سال را پنجه برگزار میکردند، و بدین گونه هرسال سیسد (صد)و شست و پنج روز می شد. در گاه شمار کنونی پنج روز واپسین به ماه های دیگر داده شده  و به همین شوند (دلیل) برخی از جشن ها در گاه شمار نوین جابجا شده اند، مانند جشن بهمنگان که در بیست و شش دی ماه، و جشن سپندارمذگان که در بیست و نهم بهمن ماه برگزار می شود.

روز تیر از ماه تیر، سیزدهمین روز از تیر ماه باستانی ، ده تیر خورشیدی سیزدهمین روز در هرماه باستانی ایران تیر یا تشتر نام دارد و در باور ایرانیان امشاسپند ( فرشته ) تشتر به باریدن باران کمک می کند . در تیر ماه هنگامی که روز تیر فرا میرسد آن روز را جشن تیرگان می نامند . تیرگان یکی از جشنهای بزرگ ایران است وگفته می شود در زمان منوچهر پادشاه پیشدادی ایران زمین، چون افراسیاب تورانی بر منوچهر پیروز شد و او را در طبرستان محاصره نمود هر دو سو به سازش درآمده و قرار بر آن شد برای آنکه مرز دو کشور مشخص شود مردی از ایران ،از مازندران تیری به جانب خاور (خراسان) پرتاب کندوهر جا تیر فرو آمد همان جا مرز دو کشور باشد. آرش در میان ایرانیان بزرگ­ترین کماندار بود و به نیروی بی­مانندش تیر را دورتر از همه پرتاب می­کرد. آرش دانست که پهنای کشور ایران به نیروی بازو و پرش تیر او بسته است و باید توش و توان خود را در این راه بگذارد. آنگاه آرش تیر و کمان برداشت و بر بلندای کوه دماوند برآمد و به نیروی خداداد ، تیری به چله کمان نهاد و آن را رها کرد و خود بی­جان بر زمین افتاد.

این تیر در کنار رودخانه جیحون بر تنه درخت گردویی نشست و مرز ایران و توران مشخص شد.

داستان دیگری که در باره جشن تیر گان آمده چنین است : در زمان ساسانیان و پادشاهی پیروز، هفت سال در ایران خشکسالی روی داد ودر چنین روزی مردم روی به بیابان آوردند و با نیایش خود از پروردگار آرزوی باریدن باران کردند و پس از آن بارش باران آغاز شد و به شادی آن در چنین روزی ایرانیان بر یکدیگر آب می پاشند که از آیین های این جشن است و به آب پاشان نامور (مشهور) است. از دیگر آیین های این جشن، ایرانیان شایسته می دانستند که خود را در آینه ببینند وبا گلاب چهره خود رابشویند ونقل ویژه این روز را بخورند که این آیین نیز بدست بانوان جوان ایرانی با پوشاک کهن ایرانی انجام می گیرد. از آیین های دیگر  برگزاری جشن تیرگان  بدین گونه است  که در روز جشن، آب تنی نموده و آراسته در جشن شرکت می کنند . آنچه ویژگی این جشن است تار نازکی از ابریشم هفت رنگ به هم بافته شده است که تیرو باد نام دارد. ایرانیان این تار را در بامداد روز تیر به مچ دست خود می بندند و پس از ده روز در روزی که باد نام دارد آن بند را باز کرده و در جای بلندی مانند پشت بام به باد می­سپارند تا آرزوها و خواسته­هایشان را به عنوان پیام­رسان به همراه ببرد.

فروردین: ۱ فروردین (نوروز)،۱۳ فروردین (جشن سیزده)، ۱۹ فروردین (فروردینگان).

اردیبهشت: ۲ اردیبهشت ( اردیبهشگان).

خورداد : ۴ خورداد ( خوردادگان).

تیر : ۱۰ تیر (تیرگان ).

امرداد : ۳ امرداد (امردادگان )، ۳۰ امرداد (شهریورگان).

شهریور: ——-

مهر :۱۰ مهر (مهرگان).

آبان:۴ آبان (آبانگان).

آذر: ۳ آذر (آذرگان)، ۲۵ آذر (دیگان)، ۳۰ آذر (جشن شب چله).

دی: ۲ دی، ۹ دی، ۱۷ دی (دیگان) ، ۲۶ دی (بهمنگان ).

بهمن: ۱۰ بهمن ( جشن سده) ، ۲۹ بهمن (اسفندگان ).

اسفند: پنج روز پایانی ( پنجه) ، ۲۷ اسفند ( چهارشنبه سوری).

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
5 نظرات
  1. اهورا مسیح می گوید

    بنام خدا

    کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم

    که هرشب حرم دستاتو به اغوشم بدهکارم

    درود بر بزرگ مرد مشرقی
    نگهبان قدسی این خاک

  2. بهار می گوید

    تروخدا بیایین باهم و در کنار هم تلاش کنیم تا فرهنگ،تمدن ما نمیره.نذارید کوروش کبیر فراموش بشه

  3. مائده می گوید

    خببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب کاشکییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی امیرکبیر نمی مرد…

  4. مائده می گوید

    خبببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب کاشکییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی امیرکبیر نمی مرد…

  5. مائده می گوید

    راستشو بگو چه بگو مگیی باهم داشتین که این جوری ازش طرفداری می کنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ارسال یک پاسخ