پادشاهی شیلا
پادشاهی شیلا که در نیمه جنوبی شبه جزیره کره در خلال قرن سوم بعد از میلاد ظهور کرد، نقشی اساسی در توسعه فرهنگ سنتی کره ایفا نمود. یک طبقه اشرافی بر اساس رده های نجیب زادگی “خون حقیقی” و “خون مقدس” تشکیل شد که باعث شکوه و جلال در جامعه شیلا گردید. گیونگجو به عنوان شهری قدرتمند و ثروتمند نمود پیدا کرد. نظامی گری شیلا توسعه هایی در زمینه تکنیک ها و تسلیحات به خود دید که از جمله آنها می توان به تشکیل هوارانگ یا جنگجویان بودایی سوار بر اسب که بر همسایگان خود استیلا یافته و باعث کسب احترام در چین شدند اشاره کرد. شیلا بودائیت و کنفسیوسیسم را پذیرفت، با شامانیسم حاضر آن روزها آمیخت و یک فرهنگ روحی غنی را که با زیبایی و دانش آراسته شده بود، ایجاد نمود. سنت های شیلا در دوران شیلا متحد که بعد از تصرف موفقیت آمیز گوگوریو و بکجه آغاز شد، ادامه یافت.
سیلا (۵۷ قبل از میلاد – ۹۳۵ بعد از میلاد) که گاها به صورت شیلا تلفظ می شود، جزوی از سه پادشاهی کره به شمار می رود. شیلا که به عنوان خانسالاری در اتحادیه سامهان تاریخ خود را شروع کرد، با چین متحد شده و سرانجام دو پادشاهی دیگر را تصرف نمود. بکجه در سال ۶۶۰ و گوگوریو در سال ۶۶۸ به تصرف شیلا درآمدند. از آن پس شیلا بیشتر شبه جزیره کره را تصرف کرد در حالی که بخش شمالی گوگوریو با نام بالهه در تاریخ ظاهر شد. این مقاله به شیلا تا زمان اتحاد سه پادشاهی می پردازد. شیلا متحد و بالهه تا سال ۹۳۵ تسلیم گوریو شدند.
نام:
از زمان پیدایش تا تبدیل شدن به یک پادشاهی کاملا تکامل یافته، نام شیلا با حروف آوایی هانجا مختلفی که نزدیک نام کره ای بومی آن می باشد، بیان شده است. این نام ها عبارتند از: سارو، سارا، سونا (بول)، سویا (بول)، سورا (بول) و سوبول. در سال ۵۰۳ میلادی، پادشاه جی جونگ حروف را طوری استاندارد سازی نمود که در زبان کره ای مدرن در یکجا به صورت سیلا خوانده می شد. حرف s کره ای اغلب قبل از i از سق ادا می شود و به همین دلیل نتیجه آوایی که به گوش مخاطب انگلیسی زبان می رسید بیشتر به شیلا شباهت دارد. معنی اصلی واژه بومی شیلا ممکن است “شهر پایتخت” باشد، اگرچه زبان شناسان حدس های متفاوتی می زنند.
زاده مستقیم واژه ” سورابول” که نام پایتخت شیلا بود، در کره ای اواخر قرون وسطی به شکل سیوبول به معنی ” شهر پایتخت سلطنتی” ظاهر شد که به شکل سیوول تغییر یافته و سرانجام در زبان کره ای مدرن به شکل سئول در آمد. امروزه سئول نام پایتخت کنونی کره جنوبی است که سابقا هان سونگ یا هانیانگ نامیده می شد.
نام شیلا یا پایتخت آن سورابول در شمال شرقی آسیا به طور گسترده ای به عنوان ریشه اجدادی ملت مدرن و قرون وسطایی کره شناخته می شود. این نام به عنوان “شیراقی” یا “شیراقی بیتو” (به معنی مردم شیلا) در زبان ژاپنی یاماتو و ” سولگو” یا ” سولهو ” در زبان قرون وسطایی جورچن ها و نوادگان آنها یعنی مانچوها ظاهر گشته است.
همچنین از شیلا با نام گه ریم (از لحاظ ادبی به معنی بیشه جوجه) نیز یاد شده است، نامی که ریشه در جنگلی نزدیک پایتخت شیلا جایی که طبق افسانه موسس کشور از یک تخم بیرون آمده است دارد.
تاریخ:
پیدایش:
در خلال سه پادشاهی اولیه، شهرهای مرکزی و جنوبی کره در سه اتحادیه که سامهان نامیده می شد، دسته بندی شده بودند. شیلا در آن مقطع زمانی سارو گوک نامیده می شد که شهری کوچک در داخل اتحادیه ۱۲ عضوی به نام سامهان بود. سارو گوک شامل شش روستا و شش قبیله می شد.
بر اساس منابع کره ای باک هیوک گوسو شیلا را در سال ۵۷ قبل از میلاد در حوالی گیونگ جو امروزی تاسیس کرد. افسانه ها می گویند که هیوگ گوسو از داخل یک تخم که توسط یک اسب سفید رنگ گذاشته شده بود به بیرون آمده و زمانی که او به سن ۱۳ سالگی رسید، شش قبیله پادشاهی را به وی تحویل داده و به این ترتیب سارو (یا سونا) تاسیس شد.او به عنوان جد خاندان پارک به یکی از متداول ترین نام های خانوادگی در کره حیات بخشید.
سامگوک ساگی که کتاب تاریخی قرن دوازدهمی کره می باشد، اولیه ترین منابع در مورد آن دوران است. یافته های باستان شناسی تاکید می کنند در حالیکه یک حکومت کوچک ممکن است حتی قبل تر از آن زمان در منطقه گیونگجو تاسیس شده باشد، شیلا به صورت یک حکومت قبل از پادشاهی وجود داشته است. کیم بو سیک نویسنده سامگوک ساگی احتمالا می کوشید تا با دادن نوعی ارشدیت تاریخی به شیلا در برابر دو پادشاهی دیگر یعنی گوگوریو و بکجه، به حکومت شیلا مشروعیت ببخشد.
دوران اولیه:
در سال های اولیه، رهبری بین سه قبیله قدرتمند باک، سوک و کیم در چرخش بود. در قرن دوم میلادی، شیلا به صورت یک ناحیه متمایز در منطقه جنوب شرقی شبه جزیره کره وجود داشت. با توسعه تاثیر خود بر خانسالاران همسایه اش در اتحادیه جینهان، شیلا به عنوان قوی ترین منطقه شهری در یک اتحادیه بی قاعده در خلال قرن سوم بعد از میلاد حضور داشت.
در غرب، بکجه با تصرف اتحادیه ماهان در حول و حوش سال ۲۵۰ به صورت یک پادشاهی متمرکز در آمد. در جنوب غربی، اتحادیه گایا جایگزین اتحادیه بیون هان شد. در شمال کره، پادشاهی گوگوریو که در حدود سال ۵۰ قبل از میلاد تاسیس شده بود، آخرین فرمانداری چینی را در سال ۳۱۳ شکست داد و به صورت یک قدرت منطقه ای تهدید کننده رشد نمود.
رشد کردن به شکل یک پادشاهی:
پادشاه نِمول (۳۵۶-۴۰۲) از خاندان کیم یک سلطنت موروثی را با حذف رویه چرخش قدرت پایه ریزی نموده و عنوان سلطنتی وقت حاکمان آن ماریپگان (معنی هان یا گان در ریشه زبان کره ای بومی “رهبر” یا “بزرگ” است که سابقا برای شاهزادگان حاکم در جنوب کره استفاده می شد که شاید ارتباطی با عنوان خان در زبان مغولی/ترکی نیز داشته باشد) تعیین شد. در سال ۳۷۷، کشور فرستاده هایی به چین گسیل کرده و روابطی رسمی با گوگوریو ایجاد نمود.
در خلال سلطنت پادشاه سوجی (۴۵۸-۵۰۰ میلادی) ایستگاه های پست برای ارتباط بهتر مابین شهرهای مستحکم کشور ایجاد شدند.
شیلا که در سال های پایانی قرن چهارم با فشار بکجه در غرب و کشور ژاپنی وا در جنوب مواجه شده بود، با گوگوریو متحد شد. اما زمانی که گوگوریو اقدام به توسعه قلمرو خود به سمت جنوب کرده و پایتخت خود را در سال ۴۲۷ به پیونگ یانگ منتقل نمود، پادشاه نولجی مجبور شد تا با بکجه متحد شود.
در زمان پادشاه بوپ هونگ (۵۱۴-۵۴۰)، شیلا با بودائیت به عنوان دین رسمی و سیستم های نام دوران منحصر به فرد خود یک پادشاهی کاملا تکامل یافته بود. شیلا در خلال جنگ های گایا – شیلا موفق شد اتحادیه گایا را تصرف کند، در سال ۵۳۲ گوم گوان گایا را ضمیمه خاک خود کرده و در سال ۵۶۲ خاک ته گایا را به تصرف خود در آورد. به این ترتیب بود که شیلا مرزهای خود را تا حوزه رودخانه ناکدونگ گسترش داد.
پادشاه جین هونگ (۵۴۰-۵۷۶) یک نیروی قوی نظامی را ایجاد کرد. شیلا به بکجه کمک نمود تا گوگوریو را از قلمرو رودخانه هان (سئول) به بیرون براند و سپس کنترل همه آن منطقه استراتژیک را در سال ۵۵۳ از بکجه غصب کرده و به اتحاد ۱۲۰ ساله بکجه – شیلا خاتمه داد. همچنین پادشاه جین هونگ هوارانگ ها را تاسیس کرد.
شیلا در خلال سلطنت جین هونگ با زمین های کشاورزی بزرگتری که از بسط سیستم های آبیاری و شخم زنی با گاو به دست آمده بود، به بهروزی رسید. همچنین کشور از منابع طبیعی به مانند طلا و آهن بهره می برد. شیلا محصولاتی به مانند ابریشم، تولیدات چرمی، اسباب منزل، سرامیک و تسلیحات و ابزار آلات فلزی می ساخت که تمامی آنها توسط حوزه های اختصاصی دولتی سرپرستی می شدند.
دوران اولیه با سقوط رده اشرافی ” استخوان مقدس” خاتمه یافت. این امر با فوت ملکه جیندوک رخ داد. در قرن هفتم شیلا با سلسله چینی تانگ متحد شد. در سال ۶۶۰ و در زمان حکومت پادشاه مویول (۶۵۴-۶۶۱)، شیلا بکجه را تحت انقیاد خود در آورد. در سال ۶۶۸، تحت رهبری پادشاه مونمو (جانشین پادشاه مویول) و ژنرال کیم یوشین، شیلا بر گوگوریو در شمال خود غلبه کرد. سپس شیلا به مدت حدود یک دهه برای دفع نیروهای تانگی در منطقه که قصد ایجاد مستعمرات تانگ را در منطقه داشتند مبارزه کرد و سرانجام یک پادشاهی متحد تا پیونگ یانگ کنونی را بنیان گذاری نمود. بخش شمالی گوگوریو از دست رفته نیز بعدها با عنوان کشور بالهه ظاهر شد.
دوران میانی شیلا شاهد افزایش قدرت سلطنت به دست اشراف طبقه جینگول بود. این موضوع به دلیل ثروت و اعتبار کسب شده از اتحاد شبه جزیره توسط شیلا و همچنین سرکوب موفقیت آمیز چندین شورش مسلحانه اشراف به دست سلطنت که بلافاصله بعد از اتحاد طغیان نمودند، انجام گرفت. این جریان به پادشاه این بضاعت را داد تا قدرتمندترین طائفه های کشور و رقبا را پاکسازی کرده و در بروکراسی مرکزی تجمیع نماید.
بعلاوه، برای مدت کوتاه حدود صد ساله ای از اواخر قرن هفتم تا اواخر قرن هشتم میلادی، سلطنت کوشید تا با تاسیس یک سیستم پرداخت حقوق یا زمین دفتری (جیک جون) در عوض سیستم سابقی که مقامات اشرافی زمین هایی را به جای حقوق قانونی خود می گرفتند (اصطلاحا روستاهای مالیات یا نوگوپ)، آنها را از پایگاه قدرت خود یعنی زمین ها محروم کند.
اما از اواخر قرن هشتم میلادی، ابتکار عمل دربار در کنترل قدرت اشراف تثبیت شده با اختلالاتی مواجه شد. میانه تا اواخر قرن هشتم میلادی تجدید شورش های هدایت شده توسط شاخه هایی از خاندان کیم را به خود دید که به طور موثری باعث محدود شدن اختیارات سلطنتی شد. مشهورترین این موارد شورشی بود که توسط کیم ته گونگ رهبری شده و سه سال طول کشید. یک مدرک از فرسایش اختیارات سلطنتی از بین رفتن سیستم زمین دفتری و ایجاد مجدد سیستم مالیات روستایی به عنوان حقوق زمین برای اشراف صاحب منصب در سال ۷۵۷ بود.
دوران میانی شیلا در سال ۷۸۰ با قتل پادشاه هه گونگ و منسوخ شدن خط جانشینی سلطنتی از پادشاه مویول (معمار اتحاد شیلا در شبه جزیره) به پایان راه خود رسید. سقوط هه گونگ مرگی خونین به شمار می رفت که در نقطه اوج یک جنگ داخلی با مشارکت بیشتر خانواده های اشرافی رده بالای کشور به وقوع پیوست. با مرگ هه گونگ و در خلال باقی مانده سال های شیلا، پادشاه به شخصی کمی قدرتمندتر از یک رئیس پوشالی بدل گشت در حالیکه خانواده های اشرافی قدرتمند به طور فزاینده ای از کنترل مرکزی خارج شدند.
پس از آن پادشاهی شیلا در خانقاه پادشاه ون سونگ (۷۸۵-۷۹۸) تثبیت شد، اگرچه بر سر خود مناصب در میان شاخه های مختلف خاندان کیم رقابت وجود داشت.
با اینحال، دوران میانی شیلا گواه نقطه اوج کشور، استحکام موقتی قدرت سلطنتی و تلاش برای بنیان گذاری یک سیستم بروکراتیک به سبک چینی در کشور بود.
اضمحلال و سقوط:
یک قرن و نیم اواخر کشور شیلا دورانی از تحول های دائمی و جنگ های داخلی بود زیرا پادشاه به شخصی کمی قدرتمندتر از یک رئیس پوشالی تبدیل شده و خانواده های اشرافی به تسلطی حقیقی در خارج از پایتخت و دربار سلطنتی رسیده بودند.
دنباله پایانی این دوران که سه پادشاهی پسین نامیده می شود، مختصرا شاهد ظهور پادشاهی های بکجه جدید و گوگوریو جدید بود که در حقیقت از نیروهای نظامی تشکیل شده و در مناطق تاریخی سابق متبوعشان گرد آمده بودند. شیلا سرانجام تحت انقیاد سلسله گوریو در آمد.
جامعه و سیاست های شیلا:
به مانند دیگر دولت های آن دوران، در زیر لوای دربار سلطنتی یک دولت متمرکز با مقاماتی که به منظور نظارت بر شش منطقه (پو) منصوب شده بودند، پادشاهی را کنترل می کردند. حداقل از قرن ششم میلادی در زمانی که شیلا یک سیستم با جزئیات از قوانین و فرمانروایی را تبیین کرد، جایگاه های اجتماعی و ترقی مقامات توسط سیستمی به نام سیستم رده خونی دیکته می شد. این سیستم دقیق وابسته به اصل و نسب، همچنین لباس، مساحت خانه، وسیله حمل و نقلی که شخص مجاز به استفاده بود، و حدود مجاز ازدواج را نیز تعیین می کرد.
از زمان به روی کار آمدن آن به عنوان یک حکومت متمرکز، جامعه شیلا با آرایش خشکی از اشراف مشخص شده بود. شیلا دو طبقه و رده سلطنتی داشت: “خون مقدس” (سونگ گول) و “خون حقیقی” (جینگول). تا زمان سلطنت پادشاه مویول که اشرافیت به دو دسته اشراف “خون مقدس ” و “خون حقیقی” تقسیم می شدند، رده خون مقدس با اولویتی که برای به دست آوردن پادشاهی داشت متمایز شده بود. رده دیگری به نام ” طبقه رهبری” نیز وجود داشت که بزرگترین بوده و خود به شش سطح تقسیم می شد.این دوگانگی زمانی که ملکه جیندوک، آخرین فرمانروا از رده خون مقدس در سال ۶۵۴ فوت نمود، به پایان رسید. تعداد اشراف خون مقدس در حال کاهش بود زیرا سلطنت تنها به آنانی این عنوان را اعطا می کرد که والدینشان هر دو عنوان اجتماعی “خون مقدس” را داشته باشند در حالی که کودکانی که یکی از والدین آنها “خون مقدس” و دیگری در طبقه “خون حقیقی” بودند، تنها عنوان “خون حقیقی” را به دست می آوردند. همچنین راه های متعددی برای تنزل رتبه از ” خون مقدس” به ” خون حقیقی ” وجود داشت که باعث شد سقوط کل این سیستم را محتمل تر کند.
پادشاه (یا ملکه) از نظر تئوری سلطان مطلق بودند اما گاها قدرت سلطنتی توسط یک اشراف قدرتمند محدود می شد.
هوابک به عنوان شورای سلطنتی با اختیار تصمیم گیری در بعضی امور حیاتی به مانند جانشینی سلطنت یا اعلان جنگ به ایفای نقش می پرداخت. هوابک توسط شخصی (سانگ ته دونگ) که از رده ” خون مقدس” انتخاب می گردید مورد سرپرستی قرار می گرفت. یکی از تصمیمات کلیدی شورای سلطنتی قبول نمودن بودائیت به عنوان دین رسمی کشور بود.
بعد از اتحاد شیلا اقدام به اتکای بیشتر به مدل های چینی بروکراسی به منظور مدیریت قلمرو به شدت بزرگ شده خود نمود. این روش تغییری را از روزهای قبل از اتحاد که سلطنت شیلا بر بودائیت تاکید کرده و سلاطین آن به عنوان “پادشاه بودا” حکومت می کردند، ایجاد کرد. بحران های فزاینده بین سلطنت کره و اشراف عامل برجسته دیگری را در سیاست های پسا اتحادی رقم زد.
فرهنگ:
گیونگجو به عنوان پایتخت پادشاهی شیلا به ایفای نقش پرداخت. تعداد زیادی از مقبره های شیلا در مرکز گیونگجو وجود دارد. مقبره های شیلا به شکل اتاقکی سنگی بودند که توسط یک تپه خاکی در برگرفته می شدند. تعداد کثیری از اشیای تاریخی دوران شیلا در سرتاسر گیونگجو وجود دارند. یونسکو محوطه تاریخی اطراف گیونگجو را در سال ۲۰۰۰ به لیست میراث جهانی خود اضافه نمود. بیشتر این محوطه نیز به عنوان پارک ملی گیونگجو ثبت شده است.
ناقوس برنزی پادشاه سونگ دوک کبیر هر ساله تعداد زیادی از توریست ها را جذب می کند. یک افسانه حول و حوش صدای متمایزی که از ناقوس (ناقوس امیله) ساطع می شود، وجود دارد. چوم سونگ ته که در خلال سلطنت ملکه سوندوک (۶۲۳-۶۴۷) ساخته شده بود، قدیمی ترین رصدخانه نجومی موجود در شرق آسیا می باشد درحالیکه برخی بر کارکردهای واقعی آن شبهه هایی دارند. این رصد خانه که نه متر ارتفاع دارد، به مانند یک ساعت آفتابی عمل می کند اما پنجره رو به جنوبی نیز دارد که اشعه های آفتاب را در زمان هر نقطه اعتدالین به کف داخلی جذب می کند.
در میان خیل کثیری از دستاوردهای شیلا متحد اولین نمونه از چاپ نیز به چشم میخورد. یک سوترای بودایی که به وسیله چاپ با بلوک های چوبی تولید شده بود، در معبد بولگوکسا یافت شده است. آن در سال ۷۵۱ چاپ شده و اولین سند چاپ شده ای است که تا بحال پیدا شده است.
بازرگانان مسلمان نام شیلا را از طریق راه ابریشم از حوزه سنتی شرق آسیا به جهان خارج معرفی نمودند. جغرافی دانانی از ایران و جهان عرب به مانند ابن خردادبه، ال مسعودی، شهاب الدین نویری، تقی الدین مقریزی و دیگران یادداشت هایی را در مورد شیلا به جای گذاشته اند. در کتاب تاریخی که توسط ابن خردادبه محقق ایرانی تدوین گشته، چنین آورده شده است: ” شیلا در انتهای شرقی چین واقع شده و در آن کشور زیبا مقدار زیادی طلا، شهرهای با شکوه و مردمانی سخت کوش وجود دارد. فرهنگ آنها قابل مقایسه با پرسیا است.”
بودائیت:
اگرچه بودائیت به مدت بیش از ۱ قرن در میان توده مردم جا باز کرده بود، شیلا در سال ۵۲۷ به طور رسمی بودائیت را در زمان پادشاه بوپ هونگ پذیرفت،. راهبی بودایی به نام آدو زمانی که در اواسط قرن پنجم از از گوگوریو رسید، بودائیت را در شیلا ترویج داد. بر اساس افسانه ها، سلطنت شیلا مصمم بود تا این آئین را با شهادت نجیب زاده دربار خود یعنی ایچادون رسمی کند و این کار با اعدام او به خاطر ایمان به بودائیت به دست پادشاه شیلا در سال ۵۲۷ انجام گرفت. افسانه ها تصریح می کنند که خون وی به رنگ شیر جاری شده بود.
بودائیت نقشی مهم در شکل دادن به جامعه شیلا در اواخر دوران اولیه آن ایفا نمود. از زمان پادشاه بوپ هونگ و متعاقبا در دوران شش پادشاه بعد از وی، پادشاهان نام های بودایی اتخاذ کرده و خود را پادشاهان بودا به عموم نشان دادند. بودائیت در شیلا بیشتر از بکجه و گوگوریو مورد حمایت رسمی از جانب دربار پادشاهی قرار گرفته بود. جنبه محافظت از کشوری آن در تواریخ شیلا مورد تاکید قرار گرفته است. گروه هوارانگ، لشکری از جوانان نخبه شیلایی که نقشی حیاتی در اتحاد شیلا در شبه جزیره ایفا نمود، خصوصا در ارتباط با ستایش بودای مایترِیا ارتباط محکمی با بودائیت داشتند. اواخر دوران ابتدایی شیلا نقطه اوج شیلا را به خود دید. راهب ها تعداد زیادی دیر را که اغلب از سوی اشراف رده بالا حمایت و پشتیبانی مالی می شد ساختند. مشهورترین این دیرها هوانگ یونگ سا، بولگوکسا و سوک گورام بودند. معبد هوانگ یونگ سا (اژدهای سلطنتی) در حقیقت بر قدرت سلطنت و حاکمیت بودا در محافظت از کشور و بزرگتر شدن آن تاکید می کرد. پاگودای چوبی نه طبقه آن که احتمالا بلندترین سازه ساخته شده به دست بشر در شرق آسیا در آن دوران بوده است، گفته می شود حاکی از نه کشوریست که مقرر شده بود تحت لوای شیلا قرار بگیرند. شیلا به پاگودا اهمیت زیادی می داد و آنها را از سنگ و چوب می ساخت.
با اتحاد شیلا بودائیت نقش محسوس کمتری در سیاست ایفا می کرد زیرا سلطنت در تلاش بود تا بنیادهای حکومت داری کنفسیوسی چینی را برای اداره یک کشور بزرگتر شده و محدود نمودن قدرت خانواده های اشرافی اتخاذ کند. با اینحال بودائیت همچنان از نقشی محوری در جامعه بزرگ شیلا بهره می برد. صدها راهب شیلایی به منظور یافتن آموزه ها و تهیه سوتراهای بسیار مورد نیاز بودائی به سلسله چینی تانگ سفر نمودند. هزاران پیکره سنگی و کنده کاری های باقی مانده بودا که مهم ترین آنان در نامسان یافت شده اند، هویت بودایی قوی شیلا را به تصویر می کشند.
امور نظامی:
امور نظامی در اوایل شیلا حول و حوش تعداد اندکی از گاردهای سلطنتی شیلا که به منظور محافظت از سلطنت و اشرافیت کشور ایجاد شده بود و در زمان جنگ و اضطرار به عنوان نیروی نظامی اصلی ایفای نقش می کردند، شکل می گرفت. به دلیل درگیری های متناوب بین بکجه و گوگوریو و سلسله ژاپنی یاماتو، شیلا شش پادگان محلی که هر کدام برای یک ناحیه بودند ایجاد کرد. گارد سلطنتی سرانجام تبدیل به ” پرچم سوگند” یا واحدهای سودانگ شد. در سال ۶۲۵، گروه دیگری از سودانگ ایجاد گردید. سربازان پادگان مسئول دفاع محلی بودند و به عنوان نیروی پلیس نیز ایفای نقش می کردند.
تعدادی از بزرگترین ژنرال ها و رهبران نظامی هوارانگ ها (معادل شوالیه ها یا سواران شجاع غربی) بودند. آنها که در اصل یک گروه اجتماعی بودند، به دلیل رقابت نظامی پیوسته بین سه پادشاهی کره سرانجام از یک گروه مردان اشرافی جوان و نخبه به سربازان و رهبران نظامی تبدیل شدند. هوارانگ ها نقشی کلیدی در سقوط گوگوریو (که باعث اتحاد شبه جزیره کره زیر لوای شیلا شد) و جنگ های شیلا و تانگ که باعث دفع نیروهای تانگ از دو پادشاهی دیگر کره ای شد، بازی کردند.
معماری شیلا:
مقبره های معمول شیلا در دوران سه پادشاهی از یک اتاقک چوبی که در حفره ای خاکی تعبیه می شد و سپس با توده عظیمی از سنگ ها و یک تپه خاکی پوشانده می گردید ، ساخته می گردید. به منظور ضد آب کردن مقبره ها، لایه هایی از رس بین سنگ ها قرار می گرفت. بسیاری از مقبره ها چندین دفن شده را در خود جای می داد که گاها تعداد آنها به ده تن می رسید. فقدان یک ورودی این معنی را می دهد که تعداد زیادی از مقبره های شیلا نسبت به دو پادشاهی دیگر دست نخورده باقی مانده است و گنجینه های ارزشمندی از تاج های طلایی تا جواهرات یشم را به دست می دهند. بزرگترین این مقابر که از دو تپه تشکیل شده و پادشاه و ملکه را در بر میگیرد، مقبره هوانگ نام ته چونگ می باشد. این مقبره که تاریخ بنای آن به قرن پنجم تا هفتم قبل از میلاد باز می گردد، ابعادی برابر با ۸۰*۱۲۰ متر داشته و ارتفاع آن ۲۲ و ۲۳ متر برآورد شده است.
هنر در شیلا:
بدون شک مشهورترین آثار صنعتگران شیلا تاج های طلایی و برنز اندود شده است که از چندین مقبره سلطنتی شیلا کاوش شده اند. این موضوع تصدیقی است بر این نکته که پایتخت شیلا کومسونگ یا “شهر طلا” نام گذاری شده است. آنها که از ورقه های طلا ساخته و با برآمدگی و آویزهای هلالی شکل یشمی تزئین شده بودند، شاخ و برگ ها و درختچه های عمودی که نشان از ارتباط با شامانیسم را می داد، داشتند. تنها تاج ها نبودند بلکه جواهرات، کمربندها، کفش ها و فنجان هایی که از ورقه های نازک طلایی ساخته شده بودند، به صورت پیچیده ای کنده کاری شده و با نوشته هایی از جنس طلا، برآمدگی، آویزهای طولانی و قطعات یشم زیبا سازی می گشتند.
مجسمه های سنگی و برنز اندود شده مخصوصا از بودا، بودی ساتوا و بودای آینده (مایتریا) ساخته می شدند. مجسمه برنزی زر اندود شده ای از نوع آخر که از قرن ششم بعد از میلاد به جا مانده است، یکی از برجسته ترین قطعات مجسمه سازی از دوران کره باستان می باشد. مجسمه یک پیکره اندیشمندانه با دستی که با ظرافت قرار گرفته را به همراه پاهایی متقاطع و ردایی جاری پیشکش کرده و حال در موزه ملی کره در سئول به نمایش گذاشته شده است.
سفالگری شیلا در دوران سه پادشاهی به طور عمده ای سنگ های قیمتی خاکستری با تزئینات برش خورده، اعمال شده و سوراخ شده می باشد. دو نوع غالب در این باره وجود دارد: کوزه های گردن دراز و فنجان های گرد و دریچه داری که پایه ای گسترده به نام کوبه داشتند (اما برای غذا استفاده می شد و نه مایعات). دیگر اشکال شامل فنجان شاخدار، فنجان هایی با چرخ های متصل شده، فنجان های یک دسته، سبوهای پیازی بزرگ، فانوس ها و فنجان های زنگوله داری که قطعاتی کوچک از رس را در داخل بخش توخالی پائینی داشته و اینچنین در زمان بلند شدن صدای تق تق می دادند می شد. پایه های کوزه که به منظور تکیه گاهی برای کاسه های بزرگ استفاده می شدند نیز به گونه ای ساخته می شد که طراحی های پیچیده ای از سوراخ ها را داشتند. شاید شگفت انگیزترین شی کوزه ای آبدستان هایی به شکل اسب سواران زره پوش است.
سلام
واقعا خسته نباشید جناب سیروس پور
ممنون از مطلب جامعی که نوشتید.
سلام واقعا عالی استاد سیروس پور عزیز دل خیلی لذت بردم
سلام
سریالی هست اوایل تشکیل شیلا یا باکجه رو نشون بده ؟
آخه هر اون چه من اطلاع دارم اواسط یا اواخرشون هست.
سلام. نه متاسفانه چنین سریالی تا حالا ساخته نشده
سلام ببخشید یعنی الان تو کره هرکی فامیلیش پارک میشه گفت از نسل اولین پادشاه شیلا
سلام آقا طاها. بله درسته. البته پارک ها خاندان های متفاوتی دارن خودشون. اما جد بزرگ همشون به اولین پادشاه شیلا برمیگرده. اما اینو بدونید که شیلا توسط طائفه میریانگ پارک تاسیس شده.
نه لزوما ، چرا که طی سالیان بعضی ها وارد خاندان پارک شدن و در ضمن تا اواخر چوسان خیلی از مردم عادی نام خانوادگی نداشتن و بعد از استعمار ژاپن واسه خودشون نام خانوادگی انتخاب کردن ، واسه همین لزوما هر کسی نام خانوداگی پارک یا کیم یا هر چی داره سخته که منشا اونو دقیقا شناسایی کرد !!!
نه لزوما ، چرا که طی سالیان بعضی ها وارد خاندان پارک شدن و در ضمن تا اواخر دوره چوسان خیلی از مردم عادی نام خانوادگی نداشتن و بعد از استعمار ژاپن واسه خودشون نام خانوادگی انتخاب کردن ، واسه همین لزوما هر کسی نام خانوداگی پارک یا کیم یا هر چی داره سخته که منشا اونو دقیقا شناسایی کرد !!! اما این موضوع زیاد اهمیت نداره اون چیزی که اهمیت داره اینه که تمام نام های خانوداگی کره ای یه ریشه ای دران واسه خودشون ! مثلا نام “هان” “한” که یه نام خانوادگی معروف هستش میگن ریشه اش به پادشاهان کوچوسان ( گیجا چوسان ، چوسان قدیم) برمیگرده ، کو یا گو 고 ریشه از پادشاهان کوگوریو داره و …
سلام آقا سریال رویای فرمانروای بزرگ که داستان زندگی از نوجوانی تا مرگ کیم یوشین و کیم چون چو و متحد کردن سه قلمرو
سریال گیون چوگو به صورت اجمالی تشکیل باکجه رو نشون میده قسمت اپل
درود.البته داستان تأسیس بائکجه در سریال گون چوگو روایتی پر از اشتباهات فاحش تاریخی است و به نظر می آید که دیدگاه های مغرضانه ی شاه گون چوگو (که در مقدمه ی تاریخ جامع بائکجه که به دستور خودش نوشته شده بود و از طریق منابعی مانند سامگوگ ساگی از محتوای آن اطلاع نِسبی داریم ذکر شده) برگرفته شده است.لطفاً برای دستیابی به اطلاعات بیشتر به نقد سریال گون چوگو در وبلاگ امپراطوری گوگوریو نوشته ی سید محسن میررفیع مراجعه کنید.
سریال دختر امپراطور هست از باکجه
سریال عاشقان ماه هست از گوریو و باکجه هست
سلام. ببخشید من سریال رویای فرمانروای بزرگ رو دیدم و عاشق کیم یوشین وکیم چنچو شدم شیلا بعد از تسخیر گوگوریو جلوی تسانگ می ایستد و او را بیرون می کند ایا همیطور ادامه می دهد تا به کره تبدیل می شه؟؟؟؟؟
سلام. شیلا تقریبا تونست تمام شبه جزیره کره رو متحد کنه و جزو قلمرو خودش قرار بده. اما بعدش سلسله های گوریو و چوسون روی کار اومدن. اونا بودن که تقریبا مرزهای کره کنونی رو تشکیل دادن.
سلام میشه لطفا بگید دوره پادشاهی هم زمان با شیلا در ایران کی بوده؟
سلام علیکم.
شیلا حکومتی طولانی بوده که تقریبا هزار سال طول کشیده و طبیعتا با پادشاهی های زیادی در ایران هم زمان بوده. پادشاهی هایی مثل سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان و ….
مرگ بر کیم چونجو و کیم یوشین من کلا از خاندان روانی و عقدهی شیلا متنفرم آشعال ها انگار کی باشن بکجه ی وگوگوریوی عزیز منو تشخیر میکنه ملکه مونیا ی بی شرف هم باهاشون هم دیتته من بزرگ شدم میخوام برم کره و اونو بکشم ب قران راست میگم
یاحسین ،چته عمو؟
از بوبمین بدم میاد
بعد از سقوط شیلا کدوم امپراطوری به جاش میاد؟
سلام. بعد از سقوط شیلا سه پادشاهی جدید به وجود اومدن. به نام های گوگوریو جدید، بکجه جدید و قسمتی از خود شیلا. این سه پادشاهی رو گوریو متحد کرد و کشور یکپارچه ای ساخت.
شیلا چجوری سقوط کرد؟؟
با سلام. در متن توضیح داده شده. ولی در اواخر شیلا حکومت تضعیف شد و دو حکومت مستقل دیگه به نام های گوگوریو جدید و بکجه جدید در داخل خاک شیلا تشکیل شدن. بعدش گوگوریو جدید تونست شیلا و بکجه جدید رو از میون برداره و شبه جزیره کره رو متحد کنه. پایان کار شیلا هم اینجوری بود.
شیلا چجوری سقوط کرد؟؟
با سلام. در متن توضیح داده شده. ولی در اواخر شیلا حکومت تضعیف شد و دو حکومت مستقل دیگه به نام های گوگوریو جدید و بکجه جدید در داخل خاک شیلا تشکیل شدن. بعدش گوگوریو جدید تونست شیلا و بکجه جدید رو از میون برداره و شبه جزیره کره رو متحد کنه. پایان کار شیلا هم اینجوری بود.
یعنی ازقرن ۲ تا قرن ۷ نیمه ی دوم یعنی ۶۷۱ هجری سلسله ی شیلا بوده یعنی ۸۰۰ سال قبل
شیلا الان جز کره شمالیه؟یا کره جنوبی دقیقا چ قسمتهایی بوده آیا نژاد مردم شیلا با نژاد بکچه و گوگوریو یکی بوده؟
خاک پادشاهی شیلا در اوج خودش در زمان سه پادشاهی الان بخشی از کره جنوبی و بخشی از کره شمالی رو در برمیگیره. اما در زمان شیلا متحد تمام کره جنوبی و بخش زیادی از کره شمالی رو در برمیگرفت.
بله نژاد مردم سه پادشاهی یکی بوده.
شیلا چجوری تاسیس شد ?????
سلام.
شیلا مجموعه قبایل جین هان رو متحد کرد و پادشاهی شیلا به این صورت تاسیس شد. تو متن هم کامل توضیح دادم.
جمهوری اسلامی عرب پرست، بجای ساخت فیلمهای تاریخی از دوران باشکوه ایران باستان و معرفی تاریخ ایران به مردم ، فیلمهای تاریخ اعراب موش خور وحشی رو میسازه یا تاریخ کره رو به مردم ایران نشون میده!
خفه شو اگر آدم و انسان بودی تفرقه نمینداختی بین عرب و فارس احمق ۴ میلیون از جمعیت ایران عرب هستن خجالت نمیکشی از خودت؟ بعدش ایران فقط فارس نیست مجموعهایی از قوم و نژاد و ادیان مختلف هست چرا به عرب توهین میکنی؟ کدوم عرب جلو مادرت موش خورد که میگی عرب موش خور؟ بی شعور
اول که یعنی چی خفه شو یکیم که حرف حق میزنه اینجوری میپرین وسط منظورش از عرب عراقه مصره عربستانه اسمی از عرب ایران آورد در ضمن تمام عرب های ایران همون۴میلیون فقط زبانشون عربیه دیگ باید قبول کنیم قبل حمله عباسیان حتی عراق هم مردمش عرب نبودن فرهنگ خودشونو داشتن ایران که جای خود داره البته قشنگم هست که یک کشور اینهمه از اقوام متنوع باشه ولی ایشون دروغم نمیگه چرا ما باید تاریخ اعراب و یاد بگیریم و ببینیم وقتی تاریخ ایران قشنگ تر و جذاب تر خودمون وجود داره چرا باید خودتونو فراموش کردید
نژادپرست جاهل و بدبخت
درسته باید ازتاریخ خودمون بسازن که مردم دنیا ببینند
کدام متحده کره آخر شیلا را تسخیر کرد
سلام. شیلا اول به سه قسمت بکجه جدید، گوگوریو جدید و خود شیلا تقسیم شد. بعدش گوگوریو جدید (که بعدا به گوریو تغییر نام داد) اون دو تای دیگه رو هم تسخیر کرد. پس خاک شیلا در نهایت بدست گوریو افتاد.
این شیلا فقط چند تا قبیله کوچک بود که نوکر تانگ (سلسله چین بعد از هان) بود
باهم دیگه لشکر کشیدن
گوگوریو و باکجه رو از بین بردند. و سرانجام خود شیلا هم با یه شورش داخلی فروپاشید. و با جنگ هایی به کل نابود شد