پیمان ۱۹۲۱، چگونه مسیر قدرت‌گیری رضاخان را هموار کرد؟

استفاده از واژه «مودت» حکایت از بار معنایی و وزن استراتژیک توافقی داشت که در ۱۹۲۱ م. (۱۲۹۹ ش) میان ایران و اتحاد جماهیر شوروی، پس از دو دوره جنگ‌های تزار‌ها با سلسله قاجار منعقد شد. به گزارش مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، با توجه به تجربه تاریخی روابط ایران و روس، قبل و بعد از عقد قرارداد ۱۹۲۱، می‌توان گفت: این قرارداد هم به رغم همه امتیازاتی که با آن به ایران داده شد، باز هم استعاره‌ای از طنز تلخ داستان کوتاه «دوستی خاله‌خرسه» بود.
این قرارداد، در پی اعلام سیاست لنین منعقد شد؛ او در اعلامیه ۵ دسامبر ۱۹۱۷، خطاب به ملل ستمدیده شرق اعلام کرده بود: «.. جنگ خونین کنونی که با نیت تجاوز به سرزمین‌های بیگانه و تقسیم خاک ملل دیگر شروع شد، به پایان خود نزدیک می‌شود … ما رسما اعلام می‌داریم که تمام پیمان‌ها و قرارداد‌هایی که تزار مخلوع روسیه با انگلستان و فرانسه امضا کرده بود و طبق مفاد آن‌ها قرار بود قسطنطنیه پس از خاتمه جنگ به روسیه داده شود …
همگی باطل کان لم یکن و از درجه اعتبار ساقط هستند.»، اما مدتی بعد، ارتش سرخ به بهانه پناهنده شدن ژنرال دنیکین، سردار سلطنت‌طلب روس، به ایران و سیاست‌های ضد شوروی وثوق‌الدوله، نخست‌وزیر وقت، ایالت گیلان را در ۲۸ اردیبهشت ۱۲۹۹ (۱۸ می ۱۹۲۰) اشغال کرد. مشیرالدوله که در این زمان، به تازگی عهده‌دار سمت نخست‌وزیری شده بود، به این نتیجه رسید که باید به طور مستقیم با لنین وارد مذاکره شود.

انعقاد قرارداد

البته روند این مذاکرات به کُندی پیش می‌رفت؛ چراکه نظر دولت ایران این بود که قبل از امضای عهدنامه مودت، تمام واحد‌های ارتش سرخ باید خاک ایران را ترک کنند و متقابلاً، شوروی‌ها خواستار تضمین کافی از دولت ایران بودند که در آتیه از ورود دسته‌های ضد انقلابی (روس‌های سفید) به خاک ایران جلوگیری شود. به دلیل کُند بودن مذاکرات، مشاورالممالک، فرستاده ایران، خواستار ملاقات لنین شد. او در ۱۰ دسامبر ۱۹۲۰ موفق شد لنین را در کاخ کرملین ملاقات کند.
لنین در این ملاقات به او اطمینان خاطر داد که شوروی هیچ طمعی برای جهانگشایی ندارد و حاضر است با ایران در راه مبارزه با امپریالیسم همکاری کند. بعد از این ملاقات روند مذاکره به خوبی پیش رفت و طی چند هفته قرارداد مودت بین ایران و شوروی منعقد شد.
پیمان دوستی ایران و شوروی (معروف به عهدنامه ۱۹۲۱) سرانجام در ۲۶ فوریه همان سال، یعنی پنج روز بعد از کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ و سه روز پس از صدور فرمان نخست‌وزیری سیدضیاءالدین طباطبائی یزدی، در مسکو امضا شد و امضای آن، آغازگر فصل جدیدی در روابط ایران و روسیه بود.


حمایت از سردار سپه

زمانی که اتحاد جماهیر شوروی به طور موقت از دخالت گسترده در ایران صرف نظر و نیرو‌های خود را از شمال ایران خارج کرد، رضاخان سردار سپه، ابتدا در مقام وزیر جنگ، توانست قدرت خود را بی‌واهمه از دشمنی روس‌ها، تثبیت کند.
از سوی دیگر، رهبران شوروی که فاقد اطلاعات لازم درباره رضاخان و چگونگی برکشیده شدن او بودند، بر اساس دیدگاه‌های مارکسیستی خود، وی را فردی ضد فئودالیسم می‌دانستند که می‌تواند جامعه ایران را یک گام به سوی کمونیسم نزدیک کند.
روتشتین و شومیاتسکی، سفرای شوروی در ایران، بین سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۵، دائما از رضاخان به عنوان «رهبر جنبش انقلاب ملی» و از مخالفان وی به عنوان «ارتجاعیون فئودال و نیمه‌فئودال تحت حمایت انگلستان» یاد می‌کردند.
بدیهی بود زمانی که رضاخان به عنوان سردمدار جنبش جمهوری خواهی، این جریان را به راه انداخت، شوروی‌ها از وی حمایت کنند و علیه مخالفانش که آن‌ها را «فئودال یا نیمه‌فئودال تحت حمایت انگلیس» قلمداد می‌کردند، موضع بگیرند.
آن‌ها با این کار امیدوار بودند که رضاخان با اعلام ریاست‌جمهوری خود در ایران، در رأس یک جنبش انقلابی کمونیستی قرار گیرد. از طرف دیگر، دولت نوپای شوروی خواهان ایجاد ثبات در ایران بود تا در صورت تجاوز احتمالی نیرو‌های غربی به خاک شوروی برای سرکوب انقلاب بلشویکی، مرز‌های ایران، محلی برای ورود نیرو‌های غربی به خاک شوروی نباشد. اقدامات روس‌ها باعث تثبیت قدرت رضاخان شد.
منبع: روزنامه خراسان
منبع فرادید

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ