مصدق در سازمان ملل

پانزدهم مهرماه ۱۳۳۰ هیأتی هفده‌نفره از ایران وارد نیویورک شد؛ علی شایگان، هدایت‌الله متین‌دفتری و مرتضی‌قلی‌خان بیات از کمیسیون نفت مجلس؛ اللهیار صالح، کاظم حسیبی کارشناس نفت، کریم سنجابی وزیر فرهنگ و حقوقدان، جواد بوشهری وزیر راه، مظفر بقایی نماینده مجلس، حسین فاطمی معاون سیاسی و پارلمانی نخست‎وزیر، حسین نواب وزیر مختار ایران در هلند، محسن اسدی و عیسی سپهبدی مترجم، عباس مسعودی، شجاع‌الدین شفا و مصطفی مصباح‌زاده روزنامه‌نگار و غلامحسین مصدق پزشک مخصوص به‌همراه محمد مصدق نخست‌وزیر.
حدود ۱۰ روز قبل، دولت انگلستان به‌دلیل قانون ملی شدن نفت و اخراج انگلیسی‌ها با اجرای قانون خلع ید به شورای امنیت سازمان ملل متحد و دادگاه لاهه شکایت برده بود. قرار بود بیست‌وسوم مهرماه در شورای امنیت سازمان‌ملل به این شکایت رسیدگی شود و علیقلی اردلان، نماینده ایران در سازمان‌ملل اعلام کرد که نخست‌وزیر خود برای دفاع به نیویورک خواهد آمد. البته «یرواند آبراهامیان» در کتاب «کودتا» می‌نویسد که رفتن مصدق به امریکا با یک اشتباه امریکایی‌ها هم همراه شده بود:
«اشتباه فاحش دیپلماتیک سبب انجام این سفر شد؛ پرزیدنت ترومن طی تلگرافی از نخست‌وزیر انگلیس «کلمنت ریچارد اتلی» دعوت کرده بود که از واشنگتن دیدن کند. نسخه‌ای از این دعوتنامه خطاب به نخست‌وزیر به سفارت بریتانیا در تهران ارسال شد و کارکنان آنجا با این تصور که دعوتنامه برای نخست وزیر ایران آمده است، آن را به مصدق تسلیم کردند. وزارت خارجه امریکا برای پوشاندن این آبروریزی سریعاً اعلام کرد که دعوتنامه برای هر دو نخست‌وزیر بوده است؛ از نظر مصدق اشتباه خنده‌داری صورت گرفته بود، اما او این دعوت را پذیرفت.»
مصدق به مجلس رفت تا درباره تصمیم خود برای سفر به امریکا (مذاکره با مقامات این کشور و حضور در جلسه سازمان‌ملل) به نمایندگان بگوید؛ اما دید مخالفانش حاضر نشده‌اند و جلسه به حدنصاب نرسیده است؛ خشمگین و عصبانی شد.
از ساختمان مجلس بیرون آمد تا به خانه برگردد، اما نظرش عوض شد و گفت: یک‌چارپایه برایش بیاورند؛ او روی چارپایه برای مردمی که در میدان بهارستان جمع شده بودند سخنرانی کرد و از «قصابان بی‌رحم» انگلیسی گفت و از عزمش برای حل مشکلات نفتی‌ِ ایران و فشاری که انگلستان برای پذیرش خواسته‌هایش و عقب نشینی از ملی شدن نفت بر ایران تحمیل کرده بود.
دراین بین امریکا به‌عنوان شریک اقتصادی ایران و انگلستان تلاش می‌کرد امید مذاکرات میان دو کشور قطع نشود و به نوعی برای حل اختلاف پیش آمده بین دو کشور میانجیگری کند. اگرچه انگلستان از نوع مداخله امریکایی‌ها در دعوای حقوقی بین ایران و انگلیس راضی نبود و مقامات این کشور انتظار داشتند امریکا به‌صورت کامل جانب آن‌ها را بگیرد و در فشار اقتصادی و بین‌المللی بر ایران همراه آن‌ها شود.
از سوی دیگر محمد مصدق هم از عملکرد مقامات امریکایی ناراضی بود، زیرا اعتقاد داشت ملی‌کردن نفت یک مسأله داخلی است و شورای امنیت و هیچ کشوری همچون امریکا حق دخالت در آن را ندارد. مصدق در سفر به امریکا ملاقات‌هایی با ترومن (رئیس جمهوری امریکا)، دین آچسن (وزیر خارجه) و مک‌گی (معاون وزیر خارجه) داشت تا از ضرورت ملی شدن نفت در ایران و فشار‌های اقتصادی ظالمانه انگلیس بگوید.
اما در سوی دیگر ماجرا، انگلیسی‌ها که ارزیابی‌شان از نقش میانجیگری امریکا، قوت بخشیدن به موضع ایران تلقی می‌شد، به این موضوع اعتنای چندانی نکردند. تا اینکه روز بیست‌وسوم مهرماه جلسه شورای امنیت سازمان ملل متحد به مدت چهار روز تشکیل شد.
مصدق همان روز اول سخنرانی کرد و از حق مردم ایران بر دستیابی به ثروت نفت و ملی شدن آن گفت. او تلاش انگلستان در کشاندن اختلاف دو کشور به شورای امنیت را نکوهش کرد و بهانه به خطر افتادن صلح و امنیت جهانی را در این موضوع یاوه خواند.
آن روز در مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل، گلادوین جپ (نماینده انگلیس) خواست تا باز با تکیه بر ادعا‌های پیشین و پرهیز دادن مصدق از روش‌های «تجاوزکارانه ناسیونالیستی!» تصویری تیره از مصدق ارائه کند، اما بیان آرام، منطقی و خردمندانه نخست‌وزیر ایران (به زبان فرانسوی) که بر احترام گذاشتن به اصل آزادی و عدالت و حرمت نهادن به دیگری استوار بود، دفاع خوبی از حقوق ملت ایران شمرده شد و هم تصویری باشکوه از وی در ذهن جهانیان به یادگار گذاشت.
مصدق گفت: ایران صلح جهانی را به خطر نمی‌اندازد و این انگلستان است که قصد مداخله مسلحانه در ایران را دارد و تأکید کرد اختلاف دولت ایران با یک شرکت بازرگانی و اقتصادی خصوصی ارتباطی به دولت بریتانیا ندارد. مصدق به‌گفته دین آچسن وزیر خارجه امریکا یک‌شبه به ستاره تبدیل شد و همه تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها از او می‌نوشتند.
پیرمردی تکیده و لاغراندام که آرام، ولی محکم از حقوق مردم کشورش می‌گفت و یک تنه جلوی مهم‌ترین قدرت‌های جهان ایستاده بود؛ تصویری که در نهایت باعث شد مصدق به‌عنوان مرد سال مجله تایم انتخاب شود. مصدق در یازگشت از نیویورک در مصر توقف کرد؛ هزاران نفر از مردم مصر برای استقبال از او در فرودگاه قاهره اجتماع کرده بودند و با شعار «یحیی مصدق، یحیی ایران» مصدق و هیأت ایرانی را خوش‌آمد می‌گفتند.
به نوشته غلامحسین مصدق «به محض پیاده شدن پدرم از هواپیما مردم هلهله‌زنان او را از زمین بلند کردند و در یک چشم به هم زدن او را روی دست به طرف اتومبیل بردند.» سرانجام شورای امنیت سازمان‌ملل بعد از بررسی‌ها و سخنرانی اعضا و نمایندگان ایران و انگلیس براساس پیشنهاد فرانسیس لاکوست (نماینده دولت فرانسه) با رأی موافق اکثریت تصمیم گرفت، مسأله اختلاف دو کشور ایران و انگلستان را تا هنگام تصمیم‌گیری دیوان لاهه در ارتباط با شکایت انگلیس از ایران، مسکوت گذارد؛ اتفاقی که در واقع اولین شکست انگلیس در این پرونده حقوقی بود.
البته مقامات ناکام انگلیسی که دست خالی از نیویورک برگشته بودند از شکایت خود به دیوان بین‌المللی لاهه کوتاه نیامدند و برای دومین بار در بهمن ۱۳۳۰ به این دیوان بین‌المللی شکایت بردند و خواستار رسیدگی سریع‌تر به شکایتشان از ایران شدند.
سرانجام دیوان بین‌المللی لاهه در هفتم خرداد ۱۳۳۱ به شکایت انگلیس از ایران رسیدگی کرد. محمد مصدق خود در این جلسه حاضر بود. در لاهه، پروفسور هنری رولن، استاد حقوق بین‌الملل در دانشگاه بروکسل و رئیس پیشین مجلس سنای بلژیک وکیل مدافع ایران بود و از حق ایران دفاع کرد.
مصدق بار دیگر در دادگاه لاهه از حقوق ملت ایران سخن گفت و تأکید کرد ملت ایران به علت‌العلل بدبختی‌های خود پی برده و مصمم است فساد را برای همیشه ریشه کن کند و اجازه نمی‌دهد خارجی بر سرنوشت‌اش تسلط یابد. سرانجام رأی دیوان بین‌المللی دادگستری اعلام شد: «دیوان دادگستری بین‌المللی نظر دولت انگلیس را موجه ندانست» اتفاقی که پیروزی بزرگ بین‌المللی برای ایران محسوب و در تاریخ معاصر ایران ماندگار شد.
منبع روزنامه ایران

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ