پادشاهی که هنگام مرگ‌ شاهنامه میخواند

طغرل سوم اخرین سلطان سلجوقی ایران در جنگ با خورزمشاهیان در حالی از اسب بر زمین افتاد و کشته شد که شاهنامه میخواند. از جمله اشعار شاهنامه که در نبرد ها میخواند:

چو زان لشکر گشن برخاست گرد
رخ نامداران ما گشت زرد

من آن گرز یک زخم برداشتم
سپه را همانجای بگذاشتم

خروشی خروشیدم از پشت زین
که چون آسیا شد بریشان زمین

پادشاهی
طغرل سوم اخرین سلطان سلجوقی ایران در جنگ با خورزمشاهیان در حالی از اسب بر زمین افتاد و کشته شد که شاهنامه میخواند.

او در حالی که در جنگ شاهنامه میخواند از اسب افتاد و کشته شد. بنا بر کتاب تاریخ گزیده، پادشاهی خوش منظر، نیک سیرت، شکوهمند و لطیف طبع بود و از استعداد شاعری بهره داشت و به زبان فارسی اشعاری خوب می سرود. از جمله اشعار فارسی وی ابیات زیر است:

آنکس که جهان پشت پایی میزد
دو آمده بر در گدایی میزد

از نماز شام تا گاه صحر
صد نعره برای ناشتایی میزد

وی علما و اهل فضل و شعرا را تربیت فرمودی و انعامات کردی. در کتاب راحه الصدور و آیــه السرور، علاوه بر چابک سواری و مهارت در به کارگیری انواع سلاحها و قدرت بدنی، کمال عقل، عدالت مداری ، پاکدامنی و بردباری سلطان طغرل ، از وفور علم و عالم پروری ، بلاغت و شیوایی در بیان خط نیکو و تذهیب زیبای وی نیز سخن رفته است. در کتاب نامبرده به این موضوع نیز اشاره شده است که سلطان طغرل در مجالس بزم به نقد دانشمندان و شاعران می پرداخت و شعرهای او در میان مردم رواج داشت.

وی به ویژه در سرودن دوبیتی های زیبا ماهر بود که نمونه ای از آن بالا گفته شد. سلطان طغرل در میان مردم محبوب بود و راوندی در مرثیه مرگ او اشعار سوزناکی سروده و تأسف خود را از آن حادثه تلخ چنین بیان داشته است : ((دریغ چنان پادشاهی پرهنر و شهریاری سرور که چشم ابر در دهر بر ماتم او میگرید.))

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ