بگذارید یلدا، یلدا بماند/ تبری بر ریشه سنتها
سایت «تاریخ ما»، گروه استانها – محمدحسین عابدی: از هر کس در استان سمنان بپرسی که بهترین خاطرات کودکیات چیست قطعاً در ۱۰ تای اول، یک مورد شب یلدا را ذکر خواهد کرد شبی که برای مردم یادآور خاطرات خوش کرسی و انار دانه شده و حافظ خوانی و قصهگویی پدربزرگها و مادربزرگها است اما این روزها وقتی به برنامههای برگزارشده توسط ارگانها و نهادهای دولتی و خدماتی و فرهنگی استان سمنان مانند شهرداریها وادارات تابعه فرهنگ و ارشاد اسلامی نگاهی میکنی، جز در مواردی خاص، رنگ و بویی از یلدای باستانی نمییابی.
فلسفه یلدا برای مردم کویر شبنشینیهای خانوادگی است درگذشته که حتی برق هم نبود، شبهای بلند زمستان برای مردمی که کشاورزی ارتزاقشان بود، جز به همنشینی و شبنشینی نمیگذشت و دراینبین برای سپری کردن اوقات معمولاً بزرگان فامیل شروع به داستانگویی و نقالی و حافظ خوانی میکردند اما سه رکن اصلی در آن همیشه ثابت بود، خانه، خانواده و سنتها؛
فراموشی ارکان یلدای قومسی یکی پس از دیگری
یلدای قومسی یعنی در درون خانه، همراه خانواده، سنتها را بجای آورد، شبچرهای خورد و به بزرگان اکرام کرد اما این روزها یلدا کمکم به جشنی بدل میشود که پایگاهش از خانه به سالنهای آمفیتئاتر و رستورانهای سنتی و ورزشگاهها بدل شده است یعنی رکن اول یلدا، امروز با برنامههایی که مسئولان استان سمنان در نظر گرفتهاند متزلزل شده است و مسئولان بجای اینکه مردم را به بودن در خانه و اکرام بزرگان و والدین ترویج کنند از آنها میخواهند به بیرون آمده و شب را با همشهریانشان بگذرانند!
دومین رکن یلدا را نیز این جشنهای ارگانی در استان سمنان بر هم زدهاند یعنی خانواده؛ یلدای قومسی خاطرهای از دورهم جمع شدنها است برای صلهرحم اما امروز ارگانها بهگونهای برنامهریزی میکنند که شما در مراسم یلدایی شامل کنسرت موسیقی، شعبدهبازی و خیمهشببازی و … حتی افرادی که کنارتان نشستهاند را نیز نشناسید و البته رکن آخر که همان سنتها است نیز دراینبین دچار تزلزل میشود یعنی سنتها از صلهرحم به نشستن بر روی صندلی یک سالن آمفیتئاتر و شنیدن برخی موسیقیهای بیوزن و محتوای پاپ امروزی ختم شده است.
ارگان هایی مانند شهرداری و ارشاد اسلامی و … اگر اصرار به برگزاری این مراسم دارند میتوانند شب چله را درزمانی بهجز یلدا برگزار کنند برای مثال یکشب مانده به یلدا بهترین زمان برگزار این مراسم است تا مردم بتوانند آن شب را نزد خانوادههایشان باشند.
تبری که به ریشه سنتها میخورد
این تبر زدن به ریشه سنتها سبب شده تا دربارهشان وهن ایجاد شود امروز ارگانی بنا به وظیفه ذاتیاش در راستای نشاط اجتماعی قصد برگزاری جشنی دارد که ماهیتاً بسیار عالی است و اصلاً منکر آن نمیشویم اما مراسم بدون کارشناسی و برای اینکه تمام سلیقهها را در بربگیرد بهاجبار شامل موسیقی، شعبدهبازی، کمدیهای و … میشود که برای خالی نبودن عریضه در آخر دو دقیقه نیز به حافظ خوانی آنهم توسط مجری ختم میشود درحالیکه چون قرار است در این مراسم کمترین خرجها هم صورت گیرد عمدتاً از سخیفترین کمدیها، هجوترین موسیقیها و نامناسبترین برنامهها استفاده میشود این امر ضربه زننده است.
مردم نیز نشان دادهاند که به برگزاری جشنها بهصورت سنتی علاقه بیشتری دارند، هنوز یادمان نرفته که نقالی و شاهنامهخوانی در موزه شاهرود در همین تابستان ۹۷ با چه استقبالی روبرو شد تا مردم این پیام را به مسئولان بدهند که ما سنتها را به موسیقی هجو پاپ امروزی که در یک اتاق دربسته و با یک کیبورد توسط جوانی بیدانش درزمینهٔ موزیک تولیدشده، ترجیح میدهیم.
به نظر میرسد در زمان برگزاری مراسم شب یلدا و هم نوع برگزاری آن باید تجدیدنظر کرد یلدا را بگذارید یلدا بماند همین امشب را هم که برای خانوادهها باقیمانده از آنها نباید گرفت همین یکشبی که میتواند میزبانی از مادربزرگ و پدربزرگ برای آنها حداقل خاطرهای خوش بسازد با دعوت از مردم و بیرون کشیدنشان از خانه دریغ نشود بگذارید مردم در خانهشان صلهرحم بجای آورند تا در آمفیتئاتر شعبدهبازی ببینند!
یلدا اگر با همین منوال پیش برود قطعاً به چهارشنبهسوری بدل میشود جشنی که در ابتدا در خانهها و حیاطشان برگزار میشد با قاشقزنی و صورتکها و موسیقی همراه بود اما همین دعوتها از مردم برای حضور در خیابانها و کنسرتها و آمفی تئاترها روندش را تغییر داد تا امروز به یک جنگ خیابانی پر از سر و صدا بدل شود که کسی ماهیت سنتیاش را حتی نمیداند … یلدا به سرنوشت چهارشنبه سوری بدل خواهد شد با این منوالی که درپیش است.
تازه ترین اخبار میراث فرهنگی ایران و جهان را در تاریخ ما دنبال کنید.
برچیده از سایت مهر