ویژگی مشترک قهرمانان ورزش دنیا!
به گزارش خبرگزاری تاریخ ما، هرگز نمیتوان از طریق عملکرد افراد در درسها، هنرها و ورزشها در دوره کودکی و مدرسه قضاوت کرد که این افراد در آینده، نابغه در یک حیطه یا رشته خاصی خواهند شد و کسانی که ادعای استعدادیابی دارند هرگز از پیچیدگیهای فرایند رشد انسان اطلاع نداشته و حتی کمترین دانش در خصوص مغز انسان و تعامل عملکرد آن با فیزیولوژی بدن و محیط اطراف ندارند.
بر اساس این مطلب که از سوی احمدرضا موحدی به عنوان پژوهشگر، استاد دانشگاه و مدرس بین المللی استعداد پروری تهیه شده و از سوی پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی در اختیار خبرگزاری تاریخ ما قرار گرفته، آمده است: هیچ دانشمند برجستهای تاکنون در پی کشف استعداد افراد در دوران کودکی نبوده و خود نیز از طریق استعدادیابی دوره کودکی دانشمند نشده است.
همه انسانها ظرفیتهای کافی برای مطرح شدن در دست کم یک حیطه از بین صدها حیطه را دارند اما حتی این موضوع هم وابسته به تعاملهای پیچیده عوامل مرتبط با فرد است و بسیاری از افرادی که در دوره کودکی بیاستعداد، تنبل و بیهنر تشخیص داده شده بودند در بزرگسالی نابغهای بینظیر از آب در آمده اند.
همینطور بسیاری از کودکان به خاطر عملکرد عالی خود در یک یا چند زمینه، مورد تحسین قرار گرفتهاند و در دوره بزرگسالی هرگز آن زمینه را دنبال نکردهاند. انتخاب یک حیطه خاص برای یک کودک، چه به خاطر عملکرد خوب او در آن حیطه و چه به خاطر تمایل والدین، سم مهلک برای شکوفایی استعدادهای آن کودک است.
برای نابغه شدن در یک حیطه علمی و فنی، استعداد ذاتی مهم است اما این استعداد ذاتی در تعامل با محیط، آن هم در طول چندین سال (در ورزش) و دهها سال (در هنر و علوم) به فعل تبدیل میشود کما اینکه متوسط سن برندگان جایزه نوبل ۶۲ سال گزارش شده است. اکثر قریب به اتفاق دانشمندان و نابغههای تمامی حیطه های علوم، هرگز کارنامه درسی قابل دفاع در دوران تحصیل ابتدایی و متوسطه و حتی دانشگاه نداشتهاند و نبوغ علمی با نمره بیست گرفتن در درسها کاملا متفاوت است.
بنابراین اگر دوست دارید کودک شما یا کودک تحت تعلیم شما به بالاترین پتانسیل ذاتی خودش دست پیدا کند، پیروی از مراحل زیر الزامی است:
کودکان در طول رشد نیاز به تغذیه درست، خواب کافی و فعالیت جسمانی مناسب در یک محیط خانوادگی صمیمی دارند تا مغز آنها به خوبی رشد کند و بدون محیط اشاره شده، رشد، تکثیر، بهینه سازی مدارهای عصبی و سیناپسگیری نورونها به اندازه کافی صورت نمیپذیرد.
الزام کودکان به کپی کردن افکارتان، انرژی زیادی از مغز آنها را میگیرد و مانع رشد بهینه ذهنی او میشود. به کودکان آموزش دهید که به تمام هنجارها احترام بگذارند اما آنها را وادار نکنید تا افکاری که شما در سر دارید را در درون مغز خود جای دهند.
هرگز کودکان را درگیر کلاسهای فوق برنامه و اضافی نکنید مگر اینکه آنان به صورت واقعی، بدون تبلیغات و فشار شما به آن کلاسها و فعالیتها علاقهمند باشند و علاقه، ملاک اصلی برای شرکت در برنامههای اضافی باشد چراکه این تفکر که کلاسهای اضافی باعث افزایش سرعت رشد ذهنی آنها میشود کاملاً اشتباه است.
بر اساس پژوهشهای معتبر، فراهم کردن شرایط برای شرکت آزادانه کودکان و دانش آموزان در چندین حیطه علمی باعث بوجود آمدن حالتی میشود که استعداد اختصاصی کودکان به خوبی رشد میکند.
با افزایش سن کودکان و ترشح هورمونهای جنسی و تعامل این هورمونها با انتقال دهندههای عصبی و سایر هورمونها، نوجوانان و جوانان آرام آرام به سمت حیطهای که در آن استعداد دارند کشیده میشوند و به تدریج در آن حیطه به رشد بهینه و تا سر حد پتانسیل خود دست پیدا میکنند.
در ورزش نیز، پژوهشهای علمی معتبر (مارک ویلیامز و همکاران، ۲۰۱۰) نشان دادهاند که اکثریت قریب به اتفاق قهرمانان نامدار المپیک در بیشتر رشتههای ورزشی، رشته خاصی را در دوره کودکی و دوره رشد دنبال نکردهاند و ثابت شده است که قهرمانان در دوره رشدی خود، در چندین رشته ورزشی و مورد علاقه خود درگیر بودهاند و از حدود ۱۶ و ۱۷ سالگی به بعد در یک یا دو رشته ورزشی به صورت اختصاصی تمرین کردهاند.
پایان خبر / تاریخ ما