دستخطی قدیمی؛ سند تاریخی مراودات فرهنگی ایران و ژاپن
به گزارش ایرنا از سفارت ایران در ژاپن، این دستخط که قدیمی ترین
خط فارسی در ژاپن است در سال ۱۲۱۷ میلادی توسط راهب بودایی بنام
«کیوسی» وارد ژاپن شد هنگامی که او از چین عازم برگشت به
ژاپن بود دوستان ایرانی او در چین برایش این خط را به
یادگار نوشتند او آنرا نگه داشت تا امروز بنام سند
تاریخی در موزه کیوتو قرار گیرد.
این دستخط به شکل یک برگه مستطیلی شکل است که بر روی آن
چند بیت و مصرع شعر نوشته شده است خانم اوکادا از محققان
ژاپنی در مورد این خط می گوید: هنگام ترجمه ویس و رامین اسعد
گرکانی متوجه شدم که بیت اول از اسعد گرگانی و بیت دوم هم از
شاهنامه فردوسی است.
دو بیت اول این دستخط به شرح زیر است.
جهان خرمی با کس نماند/ فلک روزی دهد روزی ستاند –
اثر اسعد گرگانی در کتاب ویس و رامین
جهان یادگارست و ما رفتنی / بمردم نماند به جز مردمی – اثر فردوسی
در شاهنامه
در دست نوشته مذکور، رباعی یا چهار بیت بعدی حالت
خط کوفی دارد و بدرستی و یقین خوانده نمی شود بویژه بیت سوم،
دکتر محمد عجم نویسنده کتاب «نقش پارسی بر بناهای فاخر هند»
در این مورد میگوید: همه اشعار این دستخط با
اندکی دقت قابل خواندن هستند بجز یک بیت
که میتوان آن را به چندین صورت خواند او میگوید راز شعر در
همین بیت است زیرا نام نویسنده دستخط
مذکور بدون تردید در این بیت است و او خلیف یا خلیفه
نام داشته است.
چهار مصرع یا رباعی دوم این دستخط به شرح زیر است.
گر در اجلم مسامحت خواهد بود/ روشن کنم این دیده به دیدار تو
زود
یعنی خلیف گردد آس کبود/ بدرود منست تو زمن بدرود
(یعنی بدرود و خداحافظی من از تو و تو از من
بدرود و به سلامت).
بیت سوم همانند خط کوفی نوشته شده و آن را میتوان به
چهار شکل مختلف خواند، خلیف گردد آس (دامن) کبود، یعنی خلیفه گردد
این عبود، خلیف گردد ابن عبود، عین خلیف گردد آس کبود،
خلیف گردد آس کبود، کوی خلیف گردد آس کبود، خلیف کرد دامن کبود.
اما آنچه مهم است این است که خلیف یا خلیفه نویسنده
دستخط است و او اشاره به چرخ گردون و (آس) آسمان و گردش
روزگار دارد و تقریبا آنچه در ذهنش بوده معادل ضرب المثل کوه
به کوه نمی رسد آدم به آدم می رسد را در این بیت مورد نظر داشته
است خلیف و خلیفه در زبان فارسی معانی مختلفی دارد از جمله
خلیفه یعنی سلطان، امیر، نانوا، رهبر کلیسای ارمنی و
آدم فرهیخته.
کیوسی یا «که سه» راهب معروف بودایی است که سال ۱۲۸۵
میلادی در خانوادهای سرشناس متولد شد در همان دوره
نوزادی بر اثر اشتباه دایه به طور غیر عمد بر زمین
افتاد و ستون فقراتش آسیب دید و از شکل طبیعی خارج شد در جوانی
ترک خانه کرد و به معبدی بودایی رفت تا راهب شود در ۲۹ سالگی در
دوره سونگ به چین رفت که در این سفر کشتی آنها با طوفان و بارانی
شدید روبرو شد و دکل کشتی شکست اما آنها با هر گرفتاری که بود
سرانجام به فوجیان چین رسیدند.
کیوسه در دو معبد بودایی چین تحصیل کرد و در برگشت از
چین منابع و کتب بودایی زیادی با خود به ژاپن آورد در میان نوشته
هایی که او با خود از چین آورد برگه ای وجود داشت به عرض ۳۳ سانت
و طول ۵۰ سانتیمتر.
کیوسه در حاشیه این کاغذ نوشته است سال ۱۲۱۷ در گوانگجو
چین با ۳ فرد خارجی ملاقات کردم و از آنها
خواستم که به خط خود چیزی برایم بنویسند آنها این دستخط را
نوشتند.
به این برگه دستخط «نان بانموجی» گفته بودند یعنی خط مردمان
بیگانه، او فکر میکرد که این نوشته بخشی از سوترا
(سوره کتاب) بودایی است و او قصد داشت این سوغات را به راهب
دیگر این دوره یعنی راهب میوئی اهدا کند که سال ۱۲۰۳ تصمیم داشت
به هند برود اما به دلیل سختی و مشکلات نتوانست راهب ها
همیشه فکر می کردند که این دست نوشته قسمتی از سورا یا آموزه های
بودا است تا اینکه در سال ۱۹۰۹ دکتر هاندا فارسی بودن آنرا
شناخت و معرفی کرد.
قدیمی ترین خط ژاپنی که نام یک پارسی را همراه
دارد
اما قدیمی ترین خط ژاپنی که نام یک فرد پارسی روی آن نوشته
شده است یک تکه چوب مربوط به سال ۷۶۵ میلادی است و در موزه نارا
نگهداری میشود «ژاپن تایمز» به نقل از موسسه
ملی و تحقیقاتی داراییهای فرهنگی «نارا» اعلام کرد
که یافتههای یک پژوهش جدید تاکید میکند ژاپن باستان از
طریق جاده ابریشم ارتباط قدرتمندی با دیگر فرهنگهای جهانی داشته
است.
این موسسه تحقیقاتی اعلام کرد عکسهای مادون قرمز جدیدی که از یک
لوح چوبی متعلق به قرن هشتم در ژاپن بررسی شده حاکی از آن است یک
فرد ایرانی که آموزگار بوده در دربار سلطنتی ژاپن حضور داشته
است.
گرچه پذیرفته شده که ژاپن روابط تجاری فرهنگی زیادی با کشورهای
مختلف از طریق جاده ابریشم داشته است اما مدارکی که گواه این ادعا
در ژاپن باستان باشد بسیار نادر بود و به همین دلیل این یافته
جدید از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
«آکیهیرو واتانابه» یکی از پژوهشگران موسسه تحقیقاتی نارا در
اینباره گفت: ایران و ژاپن حداقل از قرن هفتم میلادی روابط
تجاری مستقیمی با یکدیگر داشتهاند اما بررسی جدید بر روی یک لوح
چوبی که اولین بار در دهه ۱۹۶۰ میلادی در منطقه باستانی نارا کشف
شده است نشان از آن دارد که رابطه میان ایران و ژاین بسیار
گستردهتر بوده و فردی ایرانی در آن زمان در یک آکادمی ویژه آموزش
مقامات دولتی حضور داشته و به سبب تخصص ایرانیان باستان به احتمال
فراوان به این افراد در کاخ «هیجو» ریاضیات میآموخته است.
در گنجینه شو سوئین در شهر نارای ژاپن تعدادی از آثار ایرانی دوره
پارسی از جمله پیاله شیشه ای ساسانی نگهداری می شود از آنجا
که آیین بودایی از خراسان بزرگ ریشه گرفته است کتب بودایی نیز با
خود واژگانی از پارسی کهن به جهان صادر کرده است.
در آن زمان از الواح چوبی به جای کاغذ برای ثبت سوابق و نوشتهها
استفاده میشده است این لوح چوبی متعلق به سال ۷۶۵ پس از
میلاد است که بنابر اعلام محققان نشان از حضور یک فرد پارسی
در ژاپن دارد که یک متخصص بوده است.
کاخ «هیجو» بخشی از شهر «هیجوکیو» در منطقه نارا بود که در
اواسط قرن هشتم میلادی ساخته شد و برای چندین دهه پایتخت ژاپن
بود در آن زمان ژاپن به شدت سرگرم مدرنیزاسیون و وارد کردن
تکنولوژی، روشها و عرفهای فرهنگی شامل معماری، سبکهای هنری،
مذهب و سیستم قضایی از سایر نقاط آسیا بود.
جاده ابریشم از طریق چین ارتباط دهنده ژاپن با کشورها و مذاهب در
مغرب دور از جمله ایران و امپراتوری بیزانس بوده است ابن
بطوطه در سفرنامه خود در سراسر جهانی که در آن گشت و گذر کرده به
فارسی زبانان برخورده است و با آنها به فارسی سخن گفته
است پکن جایی است که ژاپنی ها با آنجا مراوده داشتند و در
آنجا در دوره های مختلف تاریخی فارس زبانان حضور داشتند.