ویزیتهای معنوی شیخی که نذر جبهه بود
روزی که فهمید خیلی دلخور شد، تکتک جملههایش هنوز در خاطرم هست، همانطور که با دستهای لرزانش به عبایم چنگ زده بود گلایه میکرد: درباره من چه فکری کردی؟ من وقتی در شکمم بودی نذر جبههات کردم! خب الآنم جنگ است دیگر.
سرطان خون