غبار فراموشی بر چهره تکیه مزج نشست/ تخریب به جای تعمیر
تاریخ ما، گروه استانها: ارسال یک عکس از سوی شهروند خبرنگار که در آن بنایی تاریخی با ستونهای منقوش به خطوط اسلیمی تا کمر در خاک فرورفته، باعث شد تا به فکر مشاهده این بنای تاریخی از نزدیک باشیم بنایی که در عکس پای در اسارت خاک بسته و دست بهسوی آسمان برآورده بود گویا نجاتش را استمداد میکرد.
کمی تحقیق به ما نشان داد که موضوع جدیتر از یک پیگیری ساده تلفنی است و امروز بهجای احیای بنایی که بهپیش از دوران قاجار بازمیگردد، تکیهای دیگر از آجر و آهن و گچ و بتون در گوشهای از روستای مزج سر برآورده تا این یادگار کهن دیار روزهای تاریخی در کنج غزلت خود خاک بر چهره ببیند.
نوشتن از بناهای ماندگار ایران همیشه دلنشین نیست گاهی گرد بیتوجهی و عدم رسیدگیهای لازم از سوی مسئولان بر چهرهشان نشسته و گاهی باوجود ریشه داشتن در دل خاک، شاخههایشان جایگاهی برای بیمهری انسانها است حتی بعضاً تنههای این کهن ابنیه تاریخ ایران بزرگ، جایگاهی برای یادداشت احوالات برخی میشود که میخواهند نامشان را بهعنوان فردی خاطره باز بر یک اثر تاریخی حک کنند تا اگر بار دیگر به دیدار این میراث تاریخی بازگشتند، با دیدن نامشان به دیگران فخر بفروشند و همه اینها درنهایت باعث میشود که نوشتن از میراث ماندگار ایرانزمین چندان هم آسان ننماید.
مزج روستایی زیبا و کهن
راهی مزج شدن حال و هوای انسان را تغییر میدهد، روستایی بسیار کهن که برج و باروی قدیمی ماندگار از دوران عباسی هنوز در آن روئیت میشود و منطقهای غالبا سردسیر در میان دشت خوش ییلاق که هوایی خشک و سرد دارد و برای رسیدن به آن باید ۵۵کیلومتری تا شهر کلاته خیج در شمال شاهرود آمد و سپس ۳۰کیلومتری در دل دشت به سمت شرق رهسپار شد.
دومین بار است که می آئیم، بار نخست برای نوشتن گزارشی از میراث فراموششده ایرانزمین و تکسوار اسب چوبی استان سمنان، این بار هم برای نوشتن از یک بنای تاریخی فراموششده دیگر، اما این بار تکیه روستای مزج، با توقف اتومبیل و خنکای نسیم صبحگاهی نخوت را از چهره میبرد و صبحگاه نیلیرنگ میانه زمستان و آفتاب نیمهجانش بر پهنه دشت کلاته خیج سلامی به گرمی دلهای مردمش میکند.
کهن است و زیبا، نامش را تکیه ابوالفضل(ع) میگویند اما به تکیه معروف است اینجا دیار تکایا و مساجد است مزج و جیلان دو روستای نزدیک به همروی هم رفته ۱۰مسجد و تکیه و مسجد جامع دارند آنهم برای یک هزار و ۵۰۰نفر شاید به این خاطر است که این بنا خاک میخورد این روزها در رقابت با تکایایی که گرم هستند، نورانی، نو، فرش شده و بزرگ …خشت خشتش سخن از تاریخ میزند بند بندش حافظه تاریخ شفاهی این دیار است که در تواریخ از آن بهعنوان گیلان نامبرده میشود محلی که حتی در شاهنامه به آن اشارهشده است.
بزرگی و عظمتی ندارد اما قدمتش تمام عظمتش را جلوی چشمان بهتزده هر انسانی که این بنا را اینگونه تا کمر در خاک میبیند، میآورد
بزرگی و عظمتی ندارد اما قدمتش تمام عظمتش را جلوی چشمان بهتزده هر انسانی که این بنا را اینگونه تا کمر در خاک میبیند، میآورد گوشه تلاقی ستونها و سقفش گاهگاهی لانه پرندهای میشود تا کسی یادش نرود که این روزها کاربردی هم دارد اما کمی بهتر اگر گوش کنیم صدای یا حسین(ع) مردمان دو نسل پیش را میتوانیم از لابهلای ستونهای دوارش بشنویم فقط باید کمی بهتر گوش داد. چه سرهایی بر این ستونها تکیه زدهاند چه دلهایی درگرو یار با این ستونها نجوا کردهاند و چه دستانی برای بلند شدن از این ستونها کمک گرفتهاند اما افسوس امروز تکیه خود، باید دستگیری داشته باشد.
معماری اسلیمی وقاری خاص دارد
این بنا به دو بخش تقسیم میشود بخش پائین آن ویژه برگزاری مراسم سینهزنی و اصطلاحاً محل استقرار مردان و بخش بالایی آنکه با ستونهای یک متری بسیار زیبا مکانی برای جلوس زنان است و ستونهای مارپیچ این بنا که در هشتگوشه این بنای مدور قرار دارند، جلوهای زیبا به بنا بخشیدهاند.
این بنا ازلحاظ زیباییشناختی اثری فاخر است رنگ سپید درها و دیوارهای آن بانام ائمه اطهار(ع) که بر سرستونهای سبزش بارنگی قرمز نقش بسته، زینتبخش و آذین دهنده آن هستند اما متأسفانه خاک فراموشی چند وقتی است که بر این بنا مستولی شده و کمتر کسی به آن توجهی میکند.
سبک معماری آن اسلیمی با نقوشی اسلامی است که قدمتش به بیش از ۲۰۰ سال میرسد اما بسیاری معتقد هستند این بنا از زمان صفویه ساخته و بعداً بخشی از آن تخریب و سپس بر روی آن تکیه کنونی دایر شده است.
تکیه قدمتی به بلندای قاجاریه دارد
کارشناس و مدرس تاریخ دانشگاه آزاد درباره این بنا به خبرنگار تاریخ ما میگوید: این بنا را بهطورقطع نمیتوان به دوره ماقبل قاجاریه نسبت داد اما هر آنچه هست متعلق به آن دوران به نظر میرسد چراکه از دوران پس از شاه اسماعیل این معماری تکیه که دوطبقه و یک رواق میانی داشتند در ایران باب شد اینجا مانند تکیه زنجیری شاهرود یک فضای بازدارد و یک محیط دوار دوطبقه که زنان در بالا قرار میگرفتند و مردان در پائین، آن را تکمیل میکند این سبک قطعاً متعلق به زمان صفویه به بعد است.
علیاشرفی میافزاید: اینکه امروز این بنا حالوروز خوبی ندارد را من نمیتوانم نظر بدهم اما اهمیت این قبیل تکایا برای ما مورخان بسیار است چراکه کاربرد این تکایا تنها مختص به عزاداری امام حسین(ع) نمیشود و این مکانها بعضاً جایگاهی برای فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و حتی جایگاهی برای نظرسنجی مردمی و مسئولان بودند که بهتر است مسئولان در حفظ و حراست از آنها بکوشند.
وی تأکید دارد: این ابنیه اهمیت بسیاری دارند چراکه معماری اسلیمی هشت پر و سرستونهای منقوش گچبری شده با ابزارهای سنتی و به سبک اصفهانی کار دست معماران زبردست است و احیای آن میتواند بسیار موردپسند مردم و حتی گردشگران قرار بگیرد چراکه نمونه این ابنیه امروز در کاشان، تهران و اصفهان بهوفور یافت میشود.
میراث فرهنگی فقط مالک معنوی آثار تاریخی است
رئیس میراث فرهنگی شهرستان شاهرود درباره شرایط این تکیه معتقد است: میراث فرهنگی فقط مالک معنوی آثار تاریخی است لیکن مردم تصور میکنند هزینههای مرمت و نگهداری بناهای ثبت ملی فقط به عهده سازمان میراث فرهنگی است، دراینبین باید سایر دستگاهها و ارگانها نیز در حفظ بنا مشارکت کنند.
حمیدرضا حسنی، بابیان اینکه حسینیه روستای مزج در ۵۸کیلومتری شمال شرقی بسطام واقعشده که قدمت آن به دوره قاجاریه میرسد، افزود: این بنا جز بناهای وقفی است و امیدواریم سازمان اوقاف در مرمت و بازسازی این بنا با میراث فرهنگی مشارکت کند اما هماکنون اتفاقی دراینباره نیفتاده است.
وی بابیان اینکه بناهای تاریخی شاهرود پرتعداد است، اظهار داشت: اعتبارات میراث فرهنگی در برابر هزینههای سنگین اصلاح و مرمت همه این بناهای شهرستان پاسخگو نیست لذا در بناهای شخصی خود افراد و مالکان باید مشارکت کنند و بناهایی مانند مساجد و حسینیهها باید سازمان اوقاف مشارکت کند که تکیه روستای مزج جز برنامههای اجرایی است که تا پایان سال ۹۵ کار مرمت آنها اجرایی میشود.
رئیس اداره میراث فرهنگی شاهرود در ادامه میگوید: تکیه مزج علیرغم اینکه نیازمند مرمت است اما خوشبختانه تخریبی در آن صورت نگرفته اهالی روستا هم با ساخت تکیه جدید مراسم مذهبی را در مکان جدید برگزار میکنند از سوی دیگر در مرمت مساجد با مشارکت مردمی پایکار هستیم، حفظ و نگهداری بناهای تاریخی تنها به کمک میراث فرهنگی امکانپذیر نخواهد بود لذا باید اشخاص، سازمان اوقاف، سازمان شهرداری و همت مردمی دستبهدست نهمیم تا ابن بناها برای نسل آینده به یادگار بماند.
مردم رغبتی برای احیای تکیه ندارند
یکی از ساکنان روستای مزج درباره این تکیه میگوید: مردم دیگر خودشان هم رغبتی برای ساخت این تکیه ندارند و امروز بر روی تکیه جدید این روستای سرمایهگذاری خوبی شده است متأسفانه نگاهی منفی به این مجموعه وجود دارد که میگوید باید سرمایه را جایی صرف کرد که نمود پیدا کند نه در مکانی مخروبه که البته این امر بسیار اشتباه است و باعث تخریب وجهه این بناها شده است.
حسن نادعلی میافزاید: امروز مردم مابین یک مسجد نو، اما بسیار وسیع و یک تکیه قدیمی اما زیبا، مسجد وسیع را میپسندند حتی اگر امکاناتی مانند نمای زیبا و زیرساختهای موردنیاز را نداشته باشد اما مرمت برای این روستا کمتر جاافتاده است لذا از مسئولان میخواهیم تا در این زمینه کاری صورت دهند از سوی دیگر سازمان اوقاف باید اقدامی انجام دهد تا این تکیه کاملاً مخروبه نشود.
وی ادامه داد: من درگذشته به یاد دارم که تمامی خاطرات کودکی مردم این دیار از شبی خوانیهای نادعلی در سحرهای رمضان تا افسانههای محلی جن و پریان یک ربط نوستالژی با این مکان داشت اما امروز کاملاً این مکان تاریخی فراموششده است.
متروکه ماندن مانعی برای ثبت ملی اثر است
یکی از اعضای شورای اسلامی بخش بسطام نیز درباره این تکیه میگوید: متروکه ماندن این بنا امروز مانعی برای ثبت اثر ملی است چراکه اینگونه نمیتوان اثری را در فهرست آثار باستانی ثبت کرد امروز دیوارهای این بنا تا یک و نیم متر در برخی مواقع زیرخاک هستند و بخش اعظمی از زنان آنکه طبقه بالا را شامل میشود تخریب شد است.
محمد نادعلی بیان داشت: بارونق این تکیه قطعاً میتوان به صنعت گردشگری نیز کمک کرد اما آنگونه که ما متوجه شدهایم مسئولان میراث فرهنگی با اوقاف درگیر هستند اما بااینوجود نگاه خوبی به منطقه مزج و جیلان ازلحاظ گردشگری شده که نمونه آن موزه روستایی این روستا است که نخستین موزه بومشناسی روستایی استان سمنان محسوب میشود.
وی افزود: روستاهای منطقه کلاته خیج شامل مزج، جیلان و خیج ظرفیتهای بسیار وسیع گردشگری دارند که افتتاح محور جیلان-میامی و سرازیر شدن زائران امام رضا(ع) برای کوتاه شدن مسیرشان از کلاته خیج به سمت خراسان میتواند در راستای درآمدزایی و افزایش ماندگاری مسافران نقش ویژهای ایفا کند.
باید مسئولان اوقاف پا پیش بگذارند
یکی دیگر از افراد بومی منطقه که پژوهشهایی نیز در عرصه معماری عصر صفویه تاکنون کرده است، درباره این بنا میگوید: خوشبختانه مزج و جیلان باوجود جمعیتی که به یک هزار و ۵۰۰ نفر نیز نمیرسند دارای ۱۱ مسجد هستند و اگر قرار بشود مردم بازهم در این روستاها مسجد و حسینیه بسازند، پایکار هستند و این در حالی است که این روستاها از نعمت داشتن مدرسه در هر دو نوبت و خانه بهداشت مجهز محروم هستند لذا به نظر من کارشناسان اوقاف و امر خیریه باید در مشاورت دادن به این مردم پیشگام شوند تا بخشی از این هزینهها در احیای تکیه تاریخی مزج صرف شود.
محمد حسینی بیان میکند: امروز اگر قرار باشد مسیر جیلان-میامی گشوده شود قطعاً مسافرانی که از استانهای مازندران و گلستان به مشهد الرضا در تردد هستند، در کلاته خیج، مزج و جیلان توقف خواهند کرد پس چرا نباید از ظرفیتهای باستانشناسی این مکانها بهره برد؟ به نظر من دراینبین باید فرهنگسازی کرد تا مردم خودشان برای حفظ و حراست از داشتههایشان اقدام کنند و پا پیش بگذارند.
وی افزود: امروز در این منطقه شاهد وجود یک موزه هستیم که در کشور شاید بیسابقه باشد که یک روستا برای خود موزه داشته باشد لذا این مردم قدر گردشگر را میدانند و به فرهنگشان اهمیت میدهند اما راهشان صحیح نیست از سوی دیگر میلیاردها تومان برای احیای مسجد جامع این روستاها صرف شده که با ۲۰ میلیون تومان آن میتوان تکیه قدیم را احیا کرد اما این امر مطالبه مردمی نیست حتی این روستا آبانباری قدیمی و بسیار فاخر دارد که ارزش تاریخی آن به ۳۰۰سال میرسد و اگر میراث فرهنگی ورود پیدا نکند، به دلیل دیده نشدن گنبد مسجد جامع ممکن است آن را خراب کنند که همین امروز نیز من شنیدهام برخی افراد بومی کمکم ریشه این آبانبار را در حال خشکاندن هستند.
مسئولان باید از مزج حمایت کنند
درنهایت تکیه مزج را باید با همه غم و غصههایش رها کرد و بازگشت، از دور ابهتش دوچندان است و از نزدیک دیوارهایش حرفها برای گفتن دارند و امروز مأمنی برای پرندگان قلمداد میشود که شاید تا زمانی که فکری برای این بنا نشود، زیستگاهشان شود در سکوت مطلقی که دور زمان، آن را با هیاهوی مردم میشنیدیم.
برای احیای بناهای تاریخی امروز باید مسئولان را وارد کارزار کرد و عزمی همگانی برای آن داشت اما ناگفته نماند، تا زمانی که یک موضوع مطالبه همگانی نباشد نمیتوان آن را از مسئولان خواست، مردم محلی معتقد هستند اگر بنشینیم تا دولت برایمان کاری صورت دهد شاید عمرمان به این امر قد ندهد و پشت این سخن چهحرفهایی نهفته است لذا برای احیای تکایای روستاهای شهرستان شاهرود باید ابتدا به دنبال ایجاد مطالبه عمومی بود که این امر همچنان در مزج دیده نمیشود.
این زمستان نیز باید تکیه مزج را به حال خود رها کرد شاید با تابیدن آفتاب مهر نو، این تکیه نیز گرمای روزهای قبل خود را بازیابد.