شاهرود میزبان همایش میراث جهانی/ خرقه عارفان بر تن شاهوار نشست
سایت «تاریخ ما»، گروه استانها: همایش میراث جهانی شاهرود، بسطام و خرقان فرصتی برای استان سمنان است تا زوایای پنهان ظرفیتهای گردشگری عرفانی این استان بهمثابه قطب عرفان اسلامی به جهانیان شناسانده شود، عرفانی که با حضور چهرههایی مانند ابوالحسن خرقانی، بایزید بسطامی و شیخ عمادالدین هرکدام برای میراث ماندگار یک کشور کافی هستند و حالآنکه هر سه این بزرگان عرصه اندیشه یکجا در شهری به نام شاهرود جمع هستند، میبایست از این فرصت بهخوبی بهره برد.
امروز گردشگری عرفانی و مذهبی در برخی کشورها و جذب میلیونها دلار سرمایه از سوی گردشگران در کنار میراث فرهنگی و ماندگار در عرصه اندیشه، ادبیات، سیاست و … بر هیچکس پوشیده نیست اما این امر در ایران اسلامی و بهخصوص استان سمنان تاکنون مغفول مانده است و دراینبین فرصتی به نام همایش میراث جهانی شاهرود، بسطام و خرقان، میتواند نقطه عطفی برای عرفان اسلامی ایران باشد.
شفیعی کدکنی، مهدی مستکین، اکبر ایرانی، قاسم صافی، شهرام ناظری، حسامالدین سراج، فروزنده اربابی، محمدعلی موحد و دهها چهره دیگر از آمریکا، انگلستان و جایجای ایران اسلامی قرار است در هفته جاری مهمان مردم شاهرود در همایش میراث جهانی باشند؛ نامداران عرصه تاریخ، عارفان شناسی و ادبیات که جمعکردنشان یکجا شاید به دشوارترین کارها مشابه باشد، اقدامی که به مدد نامهایی مانند بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی صورت گرفته است و در اذهان هر دوستدار فرهنگ این مرزوبوم این سؤال را متبادر میسازد که چنین رویداد فاخر و عظیمی میتواند چه دستاوردهای بیشماری را برای مردم شاهرود و استان سمنان داشته باشد.
فواید همایش عرفان شناسی چیست ؟
در دو دهه اخیر نگاه نادرست مسئولان استانی و شهرستانی به میراث فرهنگی و ماندگار شاهرود و درمجموع، شرق استان سمنان نشان داده که چنین فرصتهایی اصلاً آسان به دست نمیآیند لذا حال که به همت برخی مدیران بومی و پیگیری مجدانه مجید پازوکی دبیر همایش و حمایت جدی سید حسن حسینی نماینده مردم شهرستانهای شاهرود و میامی در مجلس پس از سالها رویدادی در چنین ابعاد عظیم در حال رخ دادن است، میتوان از آن بهرههای بسیار خوبی برد.
ابعاد مختلف برگزاری همایش میراث جهانی در شرق استان سمنان چیست؟ به نظر میرسد پاسخ این سؤال را میتوان در سه محور جستجو کرد:
الف) آشنایی مردم ایران و جهان با بزرگان دین همچون آیتالله العظمی شاهرودی، عارفان نامی همچون بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی آنقدر بزرگ هستند که هرکدامشان برای یک کشور بس باشند مگر برخی از این مفاخر برای یک کشور کافی نیست که چنین سالانه صدها هزار نفر را بهسوی خویش میکشاند؟ چرا نباید از این فرصت طلایی میزبانی گوهرهای گرانبهای آسمان فقاهت و عرفان اسلامی بهخوبی استفاده نکرد؟ لذا این همایش میتواند نقش مهمی در شناساندن بزرگان نامی این منطقه به جهانیان و بهخصوص نسل جوان ایران اسلامی باشد.
ب) تغییر دیدگاه افرادی که اطلاع کافی از عرفان اسلامی ندارند: این همایش بزرگ، فرصت حضور اندیشمندان و افراد تأثیرگذار بزرگی را در شاهرود مهیا میکند که هرکدامشان کوله باری از اندیشه و تجربه هستند این امر میتواند به تبیین جایگاه عرفان اسلامی در شاهرود بینجامد، مقولهای که تاکنون در اجرای آن موفقیتی کسب نشده است لذا تبیین عرفان اسلامی و تفاوتهای آن با فرقههای ذالهای که از آن بهمثابه عرفانهای مختلف یاد میشود دیگر دستاورد همایش محسوب میشود، عرفانهایی که اصلاً جایگاهی در قاموس فکری ابوالحسن و بایزید ندارند و برخی بهاشتباه آن را بهمثابه دشمنی با تفکر اسلامی و شیعی میپندارند که چنین نیست که کلام رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنهای در سفر سال ۸۵ ایشان به شاهرود گواه محکمی بر این مدعا است که فرمودند «اینجا منطقهی عالِمخیز است؛ منطقهی معلمان دین و اخلاق. در زمان گذشته هم نام بایزید بسطامی و ابوالحسن خرقانی را همه مسلمانان و مرتبطین با معارف اسلام، ولو غیرمسلمان شنیدهاید. البته امثال بایزید و ابوالحسن خرقانی را با این مدعیان صوفیگری نباید اشتباه کرد. آنها داستان دیگری دارند و ماجرا و سخن دیگری است».
ج) گردشگری عرفانی و فصل نوین در استان سمنان: همایش میراث جهانی شاهرود، بسطام و خرقان اگر هیچ دستاوردی در دو مورد فوقالذکر نداشته باشد و فقط و فقط نام گردشگری عرفانی را بر سر زبانها بیندازد کافی است گردشگری که سالانه دهها هزار نفر را به سمت خود جذب میکند و ماحصلش میتواند اشتغالزایی، خدمات به مسافران، ماندگاری روستائیان، فروش صنایعدستی، ارتقای بومگردی و دهها مورد دیگر باشد.
توفیق در سایه بی توجهی مسئولان
پس باید اندیشید که فواید چنین رویدادهای مهمی اگر در یک کفه قرار گیرد و معایب آن در کفه دیگر، شاقول این ترازوی قضاوت به کدامین سمت چرخش خواهد کرد؟ آیا اشتغال تنها در بستر تراشیدن کوه و تخریب محیط زیست و استخراج سنگ از آن برای ساخت فلز معنی میشود و یا خدمات به توریستهای داخلی و خارجی که یک هفته نیازمند مکان استقرار، خوراک، حملونقل، ترانسفر، تور لیدر و … هستند نیز میتواند برای جوانهای منطقه شغل ایجاد کند؟ از سوی دیگر وقتی عرفان اسلامی چنین فرهنگ غنی را به ما هدیه داده چرا نباید در بستر فعالیتهای فرهنگی اینچنینی از آن بهره برد؟
همگان میدانند که بیمهری دهههای اخیر به میراث فرهنگی و معنوی شرق استان سمنان بیشمار هستند، نمونه بارز آن سنگقبر بایزید بسطامی است که اگر در هر شهر دیگری از ایران اسلامی بود امروز دارای مقبرهای به بزرگی سعدیِ شیراز میبود تا اینکه طرح مقبره او در لا به بلای قولهای مساعد اما کمرنگ مسئولان گم شود، هنوز یادمان هست که وقتی رئیس سابق میراث فرهنگی کشور پای به مجموعه تاریخی بسطام نهاد از وضعیت مقبره بایزید شگفتزده شد و بیان داشت: نمیدانستم این مقبره با چنین وضعیت نابسامانی روبرو است! دراینبین اما جواب مسئولان میراث فرهنگی مگر جز سکوت چیزی میتواند باشد؟ لذا برگزاری این رویدادها حداقل میتواند برای بایزید این خطه از ایران اسلامی به ساخت یک مقبره درخور و شایسته بینجامد یا تلنگری برای مسئولان باشد.