تولید این فیلم خیلی دشوار بود

به گزارش «تاریخ‌ما»، طبق گزارش رسیده، بعدازظهر روز گذشته (یک‌شنبه شانزدهم اردیبهشت‌ماه) ابتدا مستند «وه انتیوک شاپور» در سالن سینماحقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به نمایش درآمد و سپس این فیلم با حضور سودابه مجاوری (کارگردان)، مهدی موسوی (تصویربردار) و رامتین شهبازی (منتقد مهمان) مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای جلسه سودابه مجاوری در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم) درباره‌ی دشواری‌های ساخت این مستند گفت: «تولید «وه انتیوک شاپور» شش سال طول کشید و می‌توان گفت فیلم خیلی سختی بود. دشواری‌های ساخت این فیلم به قدری زیاد بود که گاهی گمان می‌کردم ساخت این فیلم هرگز به پایان نخواهد رسید.»

وی افزود: «هر بار قدم تازه‌ای برمی‌داشتم با خودم فکر می‌کردم قدم بعدی را چگونه باید بردارم؟ به تعبیری می‌توان گفت در تاریکی، در یک بیابان پر از سنگلاخ رها شده بودم و نمی‌دانستم به کدام سو باید حرکت کنم.»

مجاوری که در تازه‌ترین فیلم مستند خود به دانشگاه «گُندی‌شاپور» و تاریخچه‌ی آن پرداخته هم‌چنین گفت: «با خودم فکر می‌کردم احتمالاً درباره‌ی «گُندی‌شاپور» متن و پژوهش‌های تحقیقاتی بسیار مفصلی وجود دارد اما متاسفانه متون پژوهشی اندک، ناکافی و غالبا تکرار شونده بود. از همان ابتدا مشکل‌مان این بود که متون پژوهشی را چه‌طور و از کجا جمع کنیم؛ اما هر چه جلوتر می‌رفتیم گویی در این زمینه هیچ پیشرفتی حاصل نمی‌شد. اگر چه در نهایت با کوشش بسیار نه تنها به پژوهشی درخور دست یافتیم، بلکه توانستیم نکات جدیدی را از ورای متون کهن روشن کنیم. مثلا اینکه گندی شاپور نه فقط یک شهر محصور، بلکه یک استان بود؛ پهنه‌ی از حوالی لرستان تا جنوب محوطه باستانی امروزین شهر. »

سودابه مجاوری افزود: «مساله‌ی دردناک دیگر این بود که از شهر «گُندی‌شاپور» به غیر از پلی نیمه‌ویران چیز دیگری باقی نمانده و متاسفانه شهر امروز هیچ نیست جز کشتزارهایی وسیع. در ضمن ما برای ساخت فیلم به منبع تصویری نیاز داشتیم که عملا وجود نداشت. همین امر موجب شد تا برای خلق مابه ازای تصویری شهر، لوکیشنهای متعددی را در دستور کار فیلمبرداری قرار دهیم و بسیاری شهرها، بناها و سازهای آبی ساسانی بازمانده در شهرهای مختلف را به تصویر بکشیم .»

وی گفت: «از آن‌جا که در شهرهای ساسانی اگر خندق وجود داشت، دروازه ها منتهی به پل خندق بود، پس حدس ما این بود که دروازه‌ی اصلی گندی شاپور در راستای این تنها پل و خندق طبیعی بوده باشد. گمان دیگرمان بر پایه‌ی برخی اسناد این بود که احتمالاً مانی می‌توانسته در نزدیکی این دروازه بر دار رفته باشد، چه، می‌دانیم دروازه‌ای نزدیک بیمارستان شهر بوده و پیکر مانی بر فراز آن بر دار شده، دروازه‌ای که بنا بر گفته‌ی بیرونی تا قرن ۴ هجری نامش دروازه مانی بوده است. »

مجاوری در پایان این بخش گفت: «همان‌طور که گفتم تولید این فیلم خیلی دشوار بود اما خوش‌حالم که در نهایت به ثمر رسید و امروز موفق شدم آن را در کنار تماشاگران ببینم.»

در ادامه‌ی جلسه، مهدی موسوی (تصویربردار) درباره‌ی نحوه‌ی تقسیم‌بندی کار خود در این فیلم گفت: «تصویربرداری فیلم در خوزستان توسط حسن اسدی آغاز شده بود و از آن‌جا که ایشان برای فیلم‌برداری یک فیلم سینمایی قرارداد داشت، این افتخار نصیب من شد که کار ایشان را ادامه بدهم.»

وی ضبط تصویر در خوزستان و دمای بالای شصت درجه را تنها یکی از دشواری‌های تولید «وه انتیوک شاپور» برشمرد و افزود: «خوشبختانه برای تصویربرداری سه دوربین در اختیار داشتیم اما شدت گرمای هوا به حدی بود که گاهی یکی از آن‌ها کاملاً از کار می‌افتاد! به همه‌ی این‌ها بیفزایید حساسیت و سخت‌گیری کارگردان فیلم را که از هیچ نکته‌ای کوتاه نمی‌آمد و به همین دلیل برای ضبط پلان مورد نظر مثلا در صحنه‌های بازسازی، یک روز زمان می‌گذاشتیم. »

در ادامه‌ی برنامه، ناصر صفاریان، تولید فیلم بدون در اختیار داشتن منابع تصویری را یکی از ویژگی‌های «وه انتیوک‌ شاپور» دانست و از منتقد مهمان جلسه خواست تا تحلیل خود را درباره‌ی این مستند ارائه کند.

رامتین شهبازی با اشاره به «مشخص شدن شیوه‌ی پژوهش این فیلم در مقدمه‌ی آن» گفت: «مستندهای بسیار کمی وجود دارند که این‌گونه به مقوله‌ی پژوهش و شیوه‌ی مواجهه با آن اهمیت می‌دهند.» ‌

وی سپس با اشاره به رابطه‌ی بسیار طولانی انواع شهرها با سینما گفت: «در مقوله‌ی تفکر، شهر و سینما همواره به‌عنوان پدیدار مطرح بوده‌اند و شباهت‌های فراوانی هم به یکدیگر دارند. به عنوان مثال کم‌وبیش همدوره هستند، هر دو، فرزند مدرنیته به حساب می‌آیند و می‌توان گفت از ابتدای تاریخ سینما دغدغه‌ی چگونگی برخورد با شهر وجود داشته است.»

شهبازی در ادامه‌ی صحبت‌های خود «گندی‌شاپور» را یک شهر خاص دانست که تماشاگر را نه به وجه مطالعه‌ی شهر در زمینه‌ی سینما بلکه به مطالعه‌ی یک شهر تاریخی رهنمون می‌سازد. وی افزود: «امروزه شاید نگاه کلاسیک به تاریخ کمی قدیمی شده باشد. چرا که در بحث تاریخ‌گرایی و خوانش‌های پست‌مدرن با خوانش‌های تازه‌ای از تاریخ مواجه هستیم. اما در این‌جا با استثناهایی مواجه هستیم. یعنی نمی‌توانیم خوانش‌های کلاسیک از تاریخ را قدیمی بدانیم و برای آن حکم صادر کنیم.»

شهبازی گفت: «از آن‌جا که در زمینه‌ی تاریخ معاصر، اسناد قابل رجوع‌تری وجود دارد می‌توان گفت در این زمینه، خوانش انتقادی، نسبت به تاریخی که برگ‌های نوشته شده‌ی چندانی در اختیار ندارد از تناسب بیش‌تری برخوردار است.»

وی سپس «وه انتیوک شاپور» را یکی از موارد استثنایی در زمینه‌ی پژوهش تاریخی دانست و افزود: «در این فیلم شیوه‌ی برخورد فیلمساز با موضوع درست است. چرا که برای انتقاد کردن از بخشی از تاریخ نیاز داریم تا با آن بخش روبه‌رو شویم و فیلم‌ساز به دلیل در اختیار نداشتن اسنادی درباره‌ی موضوع اثر خود، از این کار چشم‌پوشی کرده است.»

شهبازی در بخش دیگری از این جلسه با اشاره به این که کلمه‌ی تاریخ (History) از داستان (Story) گرفته شده گفت: «در حقیقت می‌توان گفت تاریخ، یک داستان و روایت است و به همین دلیل آن‌چه که ما به عنوان تاریخ از پیش تعیین شده به آن رجوع می‌کنیم، یک تاریخ کلاسیک و هگلی است. در حالی که نحوه‌ی برخورد امروز ما با تاریخ، یک خوانش جدید به حساب می‌آید.»

شهبازی هم‌چنین گفت: «وقتی وارد خوانش جدیدی از تاریخ می‌شویم درمی‌یابیم که تاریخ، یک داستان است و طبعاً باید آن را به شکل داستان روایت کرد.»

وی سپس «بازنمایی تاریخ» را یکی دیگر از ویژگی‌های «وه انتیوک شاپور» دانست و افزود: «در چنین شرایطی عناصر دیگری هم به آن افزوده می‌شود که گاهی حتی می‌توان گفت در مسیر موضوع فیلم نیست. به‌عنوان مثال می‌توان به بخش‌هایی از فیلم اشاره کرد که در آن به حضور دندان‌پزشکی در «گندی‌شاپور» تاکید شده و متاسفانه در سایر بخش‌های اثر توزیع و منتشر نشده است.»

شهبازی در بخش پایانی این جلسه با اشاره به تاثیر «اضافه شدن لایه‌های تصویری به روایت پژوهشی فیلم‌ساز» گفت: «در این‌جا سه وجه فیلم شامل پژوهش، راوی ضمنی و سطح بصری آن از همدیگر تفکیک می‌شود، در حالی که روایت یک واژه‌ی کلی است و معمولاً تفسیر ضمنی فیلم‌ساز نیز به آن اضافه می‌شود.»

وی افزود: «در گذر فیلم از فصل‌هایی که در آن‌ها بخش‌های غایب به نمایش گذاشته می‌شوند، فیلم‌ساز چاره‌ی دیگری به غیر از توسل به تخیل ندارد. تخیلی که در این فیلم در بازسازی تصویرها، ترکیب رنگ‌ها و سایر موارد بروز کرده است.»

مهدی موسوی، تصویربردار «وه انتیوک شاپور» نیز با اشاره به تکمیل بیست درصد از پژوهش فیلم در زمان تصویربرداری گفت: «به عنوان مثال برخی تصویرهای امروزی (مثل دندان‌پزشکی) را با روایت تاریخی تطبیق دادیم تا برای بیننده قابل لمس‌تر باشد.»

وی افزود: «این مستند جزو فیلم‌هایی است که تماشاگر نیاز دارد بیش از یک‌بار آن را ببیند و مخاطب هر بار که آن را تماشا می‌کند نکته‌ها و جزییات بیش‌تری را دریافت می‌کند.»

در پایان جلسه نیز کارگردان «وه انتیوک شاپور» با ابراز خوش‌حالی از دیده شدن فیلم گفت: «تماشای کار همراه با مخاطب و پس از شش سال فعالیت بی‌وقفه، بیابان‌گردی‌ و تلاش‌ شبانه‌روزی بسیار لذت‌بخش و در خاطر ماندنی است.»

سودابه مجاوری در خصوص مباحث گوناگون و متعدد فیلم گفت: « این نخستین فیلم ساخته شده درباره‌ی گندی شاپور است ، لذا وظیفه‌ی ملی من حکم می‌کرد بسیاری موارد در خصوص تاریخ شهر، مباحث علمی، دروغ پردازی‌هایی درباره‌ی رومی بودن شهر و سازه‌های آبی آن را طرح کنم و نیز درباره‌ی زبان تکلم، تدریس و تحصیل شهر که پهلوی بود و نه یونانی یا سریانی. همین اشارات؛ سکانس های فیلم، مضامین آن و تایم فیلم را افزایش داده است.»

وی با اشاره به مشکلات فنی متعددی که در طول این مدت برای این فیلم پیش آمده هم گفت: «من برای ساخته شدن این فیلم بارها بیمار شدم و کارم به بیمارستان کشید. اما خیلی خوش‌حالم که امروز بعد از این همه سال کوشش و تلاش «وه انتیوک شاپور» بر پرده رفت. دیده شدن فیلم توسط مخاطب، آرزوی هر فیلم‌سازی است.»

انتهای پیام 

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.