چرایی کمرنگ شدن روحیه پهلوانی/«دیارپهلوانان»میراث خوب گذشتگان است
به گزارش خبرنگار «تاریخ ما»، پهلوان اول شهر است و مرام و معرفتش زبانزد خاص و عام، کوچک و بزرگ همه میشناسندش نه صرفا به خاطر کشتیهایش چون برخی از ما جوانان امروزی حتی کشتی گرفتنش را ندیدهایم چون سنمان قد نمیدهد، نام و آوازه پهلوانیاش را اما زیاد شنیدهایم.
کاپیتان اسبق تیم ملی کشتی ایران بوده و بازوبند پهلوانی ایران را به بازو دارد، پرافتخارترین کشتیگیر جام تختی است و قهرمانی کشتی باستانی در کارنامه پرافتخارش خودنمایی میکند. از عناوین درخشانی که کسب کرده اگر بخواهم بگویم مطلب به درازا میکشد.
هرچند زمان جنگ فرصت درخشش را از این ستاره بیافول و اسطوره پهلوانی گرفت و از بد حادثه نتوانست آنچنان که میخواست هنرنمایی کند، اما مرام و معرفتش باعث شد تا نام و آوازه کرمانشاه در وارستگی به خصلتهای انسانی را دوباره به همگان یادآور شود و خودش هم در یادها جاودانه بماند.
سالهاست کشتی قهرمانی را کنار گذاشته پهلوان اول شهر، اما در تمام این سالها برای اعتلای کشتی استان لحظهای درنگ نکرده و با وجود تمام سختیها و ناملایمات به تربیت استعدادهای نوظهور کشور و استان پرداخته است.
محمدحسین محبی پهلوان اول شهر متولد ۱۳۳۴ است و از ۱۶ سالگی روی تشک کشتی رفته و شاگرد مربیانی همچون علیاشرف ذهتابان، صادق ایمانی و محمدکاظم محبی بوده است و به همراه برادر کوچکترش محمدحسن به خاطر افتخارآفرینیهایشان در دنیای کشتی لقب برادران فاتح گرفتند و هر دو پهلوانان نامآشنای این دیار هستند.
به مناسبت روز فرهنگ پهلوانی پای صحبتهای پهلوان اول شهر نشستیم تا یکبار دیگر از رمز ماندگاریاش در این سالها برایمان بگوید که ماحصل آنرا در زیر میخوانید.
پهلوان اصولا به چه کسی گفته میشود و چه خصلتهایی باید یک نفر داشته باشد تا پهلوان خطاب شود؟
انسانهایی که از نظر اصول اخلاقی و انسانی کاملیت بیشتری دارند در زمره این واژه قرار میگیرند. هر آدمی که مثبت نگاه و عمل کند میتواند در این دایره پهلوانی قرار بگیرد مثلا این آدم میتواند یک پدر خوب، همسایه خوب، همکار خوب، رفیق خوب و حتی یک دشمن خوب باشد.
البته این موضوع در کشتی بیشتر به چشم مردم میآید و پررنگ تر است و مردم از یک پهلوان انتظار دارند که همواره شایسته و آراسته به خصلتهایی همچون جوانمردی، گذشت و سخاوت باشد.
جایگاه آیین، مرام و منش پهلوانی در دنیای امروز کجاست و چه وضعیتی دارد؟
این آیین پهلوانی را آدمها خودشان کمرنگش کردهاند. ببینید ما از گذشتهها تا همین الان در جوانمردی و پهلوانی الگویمان حضرت علی (ع) بوده که در مورد ایشان شنیدهایم «نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را» یا از گذشتههای نزدیکتر پوریای ولی را در آراسته بودن به خصلتهای وارسته میشناسیم که هنوز هم برای همه ما قابل احترام است. تختی اسطورههای سالهای نه چندان دورمان است که هیچگاه سعی نکرد به ناحق پشت هیچ حریفی را به زمین بزند و این الگوها امروز هم همچنان برای ما زندهاند.
هرچند بخشی از خوشنامی کرمانشاه را به خاطر نام و آوازه امثال برادران محبی داریم، اما چرا کرمانشاه به دیار پهلوانان معروف شده است؟
من به یاد دارم که درِ خانه پدر و مادر مرحومم همواره آن زمانها به روی زوار عتبات عالیات باز بوده است. اصولا آن زمانها که کرمانشاه مسیر تردد زوار بوده مردم ما هر آدمی از هر قوم و ملیتی را با آغوش باز پذیرا بودهاند و این سخاوت و مهماننوازی از آن زمان کرمانشاه را از این حیث زبانزد خاص و عام کرده است. آن روزها مردم میگفتند اتاقهایی ویژه این مهمانان داشتهاند که حتی از آنها نمی پرسیدند کی هست و از کجا آمده، حالا ما هم باید این راه را ادامه بدهیم.
این دیار پهلوانان میراث خوب گذشتگان است که برای ما به جای مانده و امیدوارم لیاقت داشته باشیم تا این جایگاه را حفظ کنیم.
عمر قهرمانی خیلی کوتاه است ولی چه اتفاقی میافتد که بعد از این همه سال که پهلوان محبی ورزش قهرمانی را کنار گذاشته هنوز هم برای بزرگ و کوچک نامش مطرح است و به نوعی ماندگار شده است؟
خب هر آدمی چه ورزشکار و غیر ورزشکار، چه فوتبالیست و کشتیگیر و… در کار خودش میتواند یک پهلوان باشد، اما باید ظرفیت این قضیه را هم داشته باشد.
خیلی جاها این زورآزماییها فردی را معروف میکند و چون زیر ذرهبین مردم است اگر بتواند نگاه خوب آنها را به خودش جلب کند شاید یک روزی بتواند واژه پهلوانی را از آنها دریافت کند.
خیلیها زود محو میشوند و کنار میروند اما اگر پهلوانی همراهش باشد در یادها خواهد ماند.
متاسفانه جوانان امروزی از پهلوانی فقط هیبت ورزشکاری آن را دنبال کردهاند، بنظر شما چقدر در انتقال مفاهیم اخلاقی در ورزش کوتاهی شده و برای احیای این منش پهلوانی چکار باید کرد؟
ممکن است هنوز هم این روحیه پهلوانی باشد، اما اگر واژه پهلوانی در بین جوانان ما کمرنگ شده به خاطر این است که آنچنان که باید مدیر و مربیان ما کار نمیکنند.
قبلا مدیریت، مرشد، معلم و مربی بر جوانان حکمیت داشتند ولی امروز به دلیل دغدغههای موجود برای این چهار عامل مهم در تربیت جوانان، نتوانستهایم آن جایگاه وارسته را به جوانان بدهیم و آیندههای کشور را ساخته و پرداخته کنیم.
حرف آخر
امیدوارم مسئولان در سطح کلان کشور بتوانند دغدغههای این چهار عنصر اصلی در ترویج فرهنگ و منش پهلوانی و جوانمردی را رفع کنند تا آنها نیز محیطهای امنی را برای تربیت جوانان ما فراهم کنند.
تازه ترین اخبار میراث فرهنگی ایران و جهان را در تاریخ ما دنبال کنید.
برچیده از سایت مهر