گویش قمی، اصفهانی و قاینی، گویشهای زبان فارسی امروز است
به گزارش «تاریخ ما» به نقل از میراثآریابهنقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، داریوش ذوالفقاری، رئیس پژوهشکده زبان شناسی، کتیبه ها و متون با اعلام این مطلب گفت: «در پهنۀ جغرافیایی کشور ایران گونه های زبانی متنوع و پرشماری رایج هستند که بیشتر این گونهها، به شاخۀ «هند و ایرانی» خانوادۀ زبانهای «هند و اروپایی» تعلق دارند اما به چند گونۀ از خانوادههای زبانی دیگر نیز در ایران تکلم میشود.»
او بهعنوان نمونه به ترکی و ترکمنی اشاره کرد که از خانوادۀ زبانهای آلتایی، آسوری محسوب می شوند و گفت: «عربی نیز از خانوادۀ زبانهای سامی، گرجی نیز از خانوادۀ زبانی قفقازی جنوبی است.»
او با اشاره به تفاوت های فراوان گونه های زبانی متعلق به خانواده های زبانی مختلف، گفت: «این در حالی است که گاه گونه های زبانی مربوط به یک شاخۀ واحد از یک خانوادۀ زبانی نیز در مناطق مختلف کشور تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر پیدا کرده اند که میتواند سخنگویان آنها را در فهم کلام یکدیگر با مشکل رو به رو کند.»
او وجود تنوع گویشی در درون هر زبانی را امری طبیعی دانست و به منطقۀ جغرافیا به عنوان یکی از عوامل ایجاد این تنوع اشاره کرد.
به گفته این پژوهشگر، گویندگان یک زبان بسته به این که در کدام منطقۀ جغرافیایی زندگی میکنند ممکن است در برخی ویژگیهای زبانی با سایر گویندگان متفاوت باشند.
این تفاوت ها بسته به فاصلۀ آن منطقه و وجود موانع طبیعی نظیر کوهها و دریاها که ارتباط گویندگانی را که در دو طرف آن زندگی میکنند دشوار میکند افزایش یافته و گویشهای جغرافیایی یا منطقه ای یک زبان را به وجود میآورد.
ذوالفقاری با تاکید بر این نکته که تنوع قابل توجه گونههای زبانی رایج در ایران ضرورت بررسی و مطالعۀ علمی آنها را دو چندان میکند، گفت: «گام نخست در این مطالعه ارائۀ تعریف مفاهیم بنیادی مطرح در حوزۀ مطالعات زبانی، یعنی «زبان»، «گویش»، «لهجه» و «گونه» و ایجاد تمایز بین آنها است.»
او با اشاره به آرای متفاوت و گاه متناقضی زبانشناسان در این خصوص گفت: «آنچه بر دشواری ارائۀ تعریف روشن برای این اصطلاحات میافزاید آن است که علاوه بر معیارهای زبانی، معیارهای غیرزبانی (مرزهای سیاسی، مسائل فرهنگی و گسترۀ جغرافیایی) نیز در تعیین مصداق و تعریف این مفاهیم دخیلاند.»
تعریف لهجه و گویش
رئیس پژوهشکده زبان شناسی، کتیبه ها و متون پژوهشگاه در تعریف لهجه گفت: «برخی از زبانشناسان تمامی تنوعات زبانی رایج در مرزهای سیاسی کشور ایران را بدون در نظر گرفتن شمار گویندگان، محدودۀ جغرافیایی و اهمیت سیاسی آنها، چنانچه از اصل واحدی باشند، «لهجه» خواندهاند.»
او به خبرنگار تاریخ ما گفت:: «این محققان از لهجۀ بلوچی، لهجۀ کردی، لهجۀ لری، لهجۀ هرزنی، لهجۀ تاتی و مانند آن سخن گفتهاند و فقط به وجود یک زبان عام و مشترک که فارسی خوانده میشود قائل بودهاند.»
ذوالفقاری با اشاره به این که برخی «گویش» را آن دسته از تنوعات زبانی دانستهاند که ادبیات و سنت ادبی ندارد، گفت: «برخی نیز این اصطلاح را برای آن گروه از گوناگونیهای زبانی به کار برده اند که به لحاظ تاریخی مشتق از زبان فارسیاند اما به دلیل تحولات و تغییرات، فهم آنها امروزه برای فارسیزبانان دشوار است.»
او با تاکید بر این نکته که زبانشناسان و گویشپژوهان معاصر کوشیدهاند با ارائۀ تعاریف روشن برای این اصطلاحات، از این آشفتگیها بکاهند، گفت: «اصطلاح «گونه» یا به طور مشخصتر «گونۀ زبانی» مطابق تعریف، اصطلاحی خنثی است که میتواند برای هر نوع تنوع زبانی به کار رود.»
به گفته او، در کاربرد این اصطلاح، گوینده یا نویسنده مقید به اظهار نظر پیرامون زبان، گویش یا لهجه بودن یک نظام ارتباطی نیست.
ذوالفقاری با بیان این نکته که اختلاف نظر در مورد کاربرد سه اصطلاح دیگر، یعنی «زبان»، «گویش» و «لهجه» بیشتر است، گفت: «امروزه زبانشناسان برای رفع این مشکل پیشنهاد میکنند که اصطلاح «گویش» برای اشاره به گونه های زبانی که با یکدیگر تفاوتهای آوایی، واژگانی و ساختاری دارند به کار برده شود و کاربرد اصطلاح «لهجه» منحصر به آن گروه از گونه های زبانی باشد که تفاوتشان با یکدیگر صرفاً در تلفظ است.»
برخورداری یک زبان از شماری گویش و لهجه
رئیس پژوهشکده زبان شناسی، کتیبه ها و متون افزود: «مطابق این تعریف یک زبان میتواند شماری گویش و شماری لهجه داشته باشد.»
او اظهار کرد: «برای تمایز «گویش» از «زبان» معمولاً از ملاکهای زبانی (فهم متقابل: توانایی برقراری ارتباط گویندگان دو گونۀ زبانی بدون آموزش مستقیم) و ملاکهای غیرزبانی (مرزهای سیاسی، مسائل فرهنگی، گسترۀ جغرافیایی) استفاده میشود.»
او در ادامه گفت: «این در حالی است که ملاکهای زبانی و غیرزبانی هیچ یک مطلق نیستند و گاه بر یکدیگر منطبق نیز نمیشوند؛ به عنوان مثال ممکن است دو گونۀ زبانی مطابق ملاک زبانی گویشهای یک زبان و مطابق ملاکهای غیرزبانی دو زبان مجزا محسوب شوند.»
ذوالفقاری در ادامه به نقل از دبیر مقدم، در باره اجماع نسبی جامعۀ زبانشناسی در خصوص چهار اصطلاح «زبان»، «گویش»، «لهجه» و «گونه» توضیح داد و زبان (language) را دو گونۀ زبانی تعریف کرد که گویندگان آنها فهم متقابل نداشته باشند.
به گفته او، گویش(dialect) دو گونۀ زبانی است با تفاوتهای آوایی، واجی، واژگانی و یا دستوری که مانع فهم متقابل بین گویندگان آنها نشود.
او در تعریف لهجه (accent) گفت: «لهجه دو گونۀ زبانی با تفاوتهای آوایی و واجی اما وجود فهم متقابل بین گویندگان آنها است.»
به گفته او، گونه (variety) اصطلاحی خنثی برای اطلاق کلی به هر نظام زبانی فارغ از زبان، گویش یا لهجه بودن آن است.
گویش های گوناگون زبان فارسی
ذوالفقاری در ادامه به نقل از دبیرمقدم گفت: «بر پایۀ این تعاریف، فارسی امروز، گیلکی، مازندرانی، کردی، هورامی، وفسی، لکی، لری، راجی، دلواری، لارستانی، و نائینی زبان هستند.»
او سپس از گویش قمی، گویش اصفهانی و گویش قاینی به عنوان نمونه هایی از گویشهای زبان فارسی امروز نام برد.
او با تاکید بر این که در پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، در ساختار پژوهشکدۀ زبانشناسی، کتیبهها و متون، پاسداری از «میراث زبانی شفاهی ایران» از جمله وظایف گروه پژوهشی زبان و گویش رایج دانسته شده است، گفت: «در این گروه پژوهشی گونه های زبانی ایرانی و غیرایرانی پراکنده در پهنۀ جغرافیایی کشور ایران و نیز گونه های زبانی ایرانی پراکنده در کشورهای همسایه و غیرهمسایه مورد پژوهش قرار میگیرد.»
رئیس پژوهشکده زبان شناسی، کتیبه ها و متون گفت: «با استناد به تعاریف پیشگفته و برای اجتناب از هرگونه پیشداوری درباره میزان تفاوت تنوعات زبانی بخشهای مختلف کشور و بود یا نبود فهم متقابل بین سخنگویان آنها، گروه زبان و گویش رایج ترجیح میدهد برای نامیدن تنوعات گویشی مورد مطالعه از اصطلاح خنثی و عام «گونۀ زبانی» استفاده کند.»
او او به خبرنگار تاریخ ما گفت: «به باور این گروه، گونه های زبانی پراکنده در پهنۀ جغرافیایی ایران هر یک هویت مستقل دارند و نظامهای ارتباطی مجزا محسوب میشوند که باید حفظ و صیانت شوند.»
ذوالفقاری اظهار کرد: «ممکن است تفاوت دو گونۀ زبانی جغرافیایی با یکدیگر صرفآً در تلفظ یا کاربرد چند واژه خلاصه شود و یا ممکن است تفاوتهای آوایی، واجی، واژگانی و دستوری فراوان با یکدیگر داشته باشند.»
به گفته او، در اطلس زبانی ایران که طرح کلان آن توسط گروه زبان و گویش رایج در خصوص تنوع زبانی کشور در حال انجام است، واحد بررسی شامل آبادیهای بالای ده خانوار کشور و ثبت گونه یا گونه های زبانی رایج در هر یک از آنها است.