معاهده «پاریس» در صدر تصمیمات جهانی، معاهده «رامسر» قربانی سیاستها
امید که در سال 1400 ایران با میزبانی شایسته، سران کشورهای جهان را دعوت کرده و یکبار دیگر «معاهده رامسر » را خصوصا در بحران تغییرات اقلیمی امروز که دنیا را فراگرفته، اعتباری ویژه بخشد.
گروه جامعه خبرگزاری سرویس اخبار تاریخ ما – سعید نبی: در همین خرداد 1399 بود که حسن روحانی دولت یازدهم و دوازدهم را دولت محیط زیست نامید اما گویا شب هنوز دراز بود و قلندرهایش بیدار. یادمان نمی رود که دولت تدبیر و امید به ریاست دکتر حسن روحانی اولین تصمیم کابینه اش محیط زیستی بود، آنهم نجات دریاچه ارومیه، دریاچه ای که عدهای معتقدند خشکیاش در دههای گذشته به دلیل برخی تصمیماتی بوده که وزیر کشاورزی آن زمان که رئیس فعلی سازمان محیط زیست است هم در آن دخیل بوده است.
اما چه شد که در آخرین ماه های دولتی که خود را دولت محیط زیستی می دانست، بیش از یکماه گذشت تا نام «رامسر» که از لوگوی رسمی کنوانسیون بین المللی رامسر (کنوانسیون جهانی تالابها) برای نخستین بار در طی ۵۰ سال گذشته حذف شده بود با بلند شدن صدا و هوشیاری، حساسیت و اعتراض فعالین محیط زیست کشور و رسانه ها به لوگو و صفحه رسمی این کنوانسیون بین المللی بازگردد.
البته منکر تلاشهای محیط زیستی این دولت در بخش هورالعظیم و دریاچه ارومیه نخواهم بود هرچند نمی توان فراموش کرد به گفته برخی کارشناسان چه تخریبهای تاریخی هم به صورت عملی و هم در مصوبات و دستورالعمل های اجرای و قانونی در تاریخ محیط زیست ایران در این هفت ساله صورت گرفته است، از سرعت بخشیدن به سدسازی بالادست تالابها گرفته تا تخلفهای بزرگ در حد 60 تا 100 درصدی برخی دستگاه های اجرایی از قانون هوای پاک، مازوت سوزی سرطانزا و گازوئیل سوزی با گوگرد بالا در برخی نیروگاه ها، بحران تلاپیا در تالابهای جنوب کشور، پخش ماده سرطانزای بایوجیمی با مجوز سازمان محیط زیست در تالاب انزلی که اعلام جرم دادستانی انزلی علیه رئیس فعلی سازمان محیط زیست صورت گرفته و پرونده آن نیز همچنان در قوه قضاییه باز است، نشست خاک در بسیاری از نقاط کشور به دلیل برداشت بیرویه آب از سطوح زیرزمینی، خشکی برخی تالابها و رودخانه های کشور، بهم خوردن کیفیت برخی آبهای جاری به دلیل صدور مجوزهای بی رویه توسعه ای پرورش آبزیان در مجاورت آنها، پیشنهاد اصلاح برخی قوانین منابع طبیعی و جنگلها در مجلس همچون اصلاح ماده 24 قانون معادن که در حال انجام است و به گفته کارشناسان به غارت عرصههای طبیعی کشور منتهی خواهد شد.
اصلاحی که براساسآن دیگر ادارات منابع طبیعی کشور برای پاسخ به استعلام اکتشاف و بهرهبرداری معدن دو ماه فرصت ندارند، بلکه فقط در مدت دو هفته باید درخواست معدنکاوان را پاسخ دهند، در غیراینصورت با استعلام معدن موافقت خواهد شد و منابع طبیعی حق اعتراض ندارد. براساس آمارهای موجود، کل اراضی طبیعی در ایران 135 میلیون هکتار است که در مدت 10 سال گذشته، معدنکاوان برای 80 میلیون هکتار آن درخواست استعلام اکتشاف و استخراج داشتهاند، اصلاحی کاملا به نفع نظام توسعه بدون توجه به توسعه پایدار و حق مردم در انفال عمومی، مرگ بیش از 14 هزار پرنده مهاجر در گونه های مختلف در تالاب های بین المللی ایران در سال 1398 و البته بسیاری موارد دیگر …
طنز تلخ آنهم مصادف با روزجهانی تالابها فاجعه ای بود که مجددا اینروزهای محیط زیست ایران را فراگرفته و منجر به مرگ پرندگان مهاجری شده است که حضورشان از مهمترین شاخصهای اقتصادی، اکوتوریسم و زیستی تالابها در دنیا و خصوصا قرن آینده هستند و کیلومتر ها مسیر می پیماند و به امید زمستان گذرانی به کشور ما سفر می کنند اشاره کنم. به گفته علی اکبر یداللهی معاون فنی محیط زیست مازندران در 17 بهمن ماه سال 1398 بیش از ۱۴ هزار پرنده مهاجراز 30 گونه در تالاب میانکاله تلف شده اند که سه بار دیده شده که این پرندگان تلف شده در بازار شهر«فریدونکنار» عرضه شدهاند.
به ما اعلام کردند حق ندارید اعلام کنید عوامل مرگ این پرندگان چه است و ما قطعا میدانیم و نمیتوانیم بگوییم. این پرندگان از دور دست به کشور ما سفر می کنند اما هربار به دلایل مختلف که تلف می شوند یکسومشان باز می گردند ، باز در آنجا 5 برابر می شوند و وقتی به کشور ما می آیند، چه می شود مجددا تنها یکسومشان باز می گردند و این فاجعه است.
نکته سیاه و تاریک این ماجرا وقتی است که در سال 99 مجددا خبر تلفات پرندگان مهاجر در همان تالاب میانکاله آنهم توسط همان سم بوتولیسم که سال 98 منجر به تلفات بیشمار شد منتشر می شود، سمی که توسط یک باکتری کلستریدیوم بوتولینوم ایجاد می شود و پرندگان با بلع گیاهان یا حیوانات آلوده به این سم فلج شده و جان خود را از دست می دهند.
خبری تلخ که تا همین امروز در سال 99 با توجه به وقوع تلفات در پرندگان مهاجر آبزی در تالاب بینالمللی میانکاله و خلیج گرگان ۸۳۹ قطعه پرنده مهاجرآبزی از گونههای چنگر معمولی، فلامینگو و مرغابی، تلف شده و از سطح خلیج گرگان و تالاب میانکاله جمعآوری و برای دفن بهداشتی تحویل اداره دامپزشکی بندرگز شده است و هنوز معلوم نیست که آیا این تالاب برای سال آینده از هم اکنون احیا و لایروبی می شود تا دیگر شاهد این فاجعه نباشیم یا خیر؟ و هیچ سیاستمدار و اقتصاددانی هم اعتراض نمیکند که چرا منبع و شاخص مهم اقتصاد اکوتوریسم را این چنین نابود می کنید ؟ اقتصادی که می توانست در بخش شمالی کشور در این شرایط تحریمی راهگشا باشد آنهم در کشوری که در شهر رامسرش در 2 فوریه سال ۱۹۷۱ برای اولین بار در دنیا معاهده کنوانسیون بین المللی تالابها در آن امضا شده و ۱۵۸ کشور عضو را ملزم به تعیین و حفظ تالابهای با اهمیت بین المللی و تشویق به استفاده خردمندانه از آنها می نماید.
اما سوال اساسی این یادداشت این است که حذف نام رامسر از نام و لوگوی کنوانسیون بین المللی تالابها -رامسر به اندازه حذف نام خلیج سرویس اخبار تاریخ ما توسط کشورهای حاشیه خلیج سرویس اخبار تاریخ ما برای ایران باید اهمیت داشته باشد اما چرا دستگاههای دولتی، همچون سازمان محیط زیست در معاونتهای مرتبط با تالابها، دستگاه دیپلماسی و سایر مراجع ملی کشور نسبت به این مساله در یکماه گذشته موضعی روشن نگرفته اند و اعتراض به این موضوع را علنی نکرده اند؟
یعنی فرض کنیم نام فرانسه از « معاهده پاریس » (کنفرانس تغییر اقلیم سازمان ملل متحد در پاریس) حذف شود و کشور فرانسه آرام بنشیند. حتی کار به جایی می رسد که بعد از گذشت یکماه از این اتفاق مهم مسعود باقر زاده کریمی مدیر کل دفتر حفاظت و احیای تالابها در پاسخ به پرسش رسانه ای رسمی مبنی بر اینکه آیا سازمان حفاظت محیط زیست موضوع حذف لوگوی رامسر از پوستر بینالمللی امسال را پیگیری کرده است یا خیر؟ توضیح می دهد : “موضوع حذف لوگوی رامسر برداشت شخصی بوده است و موضوعیتی ندارد. حذف لوگو از پوستر را نمیتوان به لحاظ حقوقی پیگیری کرد.”
فرانسه از موقعیت سیاسی خود استفاده می کند و معاهده تغییرات اقلیمی را در کشورش آنقدر بزرگ و پرسر و صدا برگزار می کند که تمامی کشور های دنیا در سطوح سران درگیر آن می شوند تا نام خود را در تاریخ این معاهده و اهمیت این موضوع اساسی و بحرانی امروزی در جهان ثبت نماید اما مسئولان ذینفع دولتی ما که می دانند کنوانسیون بینالمللی تالابها (کنوانسیون بینالمللی رامسر) به نام ایران ثبت شده است و بحث تغییرات اقلیمی بحث روز در دنیاست و کارشناسان معتقدند در علوم جدید محیط زیستی، اکوسیستمهای تالابی بیشترین عامل جذب گازهای گلخانهای در جهان هستند که با پدید گرمایش جهانی و تغییرات اقلیمی در حال تقابل مستقیم هستند، چرا به زعم کارشناسان از این موضوع جهانی غفلت میکنند و به جای بهره برداری در حوزههای مختلف دیپلماسی عمومی و سیاسی، از نام کنوانسیون بین المللی رامسر و نشان دادن اهمیت نقش ایران در این حوزه خصوصا در بحث تقابل با تغییرات اقلیمی، با بیتوجهی به این کنوانسیون نه واکنشی درخور به حذف نام رامسر از لوگو و پوسترهای منتشر شده این کنوانسیون نشان می دهند و نه تلاش می کنند تا نقش کشور را در این زمینه پراهمیت جلوه دهند؟
امید که در سال 1400 ایران با میزبانی شایسته، سران کشورهای جهان را دعوت کرده و یکبار دیگر «معاهده رامسر » را خصوصا در بحران تغییرات اقلیمی امروز که دنیا را فراگرفته، اعتباری ویژه بخشد.
انتهای پیام/