تجزیه؛ رویکرد جایگزین آمریکا و انگلیس در یمن بعد از ناکامی ۶ ساله
یک وبگاه یمنی در آستانه هفتمین سالروز آغاز تجاوز ائتلاف سعودی به یمن، از رویکرد جدید و مشترک آمریکا و انگلیس برای فیصله دادن به این جنگ بیهوده و حفظ منافع حداکثری خود در یمن پرده برداشت.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری سرویس اخبار تاریخ ما، حمله ائتلاف سعودی به یمن تا چند روز دیگر، وارد هفتمین سال میشود. این ائتلاف، ششم فروردین ۱۳۹۴ برای سرکوب انقلاب در یمن و جلوگیری از قدرتگرفتن انصارالله حملهای همه جانبه علیه این کشور را آغاز کرد به این امید که طی چند هفته، همه امور را به نفع خود تغییر دهد اما مقاومت غیرقابلانتظار مردم و احزاب ملی یمن روبهرو شد.
جنگی که حمایتهای تسلیحاتی و نظامی انگلیس، فرانسه، آمریکا، آلمان و برخی کشورهای عربی از آن نتوانست مقاومت یمن را در هم بشکند و بالعکس موجب قدرتمندتر شدن نظامی این مقاومت شد. هرچند که به اعلام سازمانهای حقوق بشری، علاوه بر خسارات مالی و ویرانیهای گسترده یمن، موجب شده دستکم ۱۷ هزار غیر نظامی کشته و بیش از ۲۶ هزار نفر زخمی شوند.
پایگاه خبری «YNP» در یادداشتی در آستانه پایان شش سال تجاوز به یمن، به تحلیل رویکرد و راهبرد جدید همپیمانان غربی و عربی عربستان سعودی برای فیصله دادن به پرونده جنگ یمن به گونهای که کمترین خسارت به منافع آنها در این کشور و منطقه وارد شود، پرداخت.
در این گزارش آمده است: «در حالی جنگ یمن وارد هفتمین سال خود میشود که جامعه بینالملل به ویژه حامیان جنگ و صلح! به بیهوده بودن ادامه این جنگ متقاعد شدهاند و دیگر حتی سیاست تحمیل وضعیت موجود پس از این همه فداکاری و قربانی، بیمعنا است. کشورهای بزرگ حامی جنگ و صلح، واقعیت جایگزینی را کلید زدهاند که عربستان سعودی نیز باید تمام نتایج مصیبتبار آن را بپذیرد تا شاید این امر پایانی بر جنگ بیفایده آن علیه یمن باشد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «در 26 مارس کنونی، یمن رسما شش سال از آغاز جنگ و محاصره سازماندهی شده تحت رهبری عربستان سعودی، امارات، آمریکا و بریتانیا را پشت سر خواهد گذاشت و وارد سال جدیدی از این جنگ میشود که شاخصهای آن به میزان زیادی به نفع حوثیها [انصارالله] تغییر میکند. نیروهایی که مرحله جدیدی از ایجاد توازن به منظور بازدارندگی را با حمله گسترده علیه عربستان سعودی آغاز کردهاند. این نشانه آن است که نیروهای صنعاء که همچنین به کسب کنترل شهر مأرب نزدیک میشوند، در این سال، پیروزیهایی را کسب خواهند که در سالهای پیش که شهرهای یمن هر روزه شاهد صدها حمله هوایی بودند، دستیابی به این پیروزیها تقریبا غیرممکن بود».
نویسنده تایید میکند که امروزه، با وجود حملات گسترده هوایی انصارالله یمن به عمق خاک سعودی، ریاض جرأت پاسخگویی به این حملات را ندارد. این در حالی است که سعودیها سالهاست کنترل آسمان یمن را پس از برچیدن سامانه پدافندی آن تنها اندکی پیش از فرار «عبدربه منصور هادی» رئیس جمهور مستعفی یمن از صنعاء، در دست دارند.
به اعتقاد نگارنده، دلیل این امر، ترس عربستان سعودی از فشارهای بینالمللی یا ارتکاب جنایت ضد حقوق بشری نیست. زیرا این کشور طی مدت شش سال گذشته، نشان داده که این امر برایش اهمیتی ندارد و در حملات هوایی خود، هیچ تفاوتی میان غیرنظامیان و نظامیان یمنی نگذاشه است. دلیل عدم نشان دادن واکنش از سوی ریاض، این است که به خوبی دریافته است، پیامدهای هر اقدام جدیدی علیه انصارالله و دولت نجات ملی یمن به شدت وخیم خواهد بود.
بنا بر این گزارش، حتی افزایش حملات علیه شهر مأرب در چارچوب پاسخگویی و واکنش ریاض برای جلوگیری از سقوط آخرین سنگر سعودیها در شمال یمن نمیگنجد. در حالی که مأرب مهمترین برگه کنونی آن، پیش از آغاز هرگونه مذاکرات احتمالی آتی است.
در ادامه این یادداشت آمده است: «در خصوص مأرب باید گفت که وضعیتش با رسیدن نیروهای صنعاء طی ساعات گذشته به دروازههای این شهر و درگیری شدید در تمامی سطوح برای ورود به آن با وجود حملات هوایی ائتلاف سعودی، تقریبا قطعی شده است. این تحولات جامعه بینالملل را که به دقت در حال رصد امور است، کاملا متقاعد کرده که مأرب دیگر تسلیم حوثیها شده است».
بر اساس این یادداشت، این امر همپیمانان بارز عربستان سعودی در جنگ با یمن را بر آن میدارد که با اعمال فشار برای تحقق یک سازش سیاسی، سایر مناطق تحت کنترل این ائتلاف در جنوب و شرق یمن را نجات دهند و حفظ کنند؛ امری که نشانههای آن را میتوان در تحرکات آمریکا و بریتانیا دید.
نگارنده تاکید میکند: «انگلستان که دوست دارد بار دیگر جای خود را در مستعمره سابق خود در جنوب یمن بدست آورد، از طریق رسانهها و رهبران جنوب یمن و در رأس آنها از زبان «عیدروس الزبیدی» رئیس گروه موسوم به شورای انتقالی جنوب [وابسته به امارات]، از مذاکره با حوثیها سخن میگوید. با این کار به موافقتش با سقوط شهر مأرب به دست حوثیها چراغ سبز نشان میدهد و در عین حال ایده تشکیل دو کشور در جنوب و شمال [یعنی تجزیه یمن به دو کشور شمالی و جنوبی] را ترویج میکند.»
الزبیدی اخیرا در گفتوگو با روزنامه انگلیسی «گاردین»، رسما خواستار حمایت «جو بایدن» رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا از تجزیه یمن شد. وی در این گفتوگو با مطرح کردن این استدلال که بریتانیا در هنگام برگزاری همهپرسی «برگزیت» (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا)، به کشورهای عضو اتحادیه اروپا اجازه مشارکت در این همهپرسی را نداد، مدعی شد که همهپرسی جدایی جنوب یمن از شمال این کشور از حمایت ۹۰ درصدی ساکنان استانهای جنوب یمن برخوردار خواهد بود و این همهپرسی باید منحصراً در بخش جنوبی برگزار شود و ساکنان شمال یمن نباید در آن مشارکت داده شوند.
وی که تحت حمایت امارات است، پیشتر نیز از عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم تل آویو استقبال کرده بود و در گفتوگو با «روسیا الیوم» تصریح کرده بود : «اگر کشوری دارای حاکمیت به پایتختی عدن داشته باشیم، این حق را داریم که روابط خود را با اسرائیل عادیسازی کنیم و این یک حق حاکمیتی است.»
الزبیدی که چند هفته پیش در رأس یک گروه از شورای انتقالی جنوب یمن به روسیه سفر کرده بود، در آنجا نیز بر ضرورت تجزیه یمن و تشکیل کشور جنوب یمن تاکید کرد. منظور رئیس شورای انتقالی جنوب یمن، کشور «جمهوری دموکراتیک خلق یمن» است که از سال ۱۹۶۷ الی ۱۹۹۰ در جنوب یمن برقرار بود و در این سال با جمهوری عربی یمن (مستقر در شمال) متحد شد.
در ادامه یادداشت تحلیلی منتشر شده در پایگاه خبری یمنی «YNP» آمده است: طرح این ایده [تشکیل دو کشور در جنوب و شمال یمن] تنها به بریتانیاییها محدود نمیشود بلکه برای آمریکاییها که تلاش دارند عربستان سعودی را از باتلاق جنگ یمن بیرون آورند، نیز به منزله یک واقعیت و امر تمام شده، به حساب میآید.»
به اعتقاد نویسنده، تاکنون تحلیلهای اطلاعاتی متعددی در این خصوص ارائه شده که آخرین آنها از سوی اندیشکده «رند» که متخصص در ترسیم سیاستهای خارجی ایالات متحده است، بود. در جدیدترین گزارشهای این اندیشکده آمده است که دو گزینه برای رسیدن به راه حل در یمن، وجود دارد. یا آشتی ملی فراگیر که به این چند دستگی در کشور پایان دهد یا تشکیل دو کشور در شمال و جنوب آن.
وی در پایان مینویسد: «این امر نتیجه فشارهای آمریکا و بریتانیا آنچنان که عربستان سعودی به دنبال القای آن با هدف حفظ آبرویش در یمن است، نیست بلکه نتیجه واقعیتهایی است که نیروی نظامی حوثی رقم زدهاند. کسانی که انتظار میرود همانگونه که رهبرانشان در صنعاء میگویند، به کمتر از آزادی سراسر یمن و حفظ وحدت کشور و ثبات و حاکمیت آن رضایت ندهند.»
انتهای پیام/ص