روایت سفر پرحاشیه شهید بهشتی به ورامین در ۱۹ دی ۵۹
آیت الله شهید بهشتی در زمانی که ورامینی ها خود را برای برگزاری دومین جشن های پیروزی انقلاب اسلامی آماده می کردند، به این شهر سفر نموده و در اجتماعات مردم در سه مسجد صاحب الزمان(عج) ورامین، مسجد حضرت قائم(عج) روستای آبباریک و مسجد اعظم شهر جوادآباد به ایراد سخنرانی پرداختند، اما انجام برخی تحرکات مشکوک از طرف عده ای، باعث تلخکامی سفر شهید بهشتی به ورامین و ثبت واقعه ایی ناخوشایند در تاریخ ورامین شد.
از همان ابتدای ورود ایشان به شهر ورامین، در میدان امام خمینی(ره) عده ای با در دست داشتن تصاویر رییس جمهور ابوالحسن بنی صدر، شعار درود بر بنی صدر سر می دادند و ایشان با عبور از میان آنان وارد مسجد صاحب الزمان(عج) شدند.
طبق برنامه، شهید بهشتی قبل از اذان ظهر جهت ایراد سخنرانی قبل از خطبه های نماز جمعه در اجتماع بزرگ مردم ورامین در این مسجد حضور یافته و پس از شروع سخنرانی، عده ایی از طرفداران سازمان مجاهدین خلق مشهور به منافقین به همراه تعدادی از جوانان و اخراجی های ادارات دولتی با تظاهر به حمایت از بنی صدر، با کف زدن و سر دادن شعار ، سعی در بر هم زدن مراسم سخنرانی کردند.
در حین سخنرانی، بعضی از اغتشاشگران داخل مسجد با رساندن خود به مقابل تریبون، با کوبیدن پای خود بر زمین، شعار درود بر بنی صدر را بارها سر دادند اما شهید بهشتی در جوابشان متواضعانه چند بار فرمودند درود بر خود شما؛در ادامه این تحرکات، عده زیادی هم در پشت مسجد تجمع و با سردادن شعارهایی بر ضد شهید بهشتی فریاد می زدند “بهشتی، بهشتی، طالقانی را تو کشتی”؛ علیرغم حضور رییس و ماموران شهربانی این تحرکات با قطع سیم برق بلندگوهای بیرون مسجد همچنان ادامه داشت اما جمعیت انقلابی و مذهبی حاضر در مسجد با خونسردی و حفظ آرامش، نظم مراسم را تا اتمام سخنرانی شهید بهشتی حفظ کردند تا اینکه مراسم بدون درگیری به پایان رسید.
هرچند با سعه صدر شهید بهشتی، آیت الله محمودی امام جمعه و مردم حاضر در مراسم توطئه برنامه ریزی شده و اقدامات توهین آمیز این جمعیت صدنفره در داخل و خارج مسجد نسبت به سخنران، مسجد و مردم حاضر در مراسم خنثی گردید ولی خاطره ایی تلخ و فراموش ناشدنی را رقم زد.
شهید بهشتی پس از سخنرانی و اقامه نماز، به سختی از درب کوچه پشتی مسجد خارج و به اتفاق برخی از مسئولین از جمله فرماندار ، محافظین و راننده خود به سمت روستای آبباریک در جنوب ورامین عزیمت نمودند.
در بین راه، وقتی که به روستای خواجه ولی رسیدند، شهید بهشتی متوجه حضور اهالی این روستا در محل عبور خودرو خود شدند که در حال اسپند دودکردن هستند، با دستور توقف و پیاده شدن از خودرو، از حضور و استقبال آنان تشکر کردند.
زمانی که به روستای آبباریک رسیدند ساعت دو بعد از ظهر بود و برعکس ورامین، اهالی از ابتدای روستا با قربانی گاو و گوساله، ضمن اجتماع و سردادن شعارهای همچون درود بر خمینی، درود بر بهشتی، استقبال چشمگیری از ورود ایشان نمودند و شهید بهشتی نیز ضمن سخنرانی کوتاه و استماع سخنان برخی از اهالی و تفقد آنان، جهت صرف ناهار در منزل شهید حسین کنگرلو محافظ شخصی و راننده خود حضور یافتند و پس از آن با حضور در مسجد حضرت قائم(عج) روستا که تا حوالی ساعت شش عصر ادامه داشت، سخنان ماندگاری در حوزه اقتصادی به صورت سوال و جواب در جمع روستائیان بیان کردند.
پس از آن، شهید بهشتی با تقاضای آقایان کرمانیان و شاه صاحب و اصرار آقای محمدی مسئول حزب جمهوری اسلامی در جوادآباد که در گذشته قولی به ایشان مبنی بر سفر به روستای جوادآباد داده بودند، به این روستا سفر نمودند و قرار شد بعد از نماز مغرب و عشاء به ایراد سخنرانی پرداخته و شام مهمان روستاییان جوادآباد باشند.
پس از حضور ایشان در مسجد اعظم روستای جوادآباد، روستاییان در داخل مسجد استقبال شایانی نمودند اما برخی از همان اغتشاشگران مراسم صبح که خود را به جوادآباد رسانده بودند، در حیاط مسجد با سردادن شعارهایی همچون درود بر بنی صدر نمودند، در پی برهم زدن مراسم بودند.
هرطور که بود، توطئه اغتشاش و درگیری در این مسجد هم مثل مسجد ورامین با متانت و خونسردی شهید بهشتی خنثی و مراسم سخنرانی برگزار شد؛ اما ایشان با تقاضای برخی از بزرگان و جهت پیشگیری از هرگونه درگیری، بدون صرف شام به سمت تهران عزیمت نمودند.
در راه برگشت، حدود ساعت ۹ شب وقتی به ورامین رسیدند، مطلع شدند که عده ایی از اغتشاشگران و توهین کنندگان به ایشان در مراسم نماز جمعه، دستگیر و در ساختمان شهربانی زندانی هستند.
ایشان با حضور در شهربانی ورامین، ضمن گفتگوی حضوری و تنها با دستگیر شدگان و بیان اینکه آنها اشتباه کرده اند، رضایت خود را اعلام و خواستار آزادی آنان شد.
حجت الاسلام والمسلمین سیدمحسن محمودی امام جمعه موقت ورامین که در آن زمان یک جوان رزمی کار بود و در طول سفر همراه شهید آیت الله بهشتی بود در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری تاریخ ما تصریح کرد: سفر آیت الله بهشتی به شهرستان و سخنان تاریخی ایشان در تجلیل از قیام ۱۵ خرداد هرگز فراموش نمی شود.
وی ادامه داد: اگر چه عده ای تحریک شده و فریب خورده در آن روز جمعه دست به رفتارهای زشت زدند، ولی مردم ولایتمدار ورامین حامی شهید مظلوم بودند.
محمودی افزود: آن روز من مکبر و شعارگوی نماز جمعه بودم، پس از سخنرانی شهید بهشتی و هنگام نماز جمعه در حضور ایشان مردم با شعارهای حماسی و کوبنده از ایشان حمایت کردند.
وی یادآور شد: آن روز جریان نفاق کاری کرده بود که شهید بهشتی به هر جا سفر می کرد چنین اتفاقاتی رقم می خورد؛ ولی اگر چه دشمن تمام تلاش خود را برای تخریب ایشان بکار گرفت ولی خداوند به او عزت بخشید.
امام جمعه موقت ورامین گفت: این درس بزرگی است که همه بدانند امروز نیز رهبری و بزرگان انقلابی مورد هجمه تبلیغاتی و رسانه ای معاندین هستند، باید با هوشیاری فتنه های دشمن را خنثی کرد.
وی در مورد آن روز تاریخی ورامین می گوید: در مسجد صاحب الزمان(عج) پس از اینکه فریب خوردگان به تذکرات گوش نداده و اجازه سخنرانی به شهید مظلوم نمی دادند، آیت الله محمودی نماینده ولی فقیه و جمعیت انقلابی به طرف درب ورودی مسجد حرکت کرده و آنان را از مسجد بیرون کردند تا ایشان بتواند سخنرانی کند.
در همین راستا موسی سلیمانی خبرنگار جوان آن روزها و پیشکسوت خبری روزگار در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری تاریخ ما گفت: وقتی قرار شد حکم دستگیر شدگان در دادگاه انقلاب اسلامی با صدور حکم آقای غلامی دادستان در نمازجمعه که در مسجد جامع قدیمی ورامین اقامه می شد، جاری شود، آیت الله بهشتی از موضوع مطلع و طی تماسی با دادگاه که بنده هم حضور داشتم به شهید کارگر قمی فرمودند به دادستان محترم سلام برسانید و بگوئید چون این عزیزان بخاطر بنده زندانی شدند، برای رضای خدا آزاد و حکم جاری نشود و من از آنها راضی هستم و لذا خانواده های دستگیر شدگان که با ناراحتی و پشیمانی و غفلت فرزندان خود، در نمازجمعه حضور داشتند با شنیدن این روحیه از خودگذشتگی شهید بهشتی با چشمان پر از اشک به محضر آیت الله محمودی و حجت السلام جهرودی امام جمعه موقت مشرف و از این دو بزرگوار تشکر کردند.
وی ادامه داد: خانواده های آنها گفتند بچه های ما گول تبلیغات مسموم مخالفین و منافقین را خوردند و تشکر ما را به آیت الله بهشتی اعلام فرمائید. شایان ذکر است پدر یکی از دستگیر شدگان به محض شنیدن حکم دادگاه و اعلام جاری شدن آن در نمازجمعه شد سکته کرد و تا آخر عمر زبانش باز نشد تا فوت کرد.
پایان خبر / تاریخ ما