شهادت سردار سلیمانی جبهه باطل را تحقیر کرد
“حشمتالله قنبری” امروز 15 دیماه در گردهمایی نخبگان فرهنگی، دانش آموزان، اساتید و دانشجویان و اختتامیه جشنواره علمدار گفت: سران قریش با همه پیچیدگی و ظرافتهایی که در تدوین برنامههای ضد توحیدی داشتند به این نتیجه رسیدند که برای حل مشکلشان و تداوم سلطنت استکباری خود چارهای برای پیامبر اکرم(ص) بیندیشند، لذا بعد از شور و مشورت تصمیم نهایی بر این شد که 40 تروریست ورزیده از 40 طایفه قریش مامور به حذف پیامبر شدند تا اینگونه راه توحید را در این کره خاکی به بن بست برسانند.
وی به تشریح وقایع تاریخ اسلام پرداخت و با بیان این مطلب که انتظار مدارا از دشمن خلاف عقل است، همچنین طلب خیر از دشمن نیز خلاف خردمندی است و خداوند متعال با عبارت فاخر میفرمایند آنها (توطئهگران علیه پیامبر)برای قفلی که ایجاد شده بود، کلید ساختند، با تاکید برآنکه در نگاه دین هیچ عملی مطلوب نیست مگر اینکه برپایه بصیرت، علم و دانایی باشد، تصریح کرد: کلیدی که خدای متعال در آن شبی که از هزار ماه پر مخاطرهتر بود، در دست پیامبر قرار داد، امام علی (ع) بود. لذا در اینجا علی ضامن راه خداوند بود و شایستگی آن را داشت که به جای پیامبر در آن بستر قرار گیرد.
وی یا اشاره به اتفاقات پس از رحلت پیامبر اکرم افزود: 10 سال بعد این مسئله تکرار شد و همه برنامه ریزیها در سال 13 بعثت منظمتر و به روزتر در مدینه پیامبر ظهور و بروز پیدا کرد. علی (ع) هدف قرار گرفت و این هدف قرار گرفتن از همان جنسی بود که رسول خدا با آن مواجه بود و خطر نه آیین توحیدی و دین اسلام و ادیان توحیدی بلکه انسانیت انسان را هدف قرار داده بود.
قنبری با بیان اینکه مخالفت امیرالمومنین در تغییر این فرایند(بیعت با حضرت علی و عباس ابن عبدالمطلب) مدیریت شده تاثیر خاصی نمیگذاشت، عنوان کرد: اگر هجوم به خانه امیرالمومنین به بار مینشست و امیرالمومنین و حسنین هدف قرار میگرفتند سرنوشت توحید به کجا میانجامید؟ شرایط علی مانند پیغمبر بود اما رابطه وحیانی بین زمین و آسمان قطع شده بود و اینجا باید یک علی در کنار علی قرار میگرفت و یک علی پرچم علی را به دوش میکشید.
وی با طرح این سوال که در اینجا تکلیف انسان و انسانیت به کجا کشیده میشد؟ ادامه داد: موضوع همسری نیست سوال اصلی اینکه چرا به این خانه هجوم برده شد و اگر یک بانو سپهسالار این میدان نبود سرنوشت اسلام به کجا میانجامید؟ و در اینجا زهرای مرضیه(س) هویت امامت همه اصالتها و نجابتهاست و باید کسی این کار را انجام میداد، اما برای علی یک فاطمه لازم بود و این راه با استقامت زهرا ادامه پیدا کرد؛ اما با چه قیمت سهمناکی؟
این استاد دانشگاه در ادامه سخنانش به ویژگیهای شخصیتی قاسم سلیمانی پرداخت و اظهار کرد: سردار سلیمانی با یک مرگ استثنایی و در شرایط استثنایی روبرو شد، در همه عرصهها مخصوصا در فرماندهی نیروی قدس و محور مقاومت در معرض شهادت بود، ولی سردار سلیمانی با شهادت بیگانه نبود و با شهادت انس داشت.
وی افزود: شاهدیم که یک سال از شهادت او سپری شده هر کسی با هر باور و اعتقادی فضلی از او بیان کرده و در توصیف او در طول این یک سال سخن گفته است. کرمان شخصیت های بزرگ شناخته شده و گمنامی دارد که اهل آسمان به آنان مباهات میکنند اما در بین همه آنها قاسم منتشر کننده یک هویت بزرگ است. در قبر هم به یک لحد کوچک کفایت کرد تا بدن او باید اینگونه و با این کیفیت پذیرفته شود.
این پژوهشگر تاریخ جهان اسلام بیان کرد: قاسم سلیمانی را در روز نمیتوانستند به شهادت برسانند، او را باید در تاریکی شب مانند ظلمت قلبهای تبهکار خود هدف قرار میدادند، با این باور که اگر بتوانند قاسم را حذف کنند روح مقاومت اسلامی را زمینگیر کردهاند و در هم شکستند، اما دست را میتوان قطع کرد ولی نه از دامن فیض الهی، لذا یک شهادت معمولی برای حاج قاسم سلیمانی مناسب نبود.
وی با یادآوری اینکه حاج قاسم دوست داشت مثل کربلاییها شهید شود اظهار کرد: آفتاب وجود او که تلالو پیدا کرد قلب هر مؤمن و غیرمؤمن را در خود گرفت و روشن کرد و دست او باز شد و دستهای گشوده شده زندگی نوین سردار حاج قاسم سلیمانی تمامی محور مقاومت اسلامی و آزادگان جهان را در خود بگیرد و خبر افول نظام سلطه را برای بشریت به ارمغان بیاورد. تردید نکنید شهادت حاج قاسم سلیمانی نقطه عطف مهم تاریخی است.
این پژوهشگر تاریخ جهان اسلام با بیان این مطلب که آنها با شهادت حاج قاسم به دنبال تضعیف اسلام بودند اما تحقیر شدند، گفت: حاج قاسم یک اسوه است و تمام شدنی نیست و یک فیض در جریان و یک سوال همیشگی است، او یک فرهنگساز مهم ولایتمداری و یک تاریخ است، اما چه چیز باعث علو درجات حاج قاسم شد؟ در کرمان، تهران و … میلیونها نفر زیر پیکر او را گرفتند و او را تا بالاترین درجه آسمان بدرقه کردند.
قنبری اظهار کرد: این نظام در سینه خود هزاران هزار قاسم سلیمانی دارد و قاسم سلیمانی باید نماد خدمت و مظهر حرکت در دستگاههای اجرایی کشور شود. ما با حقیقت بیکران حاج قاسم آشنا نمیشویم و فقط با مظاهر حاج قاسم آشنا میشویم.
وی افزود: قاسم سلیمانی یعنی صداقت داشتن با مردم، یعنی دست ادب و اطاعت بر سینه داشتن؛ یعنی با پاکیزگی و طهارت زندگی کردن و بر مردم منت نگذاشتن، یعنی بیرون آمدن از قصرهای مجلل و تبسم به روی مستمندان، یعنی خدمت بیمنت یعنی روی خوش، یعنی با صداقت و پاکیزگی در خدمت مردم بودن و برای خود حد قائل نبودن است.
پایان خبر / تاریخ ما