سوءمدیریت برخی مدیران ورزشی پیش از کرونا / بودجه سال جاری ورزش صرف چه شد؟
امید جشانزاده در گفتوگو با خبرگزاری تاریخ ما در بررسی چگونگی نظارت بر اشتغال و معیشت افرادی که در باشگاهها و اماکن ورزشی مشغول به فعالیت بودند و اکنون بیکار شدهاند، اظهار کرد: اگر بخواهیم وضعیت فعلی منجیان غریق، مربیان شنا، استخرهای شنا، مجموعههای آبی و باشگاههای ورزشی را در شرایط کرونایی بررسی کنیم، باید بررسی شود که وضعیت این قشر در شرایط عادی و پیش از کرونا به چه صورتی بوده است. واقعیت این است که در شرایط عادی قبل از کرونا نیز خلاءهای قانونی و حقوقی و ضعفهای مدیریتی شدید را نسبت به این قشر داشتیم.
ثابت شد، مربیان و منجیان غریق هم به امنیت شغلی پایدار نیاز دارند
وی ادامه داد: اگر امروز منجیان غریق و مربیان شنا بیمه نیستند، به این موضوع ربط دارد که در شرایط عادی که همه چیز خوب بوده است، نه استخردار، نه مدیر ورزشی و نه واحدهای نظارتی وزارت ورزش مانند ادارهکل ورزش و جوانان، هیات شنا و هیات نجات غریق خوزستان، کار خود را به درستی انجام ندادهاند و باید به گونهای کار میشد که معیشت مربیان و منجیان غریق خط قرمز فعالیت مجموعهها تلقی میشد اما به هر دلیلی این مسائل جدی گرفته نشد و کرونا تجربه ای شد و آشفتگی و بلاتکلیفی فعلی این قشر ثابت کرد که مربیان و منجیان غریق هم به امنیت شغلی پایدار و بیمه نیاز دارند، امنیتی که گاها خود این افراد هم اهمیت آن را درک نمیکردند و به هر قیمتی حاضر به فعالیت در مجموعهها بودهاند.
در حوزه مدیریت ورزشی، راهی که ورزش دنیا رفته را نرفتهایم
این مدرس دانشگاه بیان کرد: در ورزش ایران، راهی را که دنیا رفته است، دنبال نکردهایم؛ اول اینکه در دنیا ورزش به سمت بخش خصوصی رفته و تصدیگری دولت کم شده است و به طبع آن نیز اقتصاد ورزش پویاتر و فساد ساختارمند در ورزش کمتر شده است. دوم اینکه موضوع مدیریت ورزشی برای یکبار حل شده است و مدیریت ورزشی به کسانی سپرده شده که در این حوزه دارای تحصیلات آکادمیک در گرایشهای مرتبط با مدیریت در سازمانهای ورزشی هستند اما در ایران و همین خوزستان مشاهده میکنیم که اماکن ورزشی و استخرهای شنا در موارد زیادی از سوی متولیان و دستگاه های مربوطه به اشخاص حقیقی یا قهرمان شنا با ملاحظه کاری داده میشود، در صورتی که هیچ جای دنیا این صحبت و رفتار، پایه علمی و قانونی ندارد.
سهم ورزشیها در مشکلات ورزش کمتر از سیاسیون نیست
وی گفت: انتخابها و عملکرد جامعه ورزشی به خصوص تصمیمسازان در ایجاد مشکلات و موانع در ورزش، کمتر از سیاسیون نیست؛ ناکامیهای زیادی که با حضور غیرورزشیها صورت گرفت، توسط ورزشیهایی بوده است که تصمیمات هیجانی اتخاذ کردند و اگر سیاسیون هم ورود کردهاند باز هم به دلیل همین عدم انسجام و تصمیمگیریهای پراشتباه بوده است. متاسفانه گاها متولیان ورزش و هیاتهای ورزشی از حقوق ورزشی و از مدیریت در سازمانهای ورزشی و همچنین از ساختار و سازمان در ورزش آگاهی ندارند. یعنی بزرگترین مشکل ورزش کشور ما به ویژه در ورزشهای آبی این است که یک مدیریت جامع و علمی با یک راهبرد دانشمحور نداریم.
از آنور بوم افتادهایم
جشانزاده افزود: بنده منکر و مخالف حضور قهرمانان در مدیریت ورزش نیستم، چرا که خود نیز از همین بدنه هستم اما معتقدم یک پیشکسوت و یا یک قهرمان ورزشی باید در حوزه فنی ورزشی و مربیگری به کار گرفته شود، مگر این که تحصیلات و دانش مدیریت را در دورههای کاربردی کسب کرده باشد اما متاسفانه مشاهده میشود به راحتی میگوییم با توجه به اینکه فلان فرد، قهرمان یا پیشکسوت فلان رشته است، مدیریت ورزشی را به او بسپاریم. این خوب است که اشتغال قهرمانان و ورزشکاران را مدنظر قرار دهیم اما باید توجه کرد که در حوزه تخصصی او باشد البته در دنیا به طور مثال به هیچ وجه استخرداری را به قهرمان و پیشکسوت شنا به صرف سوابق ورزشی نمیدهند و این مهم را به کسی میسپارند که دانش مربوط به مدیریت اماکن ورزشی را دارد و عموما نیز اتحادیه ای مستقل، کار مدیریت بر اماکن آبی و تامین نیروی انسانی را بر عهده دارد. ضمن اینکه عوامل بازدارندهای به عنوان ناظر بر فعالیت او نظارت میکنند و حوزه فنی و ورزشی از حوزه مدیریت ورزشی کاملا جدا است. اما در ایران شاهدیم که در یکی از استخرها، مدیریت استخر به یک قهرمان داده شده که او، نه مربی را بیمه کرده، نه حداقل اصول سرپرستی مجموعه را رعایت کرده است، ضمن اینکه در همان استخر حوادث متعدد ورزشی و گاها فوت هم رخ داده است. پس اینها نشان میدهد که ما از آنور بوم افتادهایم و در جاهایی که باید، حمایت نکردهایم و در جای دیگر به جای خصوصیسازی و کار علمی، با تصمیمات عجولانه و گاها عوام فریب، افراد را در پستهای غیرتخصصی به کار گرفتهایم. جایی که باید حوزه فنی و ورزشی را رشد دهیم، مربیگری را به صورت حرفهای در آوریم و اقدامات کاربردی کنیم، کوتاهی کرده ایم و پسرفتهای فعلی ریشه در همین عوامل دارد.
برخی مدیران پیش از کرونا سوءمدیریت داشتند
وی بیان کرد: بالغ بر ۳۰۰ روز است که ورزش به خصوص استخرها تعطیل هستند، تعطیلی که بر اساس تصمیم ستاد ملی مبارزه با کرونا و اختیاراتی که دولت داشت و بابت رعایت پروتکلهای بهداشتی اتخاذ شد اما باید توجه داشت که این اختیار همراه با مسئولیت است که متاسفانه دولت مسئولیت تعطیلی و خسارت به باشگاههای ورزشی و استخرها را نپذیرفته است. ضمن اینکه در این دوران، تعداد زیادی از مدیران و پیمانکارانی که نیروی انسانی ورزشی تحت پوشششان بود با تعطیلی اماکن ورزشی، باز هم مسئولیتی را نسبت به این قشر قبول نکردند. یعنی این مدیران از قبل نیز سوءمدیریت داشتند و پرسنل خود را بیمه نکرده بودند و اکنون با وجود کرونا و تعطیلی این اماکن، این پرسنل بیکار و غم معیشت دارند. همین باعث شده مربیان، منجیان و پرسنل اماکن آبی یا تغییر شغل دادهاند یا به فکر تغییر شغل هستند که عوارض این وضعیت را بنده به تعبیری مرگ استعدادها و سرمایه نیروی انسانی میدانم.
این مدیر ورزشی گفت: البته متاسفانه سازمان تامین اجتماعی و اداره کار نیز کمکاری داشتهاند، چه در شرایط عادی که بازرسی قاطعی نداشتهاند و اهمالکاری فراوان بوده است و چه الان که در این شرایط کرونا با گذشت ۱۰ ماه نسبت به پرداخت حقوق بیمه بیکاری افراد بیمه شده کمکاری داشتهاند.
فدراسیونهای شنا و نجات غریق به صورت جدی مطالبهگر نیستند
وی گفت: شرایطی که اکنون استخرهای شنا و منجیان غریق در آن حضور دارند، باعث ایجاد رکود میشود که حداقل یک دهه از نظر فنی و ورزشی، مربیگری و سایر فاکتورهای توسعه ورزش با مشکل مواجه خواهیم بود. باید توجه کنیم که در دنیا در این شرایط کرونایی، ۸۰ درصد درآمد کارشناسی شده را به صورت بلاعوض به بیکار شدگان پرداخت کردهاند، در حالیکه در ایران دولت حداقل بیمه بیکاری را تا کنون به این افراد پرداخت نکرده است و این یک فاجعه محسوب میشود. همچنین ایراد وارد بر فدراسیونهای شنا و نجات غریق و هیاتهای استانی این است که آن چنان که توقع می رود در صف بیکارانی که غم معیشت دارند، قرار نمیگیرند و مطالبهگری جدی ندارند و با برنامههایی چون “چالش به وقت ورزش” و “کلاسهای آنلاین” در واقع فقط بخش همگانی و عمومی ورزش را آن هم به صورت محدود پوشش دادهایم و این همه رسالت این فدراسیون ها نیست و باید احوال و وضعیت این جامعه ورزشی بیکار را انعکاس و برای دولت و مجلس بازگو کنند.
بودجه سال جاری ورزش صرف چه کاری شد؟
جشانزاده ادامه داد: سوال من این است که باتوجه به اینکه در بودجه سال ۱۳۹۹ وزارت ورزش و جوانان برای هر فدراسیون یکسری اعتبارات جاری وجود داشته است که باید صرف اعزام تیمهای ورزشی و رویدادهای مختلف میشد و از آنجا که در دوران کرونا اعزامی وجود نداشت و مسابقهای هم برگزار نشد، میخواهم بدانم این پول صرف چه کاری شده است و آیا نمیشد همین پول را به صنفهای خسارت دیده در ورزش کمک کنند؟ طبق بررسی من باید در سال ۱۳۹۹، ۳۰۰ کاروان ورزشی از طریق فدراسیونهای مختلف به مسابقات آسیایی و جهانی اعزام میشد و حداقل یک هزار رویداد ورزشی به عنوان قهرمانی کشور در رشتههای مختلف به انجام میرسید اما مشخص نیست که پول کارهایی که باید انجام میشد و انجام نشد، کجا صرف شده است.
ریزش دانشجویان تربیتبدنی به دلیل نبود استخدام فراگیر در ورزش
جشانزاده همچنین بیان کرد: بالغ بر ۱۰ سال است که استخدام فراگیر در ورزش نداشتهایم و در همین چند سال نیز به شدت دانشجویان تربیتبدنی ریزش داشتهاند، در حالیکه پیش از این نیز حجم فارغالتحصیلان رشته تربیتبدنی بسیار بود و این دانشجویان با روی آوردن به باشگاهداری به افزایش سرانه ورزشی و توسعه ورزش عمومی کمک میکردند اما دولت در دوران کرونا اصلا به کمک این قشر نیامده است و ادارات ورزش و جوانان هم به جای اینکه کنار این افراد بایستند و مطالبهگر حق باشند، کمکی به آنها نداشتهاند و در قالب رعایت پروتکلها این اماکن تعطیل شدهاند.
بیشترین ضعف خوزستان در حوزه مدیریت ورزشی است
وی با بیان اینکه بیشترین ضعف خوزستان در حوزه مدیریت ورزشی است، گفت: باید تعارفات ورزشی را کنار بگذاریم و فکری به حال جمعیت چند هزار نفری کنیم که معیشتشان از طریق باشگاهداری تامین میشد و اکنون بیکار هستند، ضمن اینکه در پوشش بیمهای، رعایت عدالت و اشتغالزایی این افراد هم باید تجدیدنظر شود. ما در ورزش خوزستان پتانسیل زیادی داریم و در حوزه سرانه ورزشی رشد قابل توجهی داشتهایم، مثلا تعداد استخرهایمان قابل مقایسه با دهه ۷۰ نیست اما چرا در حوزه قهرمانی رشد نکردهایم؟ عدم داشتن یک مدیریت دانش محور از مهمترین عواملی است که باعث شده است، چند سالی از بُعد قهرمانی شنا و نجات غریق فاصله بگیریم. زمانی ابزار ما ژن قوی بوده است، یعنی از استعدهای ناب ورزش خوزستان در رشتههای مختلف استفاده میشد اما امروزه در کنار استعداد به برنامهریزی و کار علمی نیاز است ولی در رشتهای مثل شنا ضمن اینکه رکوردهایمان کاهش داشته است و نتوانستهایم موفق عمل کنیم، شاهد کار قوی و انسجام مدیریتی استان های دیگر هستیم. البته به این معنی نیست که استانهای دیگر از نظر نیروی انسانی و استعداد نسبت به ما رشدی داشته اند، بلکه مدیریت علمی و برنامهریزی بهتری داشتهاند و از دانش علمی و تجربه مربیان و قهرمانان بهره بردهاند و رشد کردهاند اما در خوزستان متاسفانه در گیر و دار رقابتهای جناحی، قومیتی، دوستانه و …، تصمیمات هیجانی گرفتهایم و این عاملِ عدم موفقیت در بیشتر رشتهها است.
پایان خبر / تاریخ ما