نویافتههایی در سبکشناسی خوشنویسی دوره قاجار
بهگزارش «تاریخ ما» به نقل از میراثآریابه نقل از روابط عمومی پژوهشگاه میراث
فرهنگی و گردشگری، علیرضا هاشمی نژاد، استاد دانشگاه شهید باهنر
پژوهشکده فرهنگ اسلام و ایران این مطلب را با عنوان «نویافته هایی
در سبک شناسی خوشنویسی دوره قاجار» در نشست تخصصی همایش ملی هنر
ایران در دوره قاجار مطرح کرد و گفت: «خوشنویسی دوره قاجار به
خوشنویسی ایرانی افزوده است و تداوم سنت خوشنویسی ایرانی را در
این دوره شاهد هستیم.»
به گفته او، دوره قاجار از دورههایی است که تقریباً زمینۀ نوشتن
بیشتر قلمهای رایج دورۀ اسلامی، بجز انواع شیوههای کوفی، محقق و
ریحان رواج یافت.
او با اشاره به این نکته که در فضای سنتی ایران ماقبل مدرن رواج
انواع هنرها از جمله خوشنویسی به واسطۀ رونق فضای فرهنگی وایجاد
تشکیلات حمایتی از طریق حکومت امکان مییافت، گفت: «اتفاق مهمی که
در این دوره رخ میدهد اندیشه احیای هنرها است و بی تردید هر
احیاگری به دنبال یافتن مرجعی است که احساس می کند دوره اوج آن
هنر است، به این ترتیب که در هریک از هنرهای مورد حمایت انتخاب
مرجع احیا تأثیر فراوانی در چگونگی رشد آن هنر داشت.»
هاشمی نژاد با اشاره به رونق فراوان خطوط نستعلیق، نسخ و شکسته در
خوشنویسی گفت: «فتحعلیشاه بسیار علاقهمند بود سنت خوشنویسان
بزرگی مانند میرعماد احیا شود، به همین دلیل سفارش نوشتن
قطعاتی را بر اساس شیوه این خوشنویس بزرگ داده است.»
وی دورۀ قاجار را یکی از دورههای پر تنوع از نظر سبکشناسی
قلمهایی مانند نستعلیق، شکسته و البته کمتر از آنها قلم نسخ
دانست و گفت: «این در حالی است که نسخ نویسان قاجاری بیش از هر
دوره دیگری فعال هستند اما تنوع شیوه چندان نیست هر چند میشود
چهار شیوه تبریز و شیراز و اصفهان و تهران را معرفی کرد که
اصفهانی ها در نسخ دوره قاجار سرآمدند.»
او اوج فعالیت خوشنویسان قاجاری را تقریباً یک قرن از دهۀ دوم قرن
سیزدهم تا دهۀ دوم قرن هجری قمری اعلام کرد و گفت: «در کمتر
دورهای در تاریخ خوشنویسی ایرانی این تنوع سبک مشاهده
میشود.»
او گفت: «در ادامۀ تحولات خوشنویسی دورۀ قاجار، توجه به کتابت
قرآن، قلم نسخ را رونق داد، قلم نسخ در تحولی ساختاری تقریبا
دو قرن پیش از دورانی که مورد بحث ماست به شیوهای تقریباً
بومی ایران نوشته میشد که به نسخ نیریزی یا نسخ ایرانی معروف
است.»
هاشمی نژاد افزود: «با حمایت دربار دومین شاه قاجار از کاتبان
قرآن، شیوه نسخ ایرانی استحکام یافت و تنها قلم رایج قرآن نویسی
شد و اقلام دیگری که در قرآن نویسی رایج بودند، مانند محقق و
ریحان در این دوره بطور کلی از جرگه اقلام مورد پسند ایرانیها
خارج شدند.»
به گفته او، در دوره قاجار قلم شکسته، که چندی پیش از حضور
قاجارها به بلندای قامت خود رسیده بود، در امور دیوانی قلم بی
رقیب بود، این قلم در کتابت نسخههای ادبی و به ویژه قطعهنویسی
ذوقی، نیز بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
این پژوهشگر افزود: «شکسته نویسان این دوره با ابداع شکستۀ
تحریر یا شاید بهتر است بگوییم قلم شکسته را در تحولی کاربردی
تبدیل به مهمترین اقلام مورد استفاده در امور دیوانی و سایر
مکاتبات کردند.»
او با بیان این نکته که درادامه ماجرای حیات خوشنویسی دورۀ قاجار
پیدایش «چاپ نویسی»را شاهد هستیم، گفت: «از ابتدای نیمۀ دوم قرن
سیزدهم ه.ق، پس از رواج چاپ سنگی در ایران، (1249ه.ق) گروهی از
خوشنویسان به چاپنویسی رو آورده و متون آثاری را که قرار بود به
شیوۀ چاپ سنگی منتشر شوند خوشنویسی میکردند.»
هاشمی نژاد با اشاره به این که کل دوران چاپ نویسی در ایران کمتر
از 8 دهه است، گفت: «با توجه به اینکه تا پایان حیات چاپ نویسی
خوشنویسی سنتی همچنان از ارج و قرب برخورداربود، بنابراین توجه
خوشنویسان درجه اول به چاپ نویسی چندان نبود که باعث تحولات سبکی
شود، هر چند احتمالاً چاپنویسی در قلم نستعلیق باعث ایجاد سبک
کاملاًجدیدی شد، که بعدها آن سبک را “شیوۀ کلهر”
نامیدند.»
تعامل هنری – فکری ایران و عثمانی در دوره قاجار
در ادامه نشست کریم میرزایی، عضو هیات علمی دانشگاه هنر اسلامی
تبریز با عنوان تعامل هنری – فکری ایران و عثمانی در دوره قاجار
به ایراد سخنرانی پرداخت.
او با بیان این نکته که دوره قاجار مصادف با دو سده اخیر عثمانی
است گفت: «این دولت با سابقه 700 ساله از بدو تولد با دولت های
غربی و مسیحی مواجه بود و بزرگترین مواجهه با فتح قسطنطنیه در سده
15 میلادی از سوی مسلمانان عثمانی بود.»
او با اشاره به این نکته که دولت عثمانی تا اوایل سده 16 میلادی
در زمینه های مختلف فکری، هنری و فرهنگی رو به سوی شرق دارد گفت:
«شاهنامه نگاري، نقالي، نگارگري و ادبيات فارسي در اركان حكومتي و
اجتماعي نفوذ زیادی داشت و پادشاهان عثمانی از این که به زبان
فارسی آشنایی و توان سرودن اشعار فارسی را داشتند به خود می
بالیدند.»
میرزایی گفت: «از نیمه اول سده 16 میلادی دولت عثمانی در کنار
اهمیت دادن به زبان ترکی و شکل دادن نگارگری و نقاشی به سبک
عثمانی با فراورده های نوین غرب هم از نزدیک آشنا شد.»
مدرسه دارلفنون در عثمانی
او با اشاره به این که صنعت چاپ اولین محصول جدیدی بود که از غرب
در دولت عثمانی مورد توجه قرار گرفت، گفت: «با تضعيف دولت عثماني
در سده نوزدهم و با قدرتمند شدن غربی ها، دولتمردان عثماني مجبور
به اصلاحات در نظام آموزشي، حكمراني و ارتش داري خود
شدند.»
وی در ادامه به ساخت مدرسه دارالفنون درعثمانی گفت: «این مدرسه
برای اجراي آموزش به سبك غرب راه اندازي شد.»
میرزایی افزود: «مدرسه دارالفنون هم در عثماني و هم در ايرانِ آن
روز با حمايت پادشاه مواجه شد و هر دو دولت براي برون رفت از عقب
ماندگي، چاره كار را در فراگيري علوم و فنون جديد غرب مي دانستند
به همين منظور از معلمان و دانش آموختگان غرب استفاده
کردند.»
او گفت: «يكي ديگر از جريان هايي كه از طريق عثماني وارد ايران شد
صنعت چاپ و ترجمه كتب انديشمندان غربی براي اولين بار در دوره
قاجاريه در زمان وليعهدي عباس ميرزا در ايران بود.»
وی افزود: «صنعت چاپ نه تنها باعث تكثير كتاب شده بود بلكه در طبع
جرايد نيز بسيار نقش تعيين کننده ای ايفا كرد.»
این پژوهشگر در ادامه چاپ تقويم وقايع به عنوان اولين نشريه
عثماني در سال 1831 میلادی اشاره کرد و گفت: «همزمان با این
نشریه، روزنامه وقایع اتفاقیه در ایران نیز منتشر شد.»
او گفت: «هنر ايران در دوره قاجار تحت تأثير رفت و آمد ها و
تبادلات كه به يك باره در همه ابعاد اجتماعي، سياسي، اقتصادي و
فرهنگی بين ايران و ديگر ممالك، به خصوص با تركيه عثماني شكل گرفت
دستخوش تحولات و تغييرات قابل توجهي شد.»