همه چیز در مورد موزه جنایات قرون وسطی
موزه جنایات قرون وسطی
در این مقاله قصد داریم تا شما را با موزه جنایات قرون وسطی آشنا کنیم. این موزهها فراوانند که ما مختصرا به موزه شکنجه آمستردام میپردازیم. این موزه ترسناک که حقایق تاریخی را به نمایش عموم میگذارد در کشور هلند قرار دارد. با وجود جاذبههای گردشگری زیبا و چشماندازهای طبیعی گردشگران زیادی علاقه مند به بازدید از موزههای تاریخی دارند.
ابزارهای شکنجه
موزه جنایات قرون وسطی قصد دارد تا جنایات بشری را در این دوره از زمان روایت کنند. این حقایق هر چند تلخ باشند واقعیت دارند. هر چیزی که در این موزه میبینید قرنها است که از بین رفته و دیگر مورد استفاده قرار نمیگیرند پس جای نگرانی ندارد. از ابزارهای شکنجه موجود در موزه آمستردام میتوان به گاو برنجی، پرچه اسپانیایی، صندلی اسپانیایی، له کننده سر، راک و … اشاره کرد. در ادامه به توضیح این ابزارهای شکنجه میپردازیم.
صندلی اسپانیایی
این صندلی وحشتناک پر از میخهایی است که سراسر کل صندلی را پوشانده اند. تعداد میخها بین ۵۰۰ تا ۱۵۰۰ میخ میرسد. در این نوع شکنجه قربانی را روی صندلی مینشاندند و به دستهای او وزنه میآویختند تا قربانی به پایین کشیده شود و میخها در بدن او فرو روند.
گاو برنجی
این وسیله همانطور که از اسم آن بر میآید به شکل یک گاو برنجی طراحی شده است. در این روش قربانی را داخل این گاو برنجی قرار میدادند و در آن را میبستند و زیر آن آتش روشن میکردند تا قربانی در داخل آن بپزد.
پرچه اسپانیایی
وسیلهای بسیار ساده است که برای جدا کردن پوست قربانی از بدنش مورد استفاده قرار میگرفت. با توجه به شکل آن، هیچ ماهیچه یا استخوانی از پارهشدن در امان نمیماند. قربانی را برهنه میکردند و او را میبستند تا کاملا بیدفاع شود. سپس شکنجهگرها، عمل ناقص کردن قربانی را آغاز میکردند (گاهی در معرض دید عموم). کار خود را معمولا از پاها شروع کرده و به آهستگی به سمت پشت، سینه، گردن و در نهایت به صورت میرسیدند.
له کننده سر
این وسیله، به طور گسترده در دوران قرون وسطی مورد استفاده قرار گرفته است، به خصوص در دوران تفتیش عقاید. چانه را بر روی نوار پایینی و سر را در زیر درپوش فوقانی قرار میدادند. شکنجهگر به آهستگی پیچ را میچرخاند تا نوار پایینی و درپوش به یکدیگر نزدیک شوند. این امر به آسانی موجب له شدن سر میشد. ابتدا دندانها درون فک خرد میشد؛ سپس قربانی به آرامی و دردی وحشتناک، جان خود را از دست میداد. البته پیش از آن، چشمهایش در حدقه فشرده و له میشد.