وضعیت زن میان سکاها و سرمتها
نویسنده: یزدان صفایی
سکاها (نک به صفایی ۱۳۸۹ آ: ۸-۱۴) و سرمتها (نک به صفایی ۱۳۸۹ ب: ۱۲-۱۵) دو دوسته از اقوام ایرانیزبان شمالی بودهاند که بررسی وضعیت اجتماعی زنان در جامعهی اینان هدف نگارشِ این مقاله بوده است.
شیوهی زندگی و اقتصاد سرمتها شبیه سکاها بود (سولیمیریسکی ۱۳۷۴: ۲۵ تا ۲۷.) قرابت میان سکاها و سرمتها، یا توجه به جنبههای مشترک، از حیث لباس، سلاح و سازمانهای اجتماعی و سیاسی آنها معلوم میگردد. آنچه بیشتر جلب توجه میکند، اختلافات میان این دو گروه است که نشان میدهد، سرمتها روابط منظمی با سکاها نداشتند و سرمتها به طور مستقل از سکاها، در جایی در آسیای مرکزی تکامل یافتند و سپس به عنوان فاتح به جنوب روسیه آمدند و آداب و عادات مشخصی با خود آوردند. (سولیمیریسکی ۱۳۷۴: ۶۹.)
زنان سرمتی نسبت به زنان سکایی در وضعیت اجتماعی بهتری به سر میبردند و دوش به دوش مردان خود میجنگیدند. تبار از نَسَب مادر در میان سرمتها وجود داشت ولی در میان سکاها اینگونه نبود. (گروسه ۱۳۸۷: ۴۸)
موقعیت زنان در میان طوایف سرمتی بسیار جالب توجه است. به ویژه در میان طوایف سوروماتها که هرودوت آنها را توصیف کرده است. زنان سوار بر اسب به شکار میرفتند، و در حالی که جامهی مردان بر تن داشتند، با شوهرانشان در جنگ شرکت میجستند. شمار نسبتاً فراوان گورهای زنان مسلّح، به ویژه گورهای سوروماتها معمولاً دلیلی به شمار می-رود که نظام اجتماعی باستانی پیش از سوروماتها متکی بر نظام مادرسالاری بوده است.
هیپوکراتس بر این باور است که زنان سرمتی نه تنها جنگجو، بلکه کاهنه بودند. مذبحهای پایهدار سنگی یا بشقابهای مسطح مدور سنگی با لبههای برجسته، معمولاً در کالاهای داخل گورهای زنان در گورستانهای گروه اورال جنوبی در دورهی سوروماتها یافت شده، همچنین از این گونه مذبحها در گورهای مشابهی اندکی دورتر در قزاقستان مرکزی به دست آمده است. این اشیاء که غالباً آنها را با سبک جانوری سکایی آراستهاند به عنوان یکی از نشانههای زنان کاهنه به شمار میرود. (سولیمیریسکی ۱۳۷۴: ۳۴)
سرمتها هنگامی که به جنوب شرقی اروپا نفوذ کردند، سوارکاران ماهری شده بودند، آنان روش زندگی بدوی را پیش گرفتند و اوقات خود را صرف شکار و چوپانی کردند. مدارک موجود نشان میدهد بعضی از آنها، به نوعی کشاورزی ابتدایی، اشتغال ورزیدند ولی تاکنون تعداد کمی از اقامتگاههای سرمتها مورد بررسی قرار گرفته است. به تدریج به همان نسبت که طبقهی مرفه به وجود آمد، این طایفه وارد یک مرحلهی انتقالی شد و طی آن، رؤسای طوایف جای زنان را به عنوان فرمانروا گرفتند و سرانجام پادشاهانی بر امور مسلط شدند. (بهزادی ۱۳۸۶: ۷۰)
یونانیان اگر چه قصههای مربوط به آمازونها را وابسته به سکاها میدانستند ولی بیشتر احتمال دارد که مقصود آنها سرمتیها بوده باشد. در این مورد، کشف تصادفی گوری متعلق به زنگی جنگاور در «زموآوچالا» Zemoavchala در حدود سیزده فرسنگی تفلیس، توسط گروهی از کارگران کشاورز، بسیار جالب توجه است. این زن را در وضعی خمیده به خاک سپرده و سلاحهایش را در کنارش قرار داده بودند. تاکنون گورهای مشابهی با ویژگی سکایی در روسیه یافت نشده است و «نیکورادزه» Nikoradze مطالبی دربارهی این گور به چاپ رساند و قدمت آن گور را به قرن سوم پیش از میلاد میرساند، ولی اگر چه او، آن گور را مربوط به هیچ طایفهی ویژهای نمیداند، بیشتر احتمال دارد که این گور غیر عادی به یک زن جنگندهی سرمتی تعلق داشته باشد. شاید این زن در مبارزه با سکاها کشته شده باشد. (رایس ۱۳۸۸: ۴۶-۴۷)
از ویژگیهای گورهای زنان سرمتی باید از دستاسهایی نام برد که آنها را به زین میآویختند و همچنین باید از لوازم آرایش و زینتآلات شخصی یاد کنیم: مانند دستبندهای مفرغین و گاهی زرین، زینتآلات برای معابد و گوشوارهها، صفحات کوچک تزیینی به صورت جانور، که آن را به لباس میدوختند، یا آویز و تعویذ. (سولیمیریسکی ۱۳۷۴: ۴۷)
با مقایسهزندگی اجتماعی سکاها با سرمتها، به نکتهای برمیخوریم و آن، سکون و عدمِ جنگاوری زنان سکایی در برابر زنان سرمتی است. شاید که زنان سرمتی، بیشتر به امور تزیینی علاقه داشتهاند و در واقع، تجملگراتر از همتایان سکایی خود بوده باشند. جامههای زنان پازیریک مزینتر از جامههای مردان بود. از پازیریک قبای بزرگی به دست آمده که مخروطی شکل و بدون آستین است، ولی جاهایی برای بیرون آمدن دست در آن تعبیه شده است. این لباس را از نمد درست کردهاند و در حاشیهی آن خز گذاشته و در سراسر سطح آن عملاً طرحهایی تو در تو و پیچیدهای با تکهدوزی نهادهاند. جامههایی که همراه این قبا میپوشیدند بلند و تنگ بود با آستینهای دراز و سینهبندی چسبیده. هیچ پوشش سری برای زنان در پازیریک به دست نیامده، جز نقابی دراز و کلاهی پشمی با گیسی بافتهی متصل به آن. (بهزادی ۱۳۸۶: ۱۰۸.)
کتابنامه
بهزادی، رقیه. ۱۳۸۶. قومهای کهن در آسیای مرکزی و فلات ایران. تهران: طهوری.
رایس، تامارا تالبوت. ۱۳۸۸. سکاها. ترجمهی رقیه بهزادی. تهران: طهوری
سولیمیریسکی، تادئوتس. ۱۳۷۴. سارماتها. ترجمهی رقیه بهزادی. تهران: نشر میترا.
صفایی، یزدان. ۱۳۸۹ آ. «سکاها»، ماهنامهی الکترونیکی امردادنامه. سال دوم، شمارهی پیاپی ۱۶، آبان ۱۳۸۹. رویههای ۸ تا ۱۴.
صفایی، یزدان. ۱۳۸۹ ب. «سرمتها»، ماهنامهی الکترونیکی امردادنامه. سال دوم، شمارهی پیاپی ۱۸، دی ۱۳۸۹. رویههای ۱۲ تا ۱۵.
گروسه، رومن. ۱۳۸۷. امپراطوری صحرانوردان. ترجمهی عبدالحسین میکده، تهران: علمی و فرهنگی.