علل و عوامل شروع جنگ ۸ ساله ایران و عراق

علل و عوامل شروع جنگ

علل و عوامل شروع جنگ

 

جنگ هشت ساله عراق برضد جمهوری اسلامی ایران (۱۳۵۹-۱۳۶۷) یکی از مهمترین و طولانی ترین جنگهای دوره معاصر به شمار می‌رود. مهمترین مسئله کشور در دهه اول انقلاب، مدیریت این جنگ تحمیلی و دفاع مقدس از انقلاب اسلامی و کیان جمهوری اسلامی بود و به همین دلیل هم می‌توان عنوان «تنازع بقاء» را بر این دوره اطلاق کرد.

در این دوره، قسمت عمده نیروها و امکانات مادی و انسانی کشور معطوف به جنگ بود. این جنگ تحمیلی از ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ تا ۲۹ مرداد‌ماه ۱۳۶۷ ادامه یافت و پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ایران نیز دو سال، حالت «نه جنگ، نه صلح» بین دو کشور حاکم بود تا اینکه سرانجام در ۲۳ مرداد ماه ۱۳۶۹ به دنبال عقب‌نشینی ارتش بعثی عراق به مرزهای بین‌المللی (به علت جنگ با کویت) و اعلام آمادگی برای تبادل اسرا، این حالت خاتمه یافت .

با گزارش ۱۸ آذرماه ۱۳۷۰ (۹ دسامبر ۱۹۹۱) دبیرکل سازمان ملل متحد، عراق رسماً از سوی این سازمان به عنوان متجاوز در جنگ معرفی شد و موظف به پرداخت حدود ۱۰۰ میلیارد دلار خسارت به جمهوری اسلامی ایران گردید، اما هنوز پس از گذشت ۳۰ سال، به پیمان صلح بین ایران و عراق منجر نشده است.

زمینه‌ها و علل شروع جنگ عراق علیه ایران، مختلف و متنوع است؛ از یک سو از گذشته‌های دور و از زمان دولت عثمانی که هم مرز ایرانِ دوره صفوی بود، بین دو کشور اختلافات ارضی و مرزی بخصوص در مورد اروند رود (که عراق آن را شطّ العرب می‌خواند) وجود داشت که غالباً با دخالت دولتهای روس و انگلیس همراه بود. بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی دولت عثمانی، عراق تحت قیمومیت انگلستان قرار گرفت و هم مرز ایران شد و ایران با انگلستان طرف تعامل گردید و قرارداد ۱۹۳۷ (تیرماه ۱۳۱۶) با مشارکت ایران و عراق و انگلستان منعقد شد.

اما بعد از استقلال عراق (۱۹۳۲) و روی کار آمدن دولتهای کودتایی در این کشور، اختلافات دو کشور عمیق‌تر شد و کار به شورای امنیت و صدور قطعنامه و الزام طرفین به از سرگیری مذاکرات به منظور حل همه مسائل دو جانبه کشید.

در تداوم این مذاکرات طولانی، سرانجام در نشست سالانه سران اوپک (اسفندماه ۱۳۵۳/ مارس ۱۹۷۵) در الجزیره (پایتخت الجزایر) بین شاه ایران و صدام حسین معاون رئیس جمهور وقت عراق و با حضور بومدین رئیس جمهور الجزایر مذاکراتی صورت گرفت و به صدور اعلامیه مشترک الجزیره و انعقاد قرارداد معروف ۱۹۷۵ الجزایر بین دو کشور انجامید که علاوه بر تعیین خطّ تالوگ (عمیق ترین نقطه رود) به عنوان مرز آبی دو کشور، کلیه مسائل مورد اختلاف طرفین نیز به توافق رسیدند.


از سوی دیگر عراق به عنوان کشوری که به دریای آزاد راه ندارد و فقط از طریق دهانه باریک اروند‌رود (شط‌العرب) و با عمق کم با خلیج فارس مرتبط می‌شود، دارای یک مشکل استراتژیک است که با تصرف استان خوزستانِ ایران، یا تصرف کویت قابل حل است. این مشکل که محصول دوره استعمار و فروپاشی عثمانی و تحت الحمایگی عراق توسط انگلستان است، عراق را همواره مستعد تجاوز به کشورهای همسایه در شرایط مساعد بین‌المللی و محیطی نموده است.

در سال ۱۳۵۹ و در شرایط بی‌ثباتی پس از پیروزی انقلاب و برداشته شدن چتر اتمی- حمایتی آمریکا از ایران، صدام رئیس جمهور عراق و امضاء کننده قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، طی نطقی‌ در مجلس‌ ملی عراق و با ادعای شرایط جبری در آن زمان و تضییع حق عراق‌، متن‌ قرارداد الجزایر را در مقابل دوربین‌های خبرنگاران پاره کرد و به ایران حمله نمود تا عقده حقارت تاریخی ناشی از امضای آن را جبران کند.

همان‌طور که در سال ۱۳۶۹ و پس از ناکامی در جنگ با ایران، به کویت حمله کرد و آن کشور را به عنوان استان نوزدهم عراق ضمیمه خاک خود نمود که با تصویب شورای امنیت و تشکیل یک ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا از کویت بیرون رانده شد.

خوی سلطه‌طلبی و تجاوزگری شخصی صدام هم در این مسئله کاملاً دخیل بود و او که از کودکی با سختی بزرگ شده و در شرایط صغر سن رو به حزب بعث عراق آورده و در کارهای تروریستی و تخریبی وارد شده بود، رؤیای بلند پروازانه¬ای داشت که با جنگ و تجاوز جامه عمل می‌پوشید.

حزب بعث عراق که با ترکیب ناسیونالیسم عربی با اسلام و سوسیالیسم، ملغمه ایدئولوژیک جدیدی در واکنش به تحقیر تاریخی اعراب پس از فروپاشی عثمانی ایجاد کرده بود، با کودتاهای پی در پی و سرنگونی پادشاهان وابسته انگلیسی به قدرت رسید. اعضای حزب در درون خود هم به تسویه حساب و کودتا علیه هم روی آورده، صدام با کنار زدن رئیس جمهور عراق و اشغال جایگاه ریاست جمهوری (۱۹۷۹) درصدد بود که تحقیر ناشی از امضای قراداد الجزایر را با حمله به ایران و فتح سه روزه تهران، جبران کند.


ضمن اینکه رهبری جهان عرب هم در بین اعراب بسیار مطرح بود و اعراب بعد از شکستهای تحقیرآمیز از رژیم اسرائیل در چهار جنگ پیاپی (۱۹۴۸، ۱۹۵۶، ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳) همواره مستعد پذیرش قهرمانان ملی بودند. مدتی جمال عبدالناصر در مصر و مدتی هم بن بلّا در الجزایر آن را یدک می کشیدند و حالا نوبت صدام بود که با یکسره کردن کار ایران، ضمن جبران برخی از ناکامیها و بی‌عرضگی اعراب، با تجدید خاطره تاریخی حمله مسلمانان به ایران در قادسیه، روند تحقیر تاریخی اعراب را به فراموشی بسپارد.

به همین دلیل بود که صدام در طول جنگ تحمیلی از تجدید جدال تاریخی عرب- عجم و اسلام- مجوس دم می¬زد و تجاوز خود به ایران را قادسیه صدام، و خود را حافظ دروازه شرقی اعراب می‌نامید که به نمایندگی از اعراب در مقابل ایران می‌جنگد و انتظار کمک و همکاری همه‌جانبه اعراب را داشت. وی در سال ۱۳۶۹ در واکنش به درخواست کویت برای بازپس دادن کمکهای ۴۰ میلیارد دلاری در جنگ علیه ایران، به کویت حمله کرد.

تحریک نظام سلطه جهانی؛ بویژه آمریکا که ضربه اصلی را از انقلاب اسلامی خورده بود نیز در وقوع جنگ عراق برضدّ ایران بسیار موثر بود. به لحاظ جایگاه استراتژیک ایران در معادلات نظام دوقطبی، با سقوط شاه در منطقه خلیج فارس، منافع حیاتی غرب در مواجهه با شوروی به خطر افتاده بود و صدام با چراغ سبز آمریکا به این کار دست زد. صدام از عدم واکنش جدّی نظام بین‌الملل و شورای امنیت در مقابل تجاوز به ایران کاملاً مطمئن بود. علاوه بر تهدید منافع آمریکا با سقوط شاه در ایران، آمریکا در شهریورماه ۱۳۵۹ با ایران مشکلات جدی داشت و در کنار اسارت دیپلماتهای خود در ایران، شکست تحقیرآمیز کودتای طبس و کودتای نوژه و ده‌ها طرح و برنامه ضدّایرانی ناکام را در مقابل خود داشت و امیدوار بود از طریق عراق به تنبیه ایران دست بزند و ابهت فروریخته خود را بازیابد.


برخلافِ عراق که در شرایط مطلوب و آمادگی کامل به حمله دست زد، اوضاع سیاسی- اقتصادی ایران در شرایط ناگواری قرار داشت. از این نظر، شرایط داخلی ایران، به هم ریختگی اوضاع کشور پس از انقلاب، درگیریهای درون حاکمیت، از هم گسیختگی نیروهای مسلح ایران و اقتصاد در حال رکود آن نیز صدام را به موفقیت نقشه‌اش امیدوار ساخته بود و وی مصمم بود که در فرصت تاریخی ایجاد شده و شرایط مساعد بین‌المللی، ضمن اعاده حاکمیت مطلق عراق بر اروند‌رود و استرداد جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس به اعراب، استان خوزستان را نیز از ایران جدا کند و با سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، علاوه بر حل مشکل آمریکا و غرب در مواجهه با ایران، رهبری خود را نیز به رخ جهان عرب بکشد.

اما همه رؤیاهای صدام با واکنش دلیرانه و غیرتمندانه فرزندان ایران‌زمین، نقش بر آب شد و علاوه بر اینکه عراق چیزی از جنگ هشت ساله به دست نیاورد، خودش هم قربانی خوی تجاوزگری و توسعه طلبی صدام شد و اینک اثری از صدام و آرزوهای او نیست.

منبع دکتر محمد شفیعی فر، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ