اساسیترین نکته در پژوهش بداعت آن است/ طرح ایده جدید در نقد
به گزارش خبرنگار «تاریخ ما»، محمد تهامینژاد که از پژوهشگران، نویسندگان و مترجمان نامآشنای سینمای مستند ایران است، سال هاست به تدریس مستندسازی در دانشگاههای ایران نیز میپردازد. او معتقد است در بسیاری از دانشگاههای دنیا، اساسیترین نکته در پژوهش، بداعت آن است؛ به این معنا که پژوهش با چه هدفی صورت گرفته و آیا دانش مخاطبش را پیش برده است یا خیر؟
این مستندساز پیشکسوت که در سال ۱۳۴۹ نخستین فیلم مستند پژوهشی خود درباره پیشگامان تاریخ سینمای ایران را با عنوان «سینمای ایران؛ مشروطیت تا سپنتا» را ساخته و در سال ۱۳۸۱ برای کتاب «سینمای مستند ایران؛ عرصه تفاوتها» جایزه «حافظ» گرفته و به عنوان سینماگر و پژوهشگر نمونه سینمای مستند کشور هم معرفی شده است درباره موضوع پژوهش در فیلم مستند و جشنواره مستند نظرات کارشناسانهای دارد. با او در این باره به گفتگو نشستهایم که در ادامه می خوانید.
*آقای تهامینژاد معیارهای داوری پژوهش در سینمای مستند چیست؟
-هنگامی که همکارانمان در هیات رییسه سابق جشن مستقل سینمای مستند اساسنامه جشن را بازنگری میکردند، پیشنهاد شد که جایزه پژوهش به «پژوهشنامه» داده شود به این ترتیب که ارایه پژوهشنامه در فراخوان اعلام شود و از طریق مطالعه پژوهشنامه، داوران ویژه جایزه پژوهش، جایزه خود را به روششناسی پژوهش (متدلوژی) سوالها و نتایج اهدا کنند. در بسیاری از دانشگاههای دنیا، اساسیترین نکته در پژوهش، بداعت آن است یعنی پژوهش با چه هدفی صورت گرفته است؟ اگر نگوییم دنیا، لااقل اندکی دانش مخاطباش را به پیش برده است و این که چه نسبتی بین پژوهش و فیلم هست.
باید تاکید کرد که درک نوآوری به متخصصان حوزه مورد نظر نیاز دارد و شاید پژوهشگران عمومی به تنهایی قادر به تشخیص آن نباشند. در یکی از استانهای کشور شاهد بودم در حالی که به فیلمی توسط هیات داوران غیرمحلی، جایزه بهترین پژوهش داده شده بود، شب هنگام در گردهمآیی در سالن هتل معلوم شد اساساً فیلم مورد نظر بر مبنای تخیل غیرپژوهشی ساخته شده و بیشتر ساختگی است تا تحقیقی!
ممکن است فیلم تبلور یک پژوهش نامکتوب و یک ذهن پژوهشگر باشد ولی پژوهشنامهای نداشته باشد. فیلمساز برای حضور در بخش پژوهش به صورت مجزا، اعلام حضور میکند و رهاورد پژوهش تصویری خود را برای هیات داوران مینویسد. برای مثال فیلم «تهران چند درجه ریشتر» به تنهایی اثری پژوهشی است که روشمند به پیش میرود. این فیلم موفق به دریافت جایزه بهترین پژوهش از جشنواره بیست و پنجم فجر (۱۳۸۵) شد، هرچند ممکن است احتمالاً پژوهشنامه مدون نداشته باشد. در این پژوهش تصویری، نظریه فیلم صدای مستندساز است.
*شکل اجرای پژوهش هم اهمیت دارد یا صرف انجام پژوهش برای داوری کافی است؟
-از آنجایی که پژوهش برای فیلم مستند، جستجوی شکل فیلم نیز هست، داور جایزه پژوهش باید دریابد که آیا شیوه اتخاذ شده در فیلم، مناسب متدلوژی پژوهش هست یا نه. برای مثال فیلم «هفت سالهها» که با اتکا به مطالعه در روش پنل ساخته شده، دارای هشت اپیزود است که به مدت ۴۹ سال طول کشید. حتی در برخی فیلمها، ترکیبی از روش پنل و مورد پژوهشی تاریخی نیز دیده میشود.
روش بازی هم شیوهای دیگر از اجرای پژوهش است. برای مثال فیلم «چون یکی کودک بودن» ساخته فرشته حالی، کارگردان و پژوهشگر به روش بازی ساخته شده است. دختر بچهای را معرفی میکند که یک دوست خیالی دارد. این فیلم از نمونههای خوب شیوه مشاهدهای (در اینجا به معنای سینماحقیقت) است که در آن شاهد اجرای پژوهش در شکل یک نمایش هستیم. فیلمساز بخشی از واقعه را سازمان میدهد. نامهای به داخل خانه میافتد که گفته میشود متعلق به همان دوست خیالی است. رفتار دخترک که مرفه، باهوش، زیبا و خوشسخن است در برابر این واقعه از نزدیک و به صورت مستقیم ثبت شده و دخترک را در مواجهه با واقعیت و حقیقت قرار میدهد. سراسر «چون یکی کودک بودن» به نوعی بازیست. گروه بسیار محدود فیلمبرداری و به ویژه فرشته حالی را همچون کودکی در حال بازی میبینیم و همین صمیمیت است که تجربه فوق را موفق از آب درآورده است. البته اجرای پژوهش فقط یکبار و تنها به شیوه سینماحقیقت امکانپذیر بود.
*نقد شیوه تکوین در فیلمهای مردمنگاری چیست؟
-این نحوه از شناخت فیلم توسط اینجانب در مقاله الگوها و تجربههای سرزمین در دانشگاه سنت اندروز ارایه شد. نقد شیوه تکوین، یک شیوه نقد فیلمهایی است که مدعی مردمنگاری هستند. خود من این شیوه را در مورد بیماری زار در جزیره قشم آزمودم. در شرایطی که ما با فقدان فیلمهای مردمنگاری، نهادهای حمایتگر و نبود همکاری یا شناخته نشدن نحوه همکاری مردمنگاران و فیلمسازان و نبود کاربرد چنین فیلمهایی در مطالعات علمی رو به رو هستیم.
به نظر میرسد در اختیار گرفتن شیوهای که در اینجا پیشنهاد میشود، میتواند راهگشای درک کیفیت پژوهشی بودن فیلم باشد. نقد شیوه تکوین که ضد محصول به نظر میرسد، اثر را به عنوان یک محصول هنری و در خودش در نظر نمیآورد؛ آن را در کارکرد اجزایش بررسی نمیکند بلکه به نحوه فراهم آوردن اجزا از جهان فرا متن میپردازد و آن اجزا را با روش مردمنگاری یعنی حضور در میدان و مطالعه کیفی میسنجد. به عبارت دیگر یک مونوگرافی تازه در برابر مونوگرافی فیلم مینهد.
نقد مراحل تکوین باید آشکار کند که پدیده یا فرآورده فرهنگی واقعاً یک فرآورده فرهنگی است یا دستساز کارگردان، شبه مستند و یا دستکاری شده است؟ به این ترتیب، نقد مراحل تکوین همانند شالودهشکنی به نقد موردی، پایهای و یک شیوه خوانش تبدیل میشود که فرضیات بدیهی در هر اثر را مورد پرسش قرار میدهد و به این ترتیب راه تازهای برای نقد، تفسیر و یا تحلیل درون فیلم، زیباییشناسی فیلم، نقد کالایی شدن فیلم و پژوهش انسانشناسی تصویری هموار خواهد شد. در این صورت نقد شیوه تکوین میتواند تا حدودی جای همان متنی را بگیرد که گفته میشود باید همراه فیلم مردمنگاری باشد.
نقد مراحل تکوین باید آشکار سازد که پدیده یا فرآورده فرهنگی واقعاً یک فرآورده فرهنگی است یا دستساز کارگردانمن شخصاً این شیوه نقد را درباره برخی فیلمهای مستند ایران آزمودهام ولی به نظرم میرسد که هنوز جای نظریه در این نقد کاملا خالی است. البته اگر هیات داوری نسبت به نوع پژوهش و موضوع با مراجع علمی و دانشگاهها مرتبط باشد، هر فیلم را برای متخصص مربوطه میفرستد. متخصصان میتوانند کیفیت و نوآوری در فیلم را محک بزنند و تصمیمگیری در این مورد را تسهیل کنند، نقد شیوه تکوین را میتوان با نقد تکوینی سنجید.
*آیا امکان دارد پژوهشی به صورت فیالبداهه انجام شود؟
-بله، پژوهش سر صحنه و یا در میدان تحقیق (پژوهش فیلمیک) و فیالبداهه که مستقیماً در فیلم قرار میگیرد نیز از ارزش خاص خود برخوردار است. برخی از مستندسازان اساساً به پژوهش مقدم بر فیلم اعتقادی ندارند و میگویند فیلمساز باید در جریان تحول رویداد حضور داشته باشد و به صورت فیالبداهه آن را به پیش ببرد. فیالبداهگی حتی در قالب فیلمهای دارای پژوهشهای مکتوب هم موجود است؛ مگر فیلمنامههای آهنین مثلاً کار در موزه که همهچیز از پیش مشخص و چیده شده است و جایی برای فیالبداهگی نیست. در برخی مستندها، کارگردان در پژوهشهایش مسیر تحقیق را میداند و آن را در عمل و خلاقه به پیش میبرد؛ مثل «آقا یا خانم ب» کار فیما امامی و رضا دریانوش.
*چگونه میتوان پژوهش در مستندهای آرشیوی را داوری کرد؟
-داوران برای قضاوت در پژوهش فیلمهای مستند آرشیوی، نیازمند تجربه در شناخت منابع تصویری هستند و باید بین استفاده از کاربرد تزیینی و یا استنادی تصمیم بگیرند بنابراین قضاوت فیلمهای آرشیوی یا گردآوری به متخصصان آرشیو، تاریخ و انسانشناسی تصویری نیاز دارد. ضمن این که داور فیلم گردآوری باید بداند تصویر آرشیوی، کدام آگاهی تازه را از موضوع فراهم آورده است.
دوازدهمین دوره جشنواره بینالمللی فیلم مستند ایران «سینماحقیقت» طی روزهای ۱۸ تا ۲۵ آذرماه ۱۳۹۷ به دبیری سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد در شهر تهران برگزار می شود.
تازه ترین اخبار میراث فرهنگی ایران و جهان را در تاریخ ما دنبال کنید.
برچیده از سایت مهر