در شرایط ترس و نومیدی نقابها برداشته میشود
نمایشگاه روزهای سگی ۲۰۲۰ درباره روزهای
سخت دوران اخیر و تاثیر آن بر حالات، روحیه و پیچیدگیهای روانی
انسانهاست که در اثر یک بحران هویدا میشوند. در دورههای
بحران، هنگامی که حادثه یا شرایطی پیش میآید که روند عادی زندگی
را بر هم میزند روی دیگری از انسانها بروز میکند که در
شرایط عادی هرگز دیده نمیشود. در شرایط ترس، رخوت، افسردگی و
نومیدی از آینده تمام نقابها برداشته میشود.
در استیتمنت این نمایشگاه آمده است: “آب دریا جوشید، شراب ترش
شد، سگها دیوانه شدند، مرد در خشم میسوخت و همه موجودات
دیگر تباه شدند و اینچنین انسان را در کنار امراض دیگر تبهای
سوزان، تشنج و جنون گرفت.”
به بهانه نمایشگاه جدید افرا صفا با عنوان «روزهای سگی
۲۰۲۰» که در گالری آرتیفکت نیویورک با این هنرمند به گفتگو
نشستیم.
عنوان نمایشگاه «روزهای سگی ۲۰۲۰» است. چطور به این نام
رسید و علت این نامگذاری چیست؟
«روزهای سگی» اصطلاحی در زبان انگلیسی به معنی گرم ترین روزهای
تابستان است. در گاهشماری های قدیمی به روزهایی گفته می شده که
صورت فلکی سگ در حالت درخشان تری قرار می گرفته است و مردم بر این
باور بوده اند که این حالت در ستارگان باعث رخوت و بیماری در
انسانها و دیوانگی در حیوانات و سگها میشود.
شباهتی میان تغییر رفتار انسان ها در اثر یک بحران و بیماری هاری
در سگ ها دیدم. سگ ها حیواناتی بسیار دوست داشتنی و باوفا و صمیمی
هستند که حس دوست داشته شدن و علاقه را در ما ایجاد می کنند و
بهترین دوست انسان ها هستند اما هنگامی که بحرانی مانند بیماری
هاری به جانشان می افتد خویی کاملا متفاوت از آن ها بروز می کند.
غیرقابل پیش بینی و باعث وحشت می شوند. و این بی شباهت به خوی
انسان ها در این دوره ی بحران نیست.
درباره ایده شکل گیری این نمایشگاه بگویید؟
این نقاشیها به دوره اخیر بیماری همه گیری کرونا اشاره دارند
اما دربارهی ابعاد گسترده تری از رفتارهای انسانی نیز است. آنچه
در این مدت برای من جالب بود بُعد رفتارشناسانه
پدیده کرونا بود. اینکه شیوه برخورد آدم ها با یک
بحران چگونه است و اینکه هنگامی که قوانین مرتبط با یک پدیده در
جامعه وجود ندارند انسان ها چگونه خود را تطبیق می دهند. شاهد این
بودیم که در اثر یک امر ناشناخته درهمه جای جهان و حتی بسیاری از
کشورهای پیشرفته و مرفه دنیا چه خوی و رفتار خشن عجیب و غریزی ای
در اثر ترس از انسان ها سر زد.
هنگامی که نظم و روند عادی زندگی در اثر یک بحران که تجربه
قبلی از آن نداریم به هم می خورد نقاب ها بر می افتند و
چهره ای از آدم ها آشکار می شود که تا آن موقع هویدا نبوده است.
نشان می دهد که انسان ها را تنها قوانین در چارچوب هایی قرار داده
است وگرنه ما همان موجودات غریزی هستیم و این حرف های زیادی
درباره ی تمدن بشری دارد. این وجه از بحران کرونا در کنار اتفاق
های دیگری که رقم زد برای من بسیار عجیب بود و دلم می خواست آن را
ثبت کنم.
برپایی یک نمایشگاه بینالمللی آن هم در نیویورک آن هم در
شرایط بحرانی که دنیا با آن مواجه است کار بسیار سختی به نظر
میرسد. چطور شد در چنین شرایطی تصمیم به برگزاری این نمایشگاه
گرفتید؟
تصمیم برگزاری این نمایشگاه از سه سال پیش گرفته شده بود. اتفاقات
زیادی در این چند سال افتاد که تهدیدی برای لغو شدن این نمایشگاه
بود. مثل بالا رفتن قیمت ارز، قانون منع ورود ایرانیان به آمریکا
و تحریم های شدید. اما کرونا دیگر شاه مشکلات بود و ما انتظار
داشتیم که نمایشگاه لغو شود. اما خوشبختانه در تاریخ این نمایشگاه
شهر نیویورک در شرایط بهتری از نظر شیوع بیماری قرار داشت و در
نهایت تصمیم گالری بر برگزاری نمایشگاه با رعایت پروتکل های
بهداشتی بود.
مشکل اصلی برای برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور فرستادن آثار
است که تحریم ها و هزینه های بالا آن را بسیار سخت می کند. ولی به
هر صورت انجام شد هرچند من به دلیل قانون منع ورود ایرانیان به
آمریکا نتوانستم در نمایشگاهم شرکت کنم. اما فکر می کنم تجربه ی
این نمایشگاه نشان می دهد که جلوی سفر و حرکت انسان ها را می توان
گرفت اما جلوی حرکت و پیش روی هنر را نه.
این نمایشگاه چندمین تجربه بین المللی شما بود و چه
تفاوتهایی این نمایشگاه با سایر تجربیات بینالمللی شما
دارد؟
تجربه های پیشین من همیشه نمایشگاه های گروهی بودند. این یک
نمایشگاه انفرادی است و در نتیجه تجربه متفاوتی از نظر اهمیت
نمایشگاه است هرچند اینکه به دلیل قوانین آمریکا و کرونا
نتوانستم در نمایشگاه حضور پیدا کنم کمی شیرینی این تجربه را تلخ
کرد اما به هر حال اتفاقی بسیار فرخنده در این شرایط سخت است.
میزان استقبال علاقهمندان هنری در خارج کشور با توجه به
شناخت و تجربیات شما چه تفاوتهایی با فضای هنری داخل
دارد؟
تفاوتی که من مشاهده می کنم کوچک بودن جامعه ی هنردوست در ایران
نسبت به کشورهای پیشرفته تر است. در کشورهایی که اهمیت دولتی
بیشتری به هنر داده می شود با آموزش در مدارس هنر به بخشی از تار
و پود جوامع تبدیل می شود. رفاه و فراقت از مشکلات زندگی هم البته
بی تاثیر نیست. جامعه ی هنردوست در ایران کم تعداد است هرچند به
خاطر گسترش اطلاعات و دانشگاه های هنر این موضوع دارد به آرامی
تغییر می کند. اما در جوامع غربی اطلاعات عمومی درباره هنر
مدرن و معاصر در بطن جامعه بیشتر است.
درباره این نمایشگاه بگویید و مضامین آن و تفاوت هایی که
با سایر آثار شما دارد؟
نمی شد که در این یک سال کار کرد و تحت تاثیر بحران همه گیری
نبود. این آثار هم به دوره اخیر کووید اشاره دارند. من در نقاشی
هایم به ندرت انسان ها را تصویر می کنم اما کارهایم همیشه درباره
ی آدم هاست و از این نظر نقاشی هایم تغییری نکرده اند. اما از نظر
موضوع نسبت به قبل مضامین وسیع تری برایم اهمیت پیدا کرده اند و
شاید بتوان گفت جهانی تر شده ام. هرچه سن آدم بیشتر می شود بیشتر
متوجه تاثیر مسائل جهانی بر زندگی شخصی مان هستیم. از نظر
تکنیکی می توانم بگویم که دوران کرونا به من کمک کرد چون با وجود
دشواری زندگی تصمیم گرفتم در اجرای نقاشی کمتر به خودم سخت بگیرم
و رهاتر نقاشی کنم. به نظر خودم نقاشی های جدیدم نسبت به قبل
آزادترند و فکر می کنم این روند را ادامه دهم.
افرا صفا پیش از این تجربیاتی نظیر شرکت در آرتفر بینالمللی
آکسفورد در انگلستان، دوسالانه هنر فلورانس و نمایشگاه
بینالمللی کلاژ و مجسمهسازی Marvelous در سانفرانسیسکو را
در کارنامه خود دارد.
افرا صفا متولد ۱۳۷۰ تهران است. تحصیلات خود را در رشتهی
مترجمی انگلیسی به پایان رساند و سه کتاب در زمینهی هنر و
نمایشگاهگردانی با ترجمهی او از نشر نظر به چاپ رسیده است.
مقالات و گزارشهای متعددی از او در مجلهی آنلاین زمینه به چاپ
رسیده است. دوره کوتاه کیوریتوری را در مدرسهی کیوریتوریال ونیز
گذارنده و تجربهی کیوریتوری نمایشگاه را در این شهر دارد.
نمایشگاههای متعدد گروهی در ایران، ایتالیا، فرانسه، انگلستان و
آمریکا را داشته است که می توان به نمایشگاه کلاژ در
سانفرانسیسکو، نمایشگاه تابلوهای کوچک در پاریس، جشنوارهی هنر
فلورانس و آرتفر بین المللی آکسفورد و نمایشگاه انفرادی در
گالری الهه اشاره کرد.
این نمایشگاه از تاریخ ۹ دسامبر (۱۹ آذرماه) تا ۲۵ دسامبر (۵
دیماه) در گالری آرتیفکت نیویورک برپا است.