شهری که جایگاه اولیه بازیهای المپیک بوده و اصلا” نام این بازیها از آن گرفته شده است. در ارزش و مقام بازیهای المپیک در ایام باستان همین بس که در مدت بازیها جنگها متوقف می شد و ورزشکاران از آسیا صغیر، سوریه، مصر و … برای مسابقه و پرستش زئوس (Zeus) به شهر المپیا می آمدند.
فی دیاس تجربه ساخت مجسمه های بزرگ از طلا و عاج را داشت. کارگاه مجسمه سازی او هنوز در المپیا موجود است، او در آنجا قطعات مجسمه زئوس را ساخت و پس از پایان ساخت قطعات در معبد آنها را روی هم سوار کرد.
برای سالها معبد زئوس محل جذب ورزشکاران و بازدیدکنندگان از سراسر دنیا بود. در قرن اول میلاد یکی از امپراتورهای روم بنام گالیگولا (Galigula) قصد آنرا داشت که این مجسمه زیبا را به رم ببرد. اما در میان راه چهارچوب هایی که برای حمل مجسمه ساخته بودند شکست و خساراتی هم به مجسمه وارد شد بعدها این معبد و مجسمه زئوس در قرن دوم میلادی توسط یونانیان مرمت و باز سازی شد.
در سال ۳۹۱ پس از میلاد امپراتور یونان تئودسیوس اول (Theodosius I) بازی های المپیک را ممنوع کرد و درب های معبد زئوس را به روی همه بست. او بازی های المپیک را تمریناتی برای کفر و شرک می دانست. پس از آن باران، زلزله و … آسیبهای جدی به معبد زئوس وارد کرد تا اینکه قبل از قرن پنجم میلادی یکی از ثروتمندان یونان مجسمه زئوس را از معبد به شهری بنام کنستانتینوپل (Constantinople) – که امروز جزو خاک ترکیه و حوالی استانبول است – برد.
مجسمه زئوس در این شهر تا سال ۴۶۲ سالم نگهداری شد تا اینکه در این سال در یک آتش سوزی بسیار بزرگ تخریب شد. در نوشته های به جا مانده از یونان باستان آمده است که “با وجود آنکه معبد زئوس بسیار بزرگ است و با اینکه مجسمه، زئوس را در حالت نشسته نمایش می دهد اما سر مجسمه تقریبآ به سقف چسبیده است. ما نگران هستیم اگر چنانچه روزی زئوس بخواهد بایستد، سقف درهم خواهد شکست!”
ارتفاع مجسمه زئوس حدود ۱۳ متر بود و سطح مجسه به ابعاد ۶.۵ در ۱ متر جای داده می شد، یونانیان باستان مجسمه زئوس را در مراسم مختلف با زیورآلات خاصی آرایش می کردند. در ارتباط با عظمت و زیبایی این مجسه جهانگرد معروف یونانی پاسانیاس (Pausanias) می نویسد :
“روی سر این مجسمه تاجی از برگ زیتون قرار داشت و در دست راست او نشان پیروزی … در دست چپ او عصای سلطنتی که مینا کاری شده بود و روی عصا یک عقاب از طلا نشسته بود. کفشهایش طلا بود و لباسهایش از پوست حیوانات و گل یاس و … تخت پادشاهی او از طلا، چوب آبنوس و عاج فیل ساخته شده بود.”
لازم به ذکر است که مجسمه زئوس یکی از عجایب هفتگانه باستانی می باشد.
……………………………………………………………………………………………………………………………………..
زئوس، (به یونانی: Ζeus)، در اسطورههای یونان، خدای خدایان است. معادل آن در اسطورههای رومی ژوپیتر است. زئوس جوانترین فرزنده رئا و کرونوس بود. او بزرگترین فرمانروای کوه المپ و معبد تمام خدایانی که در آنجا بنا شده بودند، بود. با بودن بزرگترین حکفرما او قانون، عدالت و معنویت را تعیین می نمود، و این مسئله او را رهبر روحانی خدایان و انسانها نمود.زئوس خدای آسمان ها بود، و در اصل به عنوان خدای آسمان و هوا از طرف قبایل یونانی پرستش میشد. نام زئوس مربوط است به کلمهٔ یونانی dios به معنی “درخشان”. از دیگر نشانه های او همانند آذرخش میتوان به عصای سلطنتی، عقاب و سپره او (ساخته شده از پوست بز املتیا) اشاره کرد.
در هنر، معمولا زئوس به مانند یک مرد میان سال همراه با ریش اما دارای یک فیگور جوان و دارای نیرو تصویر می شد. او بسیار شاهوار و با ابهت به نظر می رسید. نقاشان و هنرمندان سعی در بازسازی قدرت زئوس در کارهای خود دارند، معمولا با دادن حالت و ژست هایی که انگار در حال پرتاب کردن آذرخش خود است. مجسمه های زیادی از زئوس وجود دارد، اما بدون شک زئوس آرتیمیزیوم زیباترین آنهاست. در گذشته گمان میشد که آن پوزئیدون است، این مجسمه در موزهٔ ملی آرکیولاجیکال آتن قابل دیدن است
I have been surfing online more than three hours today, yet I never found any interesting article like yours مجسمه زئوس | تاریخ ما. It is pretty worth enough for me. Personally, if all webmasters and bloggers made good content as you did, the internet will be a lot more useful than ever before.