نفوذ ساسانیان در فرارود (ماوراء النهر)

ساسانیان از شاهنشاهی های بزرگ جهان بودند که از سال ۲۲۴ تا ۶۵۱ میلادی فرمانروایی کردند (از قرن سوم تا هفتم میلادی).

سغد مهم ترین منطقه فرارود در دوران باستان بوده است که فراز و نشیب های زیادی را به خود دید. در قرن یکم پیش از میلاد بیشتر سرزمین سغد، بخشی از یک دولت بزرگتر چادرنشین گردید که کنجگو در میانۀ سیردریا، مرکز آن بود. امیرنشین‌های یوئه‌چی و سپس امپراتوری کوشان بخش جنوب‌شرقی سغد را (جنوب کوه‌های حصار) به خود منضم کردند (de la Vaissière, 2011). در واقع از سرنوشت سغد بعد از دوره یوئه‌چی‌ها، جز از راه سکه‌ها و اخبار مآخذ چینی، مدرکی در دست نداریم. شک نیست که در این دوره سغدیان در اتخاذ خط خود از اشکانیان و دین بودا از کوشانیان بهره گرفتند. اما از نظر سیاسی اشکانیان به صورت گسترده و دائم در سغد فرمانروایی نکرده‌اند، در صورتی که پادشاهان کوشان، مخصوصاً فرمانروایان قدرتمند آن خاندان، قلمروی خود را تا مرز جیحون گسترده بودند و احتمال می‌رود که در زمان کانیشکا، کاشغر، سغد و فرغانه زیر سلطه کوشانیان در آمده باشد (قریب، ۱۳۸۶: ۲۳). گمان می‌رود دولت کنگجو سریعاً به یک کنفدراسیون تبدیل گردید. متون چینی به پادشاهی‌های کوچکی که اجزا آنرا تشکیل می‌دادند، اشاره می‌کنند که سغد با نام سویه[۱] از جمله ایشان بود (de la Vaissière, 2004).

در اواسط قرن سوم، شاپور یکم در کتیبۀ کعبۀ زردشت (۲۴۱-۲۷۱ میلادی) قلمروی خود را در شرق تا سغد و چاچستان می‌داند و این بخش‌ها را بخشی از ایرانشهر می‌خواند. او مدعی می‌شود که همه کشورهایی که نام می‌برد به او خراج می‌دادند و با توجه به این موضوع احتمال می‌رود که ساسانیان فتوحاتی در آن مناطق داشته‌اند. نباید از فتوحات بهرام دوم غافل شد که احتمال دارد طی آنها نواحی بیشتری از سغد و خوارزم در این فتوحات زیر سلطه ساسانیان قرار گرفته باشند. محتملاً تا قرن پنجم نفوذ ساسانیان به خصوص در شهرهای غربی آن مانند بخارا کما و بیش باقی ماند (قریب، ۱۳۸۶: ۲۳). اما نفوذ ساسانیان در آن مناطق مطلق نبود و به نظر می‌رسد دولت-شهر‌های خراج گذار در نواحی سغد وجود داشتند.

به طور کلی در دورۀ اشکانی و ساسانی، ملاحظات امنیتی به دلیل وجود امپراتوری بزرگ روم بیشتر متوجه غرب شد و اکثر منابع هم از جنگ‌های ایران و روم خبر می‌دهند. شاید حکومت‌هایی مانند کنگجو مانع هجوم از سمت شمال شرق می‌شدند و از مرزهای شمال شرق تا مدتی آسوده بودند. بنابراین با توجه به مشغله‌های بسیار زیاد شاهنشاهی‌های ایران در غرب، درگیر تصرف مناطق شمال شرق نمی‌شدند و حتی شاید از وجود حکومت‌های نیمه مستقل برای جلوگیری از تهاجمات بیابانگردان حمایت می‌کردند.

رفته رفته در اواسط قرن پنجم میلادی این هپتالیان بودند که توانستند قدرت خود را در این مناطق تثبیت کنند و اتفاقاً با ساسانیان درگیری‌های جدی پیدا کردند اما اکثر بخش‌های شرقی و فرارود از آن هپتالیان شد که طبیعتاً سغد هم بخشی از آن بود. پیروز یکم ساسانی شکست سختی از هپتالیان خورد. قدرت هپتالیان تا جایی بود که قباد پس از آنکه توسط روحانیان خلع شد با کمک آنها دوباره به قدرت رسید و قباد سالانه مبالغی را به آنها می‌پرداخت. اما قدرت آنان در این منطقه دیرپا نبود و ساسانیان توانستند هپتالیان را شکست دهند. انوشیروان بوسیله اتحاد با خانات غربی ترک یا گوک‌تورک‌های غربی به جنگ هپتالیان رفت. او موفق شد هپتالیان را شکست دهد و به نظر می‌رسد سرزمین‌های آن طرف جیحون از جمله سغد تحت فرمان ترک‌ها در آمد. به زودی ساسانیان با ترک‌ها هم درگیر شدند و شاید منافع جاده ابریشم مد نظر آنها بوده است. به هر حال سغد تحت فرمان ترک‌ها در آمد و نقش مهمی در حاکمیت آنها ایفا کرد (de la Vaissière, 2011؛ قریب، ۱۳۸۶: ۲۸).

بازرگانان سغدی که از قرون پیش تجارت ابریشم را در انحصار خود گرفته بودند از قدرت سلاطین ترک به نفع خویش سود جستند به طوری که در موردی حفظ منافع بازرگانان سغد باعث بروز اختلاف بین ایران و ترکان شد و خاقان ترک برای جلوگیری از ضرر بازرگانان سغدی با دولت روم شرقی تبادل نماینده کرد و در نتیجه این رویداد ترکان با روم روابط اقتصادی برقرار کردند (قریب، ۱۳۸۶: ۲۸).

نوشته‌های ترک‌ها به زبان ترکی و خط سغدی به جا مانده است و سغدیان در ترویج فرهنگ، هنر، خط و آیین‌های خود بین اقوام ترک نقش بنیادی ایفا کردند. حتی ایغورها از خط و زبان سغدی بهره‌های فراوان بردند.

در فاصلۀ سقوط ساسانیان و فتح فرارود توسط عرب‌ها، دولتشهرهای سغدی خوش درخشیدند و میراث فرهنگی ساسانیان را به دوش کشیدند. در حقیقت قرن هفتم را می‌توان قرن تجدید حیات فرهنگی سغد نامید که تا قرن یازدهم علی رغم ویرانگری‌های عرب‌ها تداوم داشت. همچنین در قرن هفتم بود که تجارت چین و سغد توسعه چشمگیری یافت و دروازۀ شرقی سمرقند «دروازۀ چین» نامیده شد. با توجه به یافته‌های باستان‌شناسی می‌توان گفت سغد سریعاً و در مدت یک قرن و نیم، تبدیل به منطقۀ پرجمعیتی گردید که جمعیت آن از آبادانی زمین‌های کشاورزی جدا شده از استپ و باتلاق‌ها و احیای بیابان‌ها بهره‌مند شده بودند. شهر پنجیکنت که در ۵۰ کیلومتری شرق سمرقند قرار دارد و محل برخی از قابل توجه‌ترین کاوش‌های باستان‌شناسی در سغد است در میانۀ قرن پنجم میلادی تاسیس گردید. شهر بسیار سریع رشد کرد به طوری‌که دیوارهای آن موجب محصور شدن بیش از حد آن می‌گردیدند. در این زمان یک بازار کوچک در خارج از بارو و در جانب شمال شرقی و یک محله کارگاهی در سوی جنوب ساخته شد (de la Vaissière, 2004).

به نظر می‌رسد با حمله سپاه چین به سغد، خانات غربی ترک استقلال خود را از دست داد. پس از سقوط خاقانات غربی ترک فرمانروایان محلی سغد حکومت یافتند. سغد در این دوره توانست استقلالی نسبی بدست آورد و نقش مهمی در اقتصاد این منطقه ایفا کند.

 

یاری‌نامه‌ها و بن‌مایه‌ها:

– خالقیان، مجید (شهریور ۱۳۹۴). «نقش سغدیان در حفظ، تداوم و گسترش فرهنگ ایرانی در عهد باستان». پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه تهران.

– قریب، بدرالزمان (۱۳۸۶). مطالعات سغدی. به کوشش محمد شکری فومشی، تهران: طهوری.

– de la Vaissière, Étienne (July 20, 2004). “SOGDIAN TRADE“. Encyclopedia Iranica.

– de la Vaissière, Étienne (March 4, 2011). “SOGDIANA iii. HISTORY AND ARCHEOLOGY“. Encyclopedia Iranica.

منبع خردگان

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ