حقایق امپراطوری پارسی هخامنشی که باید بدانید(قسمت اول)

سلسله هخامنشیان به عنوان یکی از دیرینه ترین سلسله های پادشاهی در تاریخ و ایران باستان، موضوع پژوهش محققان بسیاری بوده است. یکی از ویژگی های کم نظیر هخامنشیان، قلمرو وسیعی بود که بر آنها حکمرانی میکردند. این قلمروها از هند تا مصر را در بر میگرفت.

چگونه سلسله هخامنشیان توانست بر قلمروهای وسیع خود حکمرانی کند؟ امپراطوری که از هند در شرق تا لیبی در غرب، یک قدرت نسبتا متمرکز بود که از ابزار قدرتهای محلی برای اداره مناطق، بهره برداری میکرد. در این پست حقایق جالبی از امپراطوری بزرگ پارسیان را با هم مرور میکنیم.

۱. سلسله هخامنشی و یا هخامنشیان در سال ۳۳۰ تا ۵۵۹ قبل از میلاد حکومت کرد و قدرتمندترین امپراطوری جهان باستان محسوب میشود.

نقاشی از هخامنشیان

۲. هخامنشیان در بیش از ۲۰۰ سال حکومت خود، بیش از ۵,۲۰۰,۰۰۰ کیلومتر مربع از زمین را فتح کردند. حکومت هخامنشی، بزرگترین دولتی بود که تا آن زمان تشکیل شده بود و در امپراطوری هخامنشی، ۴۶ نژاد مختلف و مذاهب و زبان های گوناگون زندگی میکردند.

 

۳. کوروش دوم و یا کوروش کبیر از سال ۵۲۹ تا ۵۵۸ میلادی پیش از میلاد حکومت کرد. او در واقع بنیانگذار امپراطوری هخامنشی محسوب میشد.

داریوش اول

۴. داریوش اول پادشاهی مدبر و کارآمد بود و مرزهای امپراطوری را در مقابل تهدیدات خارجی امن کرد. داریوش را میتوان به بزرگترین پادشاه جهان باستان خواند. وی ساخت تخت جمشید شروع کرد.

۵. یکی دیگر از پادشاه بزرگ هخامنشی خشایار شاه بود. او بسیاری از بناهایی که داریوش بزرگ آغاز کرده بود را تکمیل کرد.

۶. با تدبیر کوروش کبیر و داریوش بزرگ، امپراطوری هخامنشی در نهایت به بزرگترین و قدرتمند ترین امپراطوری از نظر حکومتی و اجرایی در طول تاریخ بشر تا این لحظه تبدیل شد. درواقع بزرگترین کار انجام شده به وسیله این پادشاهان، خود امپراطوری بود. امپراطوری هخامنشی اولین ابرقدرت جهانی بود و این درحالی است که بر اساس مدل تحمل و احترام به دیگر فرهنگ ها و مذاهب بنا شده بود.

۷. کوروش کبیر از نوابغ روزگار خود بود و تنها به جهان گشایی اکتفا نکرد. کوروش میخواست اساس تمدن جدیدی ایجاد کند تا کلیه اقوام از زیر بار ظلم و ستم نجات یافته و در کمال آزادی و آسایش زندگی کنند. از این رو ملل مختلف قدیم، او را نجات دهنده نامیدند و یهودیان او چوپانی تشبیه کردند که از جانب خداوند مامور مراقبت از بندگان خداست.

۸. مهمترین بنای دوران هخامنشی، تخت جمشید است که یونانیان به آن پرسپولیس میگفتند. عظیمت این بنا هم امروز از خرابه های آن مشخص است. در ساختم قصر ها و ساختمان های این بنای بزرگ، اکثر پادشاهان هخامنشی دخالتی داشته اند ولی میتوان گفت مهمترین کاخ های آن در زمان داریوش اول و خشایار شاه بنا گردیده است.

۹. حضور این سلسله پادشاهی بر مناطق تحت حکومت خود، حضوری خفیف و ملایم یا به بیان دیگر، حداقلی بود. از آنجایی که ایرانیهای حاضر در امپراطوری در اقلیت بودند، دریافته بودند که تنها با مدارا میتوانند در مناطق مختلف تحت امرشان توازن ایجاد کنند.

۱۰. روش مدارا گرایانه هخامنشیان اینگونه بود که هر منطقه ای را آزاد میگذاشتند که بر مبنای فرهنگ و ساختار محلی و منطقه ای خود اداره شود. شیوه حکمرانی هخامنشیان اینگونه بود که از منابع این سرزمین ها بهره برداری نمیکرد و همچنین نمیخواسته همه ی فرهنگ ها را تحت یک مرکز اجتماعی فرهنگی و سیاسی ادغام کند. هر چند یک قدرت مرکزی برای حکمرانی همواره وجود داشت. در نتیجه مناطق تحت کنترل هخامنشیان علی رغم هم بستگی با امپراطوری، مستقیما تحت تاثیر برنامه دولت مرکزی با اثرات دراز مدت قرار نمیگرفت.

کوروش کبیر

۱۱. کوروش بر همه مناطقی که بر آن مسلط شد و با امپراطوری هخامنشی ضمیمه کرده بود، برده داری را ممنوع کرد. عقاید مهم و اساسی کوروش بعدا بر حقوق بشر جهانی تاثیراتی مهمی گذاشت.

۱۲. در دوره هخامنشیان، روحانیون در دربار نفوذ نداشتند. در میان طبقه اشراف هم ۶ خانواده پارسی و ۶ خانواده مادی طرف توجه بودند. مشاغل سفارت و سرداری و ولایت ابتدا به خانواده های پارسی و سپس به خانواده های مادی میرسید.

۱۳. ساختار امپراطوری هخامنشی مبتنی بر سلطه سیاسی یک قدرت متمرکز بود با بهره برداری از اقتصاد پیرامونی، پردازش مرکزی و توزیع مراکز اقتصادی به مملکت داری میپرداخت.

۱۴. شاهان هخامنشی تعصب مذهبی نداشتند و بنابراین هر ملتی را در اعتقاداتشان آزاد میگذاشتند. همه ممالک تابع ایران آزاد بودند بر اساس اعتقادات مذهبیشان رفتار کنند و مذهب شاهان هخامنشی به اهالی ایران به آنها تحمیل نمیشد. هر مملکتی مختار بود موسسات ملی، سلسله امرا و روحانیونش را حفظ کند. اما آنچه باعث وحدت این ممالک میشد اطاعت از دستورات شاه بود. همچنین ممالک باید مالیات ها تعیین شده را میپرداختند.

۱۵. در دوران اوج امپراطوری، فعالیت های ساختمانی گسترده ای انجام گرفت که بناهای پاسارگاد و تخت جمشید از برجسته ترین آنها بوده است. نقش برجسته ها و تعداد زیادی از اشیاء هنری کوچکتر، سبک قابل توجه آن دوران را به نمایش میگذارد.

فلزکاری به خصوص طلاکاری، بسیار توسعه یافته بود و نمونه های مختلفی از کار فلزکاری با دقت بالا باقی مانده اند.

منبع تاپ تن

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
6 نظرات
  1. کامیار می گوید

    سلام ممنون بسیار جالب بود

  2. طاها می گوید

    عالی بود
    مرسی که سعی میکنین مردم رو با تاریخ پر اباهت ایران اشنا کنین

  3. ناشناس می گوید

    این که ایرانیان چگونه به یکباره یک همچین امپراطوری عظیمی رو به وجود آوردند را باید در نوشته های شاهنامه جستجو کرد.قبل از هخامنشیان،هوخشترو یا همان کیخسرو در شاهنامه کیکاووس منوچهر فریدون و جمشید یه همچین امپراطوریهای عظیمی رو به وجود آورده بودند.پس عظمت هخامنشیان چیزه عجیبی هم نبوده است.

    1. امید می گوید

      زیاد جدی نگیر
      قبل هخامنش که زندگی در قبایل کوچک بودش
      در دوران سیاه تارک هخامنش هم خونه ها اکثراً همه گلی و خشتی بود و مردم با خر این طرف اون طرف می‌رفتن و بَرده مقامات بودن
      فقط حاکمان ستمگر هخامنش یه امارتی برای خودشون ساختن به اسم تخت جمشید و به این طرف و اون طرف وحشیانه حمله ور می‌شدند و چپاول می‌کردند

  4. امید می گوید

    کدوم عظمت هخامنش باو؟
    هیچ از خودتون نپرسیدید این رژیم هخامنش که این همه ازش تعریف الکی و پوشالی دارید به این راحتی بساطش توسط اسکندر برچیده شد و به طور کامل منهدم و نابود شد؟

    ظلم و ستم و شرارت و در دوران سیاه و تباه هخامنش بسیار زیاد بود
    خود کوروش وحشیانه به این طرف و آن طرف می‌تاخته

  5. امید می گوید

    چند تا عکس امارت یونانی کپی پیست می‌زنن می‌نویسن سلسله هخامنش!!
    رژیم هخامنش که می‌گفته من به همه عقاید احترام می‌گذارم؟ دیگه لشکر کشی چه معنی می‌ده اینجا
    خب کوروشت گفته باید به عقاید همه احترام بگذاری دیگه پس حق مخالفت با پیام من و گارد گرفتن هم نداری 🤫😃😏🙂

ارسال یک پاسخ