هنگامی که پاپ اوربان دوم در سال ۱۰۹۶ میلادی فرمان نخستین جنگ صلیبی را صادر کرد، اغلب ممالک اروپایی بدون، چون و چرا فراخوان او را پذیرفتند و سپاهیان خود را روانه
بیتالمقدس کردند.
پاپ جنگطلب ذیل فرمان خود و برای تهییج مردم عادی و حکمرانان بیسواد محلی بهرهمندی از جویهای شیر و عسل در سرزمین فلسطین و کنعان را به مومنان
مسیحی وعده داده بود، اما چیزی که بیش از همه دولتمردان اروپایی سده ۱۱ میلادی را برای لشکرکشی به شرق ترغیب کرد نه وعدههای پاپ مبنی بر کامیابی از مواهب زمینی و آسمانی که ترس از قدرتگرفتن بیش از پیش
مسلمانان خصوصا امپراتوری
سلجوقی بود.
وقتی اَلِکسیوس یکم، امپراتور
بیزانس، در سال ۱۰۹۵ میلادی نمایندگان خود را به رم فرستاد تا طی دیدار با اوربان دوم به خطر روزافزون ترکان سلجوقی و پیشروی مسلمانان به غرب هشدار داده و از او درخواست کمک کنند، اروپاییها برای نخستینبار متوجه وخامت اوضاع شدند.
در این زمان از انقطاع کلیسای کاتولیک
روم و کلیسای ارتدکس نزدیک به ۴ دهه میگذشت و درخواست کمک بیزانسیهای ارتدکس از رقیب کاتولیک تنها یک معنی میتوانست داشته باشد که همانا خطر اضمحلال جامعه مسیحی و قدرتگرفتن مسلمانان در شرق و سپس تمامی اروپا بود.
این در حالی بود که خاطره جنگ ملازگرد و پیروزی بیحرف و حدیث سپاهیان آلب ارسلان سلجوقی بر ارتش
بیزانس به فرماندنی رومانوس چهارم، هنوز از خاطره اروپای مسیحی پاک نشده بود و به همین دلیل احضار مذهبی اوربان دوم و دعوت به تصرف بیتالمقدس بیش از آنکه برای حکام اروپایی نبردی مذهبی تلقی شود، شمایل جنگی پیشگیرانه و پیشدستانه را داشت.
جنگ پیشدستانه با هدفی ظاهرا مقدس
سپاهیان مسیحی در ظاهر برای تصرف سرزمینهای مقدس و در باطن برای گوشمالی ترکان سلجوقی با میانداری اشراف فرانسوی در ۱۰۹۶ میلادی راهی شرق و سرزمین آناتولی شدند. آنها در طول مسیر سرزمین شام را به تصرف خود درآورند و پس از محاصره شهرهای نیقیه و انطاکیه هر آنچه که بیزانسیها در نبرد با امپراتوری سلجوقی از کف داده بودند دوباره به دست آوردند.
پس از فتح
قسطنطنیه در ۱۰۹۷ میلادی، حالا وقت آن بود که فرمان پاپ نیز برای حفظ ظاهر اجرا شود، پس صلیبیون راه سرزمین فلسطین را در پیش گرفتند و در ۱۰۹۹ میلادی بیتالمقدس را اشغال کردند. در این زمان تلاش فاطمیان
مصر برای بازپسگیری این شهر مقدس بینتیجه ماند و صلیبیان که هیچ نیروی قاهری را مقابل خود نمیدیدند با برپایی مستعمرههایی، چون کنتنشین طرابلس، شاهزادهنشین انطاکیه، کنتنشین نیقیه و… مشغول دولتسازی از نوع صلیبی شدند.
جدای از ترکان سلجوقی، بیزانسیها را نیز باید ازجمله مغبونترین طرفهای نخستین جنگ صلیبی دانست؛ زیرا آنها به قصد دفع شر امپراتوری سلجوقی دست به دامن کلیسای کاتولیک شده بودند و حالا با رفتن
ترکها باید زیر بیرق صلیبیون قرار میگرفتند.
سومین جنگ صلیبی به کام مسلمانان
۸۲۷ سال پیش در چنین روزی، برابر ۴ مارس ۱۱۹۳ میلادی، صلاحالدین ایوبی، بنیانگذار دولت ایوبیان مصر و شام که نوار پیروزیهای صلیبیون را پاره کرد در دمشق درگذشت. صلاحالدین هنگام وفات ۵۵ سال داشت و ۶ سال پیش از مرگ، با شکستدادن صلیبیها در نبرد حَطین بیتالمقدس را از آنها پس گرفت.
او که از کردهای زاده تکریت بود کار خود را از دربار اتابک زنگی در شهر شام آغاز کرد و خیلی زود توانست با ابراز لیاقت به مقامات بالای دیوانی دست یابد. وقتی در بهار ۱۱۸۷ میلادی ارتش ایوبیان مصر و شام برای فتح بیتالمقدس به راه افتاد، در سرزمینهای حجاز، مصر، شام و یمن باد به پرچم دولت ایوبی میوزید و در بین حکمرانان مسلمان هیچکس به لحاظ قدرت و آوازه همپایه صلاحالدین نبود.
از این لشکرکشی در تاریخ بهعنوان سومین جنگ صلیبی یاد شده است که طی آن مسلمانان موفق شدند گی لوزینیان، پادشاه صلیبی بیتالمقدس، را به اسارت خود درآورند و شهرهای عکا، مجدل، یافا، ناصره، قیساریه و حیفا را از صلیبیان پس بگیرند.
اروپاییها که چنین شکستی باورشان نمیشد سپاهی گران به فرماندهی ریچارد شیردل راهی سرزمینهای مقدس کردند که آن نیز در برابر سپاه صلاحالدین سرنوشتی جز ناکامی نداشت.