لیکورگوس، قانونگذار اسپارت

مردی افسانه ای که با قانون اساسی اسپارت اعتبار داد.

آتن سولون(دولتمرد) و قانون‌گذار خودش، و همچنین اسپارتا، لیکورگوس(قانونگذار اسپارت)  را داشت – حداقل ما دوست داریم این را باور کنیم. مانند خاستگاه اصلاحات لیکورگوس، خود مرد نیز در افسانه پیچیده است.

پلوتارک درباره ظهور لیکورگوس به قدرت

پلوتارک داستان لیکورگوس را به گونه‌ای روایت می‌کند که گویی او یک شخص واقعی بوده است، البته از نسل یازدهم هرکول، زیرا یونانی‌ها به طور کلی شجره نامه‌ای را هنگام نوشتن در مورد شخصیت‌های مهم استناد می کنند که به خدایان باز می گردد. در اسپارت دو پادشاه وجود داشتند که به طور مشترک قدرت را تقسیم کردند. لیکورگوس، به گفته پلوتارک، پسر کوچکتر یکی از این دو پادشاه بود. همسر برادر بزرگ‌ترش زمانی که برادر و پدر لیکورگوس مردند باردار بود، و بنابراین، نوزاد متولد نشده با فرض اینکه پسر باشد به محض تولد  پادشاه می‌شد . زن برادر  لیکورگوس از او خواستگاری کرد و گفت که اگر او با او ازدواج کند، از شر بچه راحت خواهد شد. به این ترتیب او و لیکورگوس قدرت را در اسپارت حفظ خواهند کرد. لیکورگوس وانمود کرد که با او موافق است، اما به جای کشتن کودک پس از تولد، طبق رسوم یونانی، لیکورگوس کودک را به مردان اسپارت تقدیم کرد و برای کودک نام گذاشت و گفت که او پادشاه آینده آنهاست. خود لیکورگوس قرار بود تا زمانی که نوزاد به سن بلوغ برسد به عنوان سرپرست و مشاور عمل کند.

لیکورگوس برای آشنایی با حقوق سفر می کند

هنگامی که تهمت در مورد انگیزه های لیکورگوس از کنترل خارج شد، لیکورگوس اسپارت را ترک کرد و به کرت رفت و در آنجا با قوانین کرت آشنا شد. پلوتارک می گوید لیکورگوس در سفرهایش با هومر و تالس ملاقات کرد.

لیکورگوس که به اسپارت فراخوانده شد، قوانین خود را تأسیس کرد

سرانجام، اسپارتی ها تصمیم گرفتند که لیکورگوس را به برگردانند و او را متقاعد کردند که به اسپارتا بازگردد. لیکورگوس با این کار موافقت کرد، اما ابتدا باید با اوراکل دلفی مشورت می کرد. توصیه اوراکل چنان مورد احترام بود که به هر کاری که به نام آن انجام می شد، اقتدار می بخشید. اوراکل گفت که قوانین (rheta) لیکورگوس مشهورترین قوانین جهان خواهند شد.

لیکورگوس

لیکورگوس سازمان اجتماعی اسپارت را تغییر می دهد

لیکورگوس با اوراکل در کنار خود، تغییراتی را در دولت اسپارت به وجود آورد و قانون اساسی اسپارت را ارائه کرد. علاوه بر تغییرات در دولت، لیکورگوس اقتصاد اسپارت را تغییر داد و مالکیت طلا یا نقره و مشاغل بیهوده را ممنوع کرد. همه مردها قرار بود با هم در سالن های غذاخوری مشترک غذا بخورند.

لیکورگوس اسپارت را از نظر اجتماعی نیز اصلاح کرد. لیکورگوس سیستم آموزشی دولتی را آغاز کرد، از جمله آموزش زنان، ازدواج‌های عجیب و غریب غیرتک همسری اسپارتی، و نقش دولت در تصمیم‌گیری برای اینکه کدام نوزاد می تواند به زندگی ادامه دهد..

لیکورگوس اسپارتی ها را فریب می دهد تا قوانین او را حفظ کنند

وقتی به نظر لیکورگوس رسید که همه چیز طبق پیشنهادات او انجام می شود و اسپارتا در مسیر درستی قرار دارد، به اسپارتی ها گفت که او یک مأموریت مهم دیگر دارد. تا بازگشت او قسم خورده بودند که قوانین را تغییر ندهند. سپس لیکورگوس اسپارتا را ترک کرد و برای همیشه ناپدید شد.

به گفته پلوتارک، این داستان (فشرده) لیکورگوس است.

هرودوت همچنین می گوید که اسپارتی ها فکر می کردند قوانین لیکورگوس از کرت آمده است. گزنفون می گوید لیکورگوس آنها را ساخته است، در حالی که افلاطون می گوید اوراکل دلفی آنها را فراهم کرده است. صرف نظر از منشأ آنها، اوراکل دلفی نقش مهمی در پذیرش قوانین لیکورگوس ایفا کرد.

مترجم:زهرا طاهری.»

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ