ویژگیهای هنر معماری ساسانی – بخش سوم

    گفتنی است که مایه اصلی این آثار هنری و آثاری مشابه آنها در عصر ساسانی «آسیایی» بوده و سابقه آن در اشکال نه چنان پیشرفته در آسیای صغیر دیده شده است. در میان جانوران به طور عمده نقش قوچ کوهی و گراز به خاطر ارزش سمبولیک آنها که حتّی روی پرچمهای ساسانیان نیز ترسیم می شده اند، دیده می شود. بسیاری از نقوش برجسته و ترسیمی صحنه های شکار در نواحی دیگر نیز، نقوش و صحنه های طاق بستان را به خاطر بیننده می آورند. در هنرهای ظریف و یا هنرهای کوچک بیشتر جلوه هایی از زیبایی شگفت انگیز را مجسم می کنند که فلزات عناصر اصلی این آثار هنری را تشکیل و نشان می دهند. از جمله می توان از بشقابهای حکاکی شده زیبا از طلا، نقره و آلیاژهای قیمتی را نام برد. تنگهایی با پایه های کوتاه و مدوّر، جامهایی با گردن باریک از دیگر آثار هنری عصر ساسانی به شمار می آیند. در مورد نقوش روی بشقابها می توان بیشتر صحنه هایی از شکار پادشاهان را مشاهده کرد که خیلی عادی بنظر می رسد. در این نقوش همانند روی سکّه های ساسانیان سر پادشاهان با هنرمندی و آداب خاص ترسیم شده است. ناگفته نماند که هنرمندان گهگاه این ظروف و حتی پارچه های منقوش را به مناسبتهایی به هنگام باریابی به حضور شاهان ساسانی به آنان تقدیم می کرده اند. بر روی همین ظروف همراه با تنوع صحنه های شکار جانوران وحشی مانند شیر، پلنگ، خرس، گوزن، غزال (آهو) و گورخر به صورت صحنه های شکار دستجمعی یا فردی و پراکنده نقش بسته اند. از عصر شاهان متأخر ساسانی بشقابهایی به یادگار مانده که دارای نقوشی از مراسم باریابی به حضور شهریاران آن سلسله و گاهی نیز شهبانوی ایران ساسانی در کنار پادشاه است. نمونه هایی از موارد بالا و اخیر در موزه های گوناگون در سراسر جهان وجود دارد، از جمله بشقابی که در موزۀ بریتانیا[۱] در لندن نگهداری می شود دارای نقشی است که صحنه شکار گوزن توسط شاپور یکم[۲] دومین پادشاه ساسانی را مجسم می کند. بر روی بشقاب دیگری که در موزۀ آرمنتاژ لنینگراد[۳] نگهداری می شود صحنۀ شکار شیر توسط شاپور دوم (ذوالاکتاف)[۴] که از ۳۰۹ تا ۳۷۹ پادشاه ساسانی بود، به نمایش می گذارد. در برابر و به عکس خمره ها و کوزه هایی از فلزات قیمتی، نقوش چشمگیری بر روی ظروف سفالین و فلزات کم بها و به ویژه ظروف برنزی دیده نمی شوند. گرچه هنرمندان کم و بیش همان زحماتی را در مورد ظروف برنزی متحمل شده اند که در مورد ظروف زرین و سیمین.

    در خلق آثار هنری به اصطلاح کوچک و در عین حال ابتکاری و زیبا بریدن سنگهای سخت به صورت برشها و صفحات ظریف و زیبا در هنر ساسانی بسیار قابل توجه است. در کنار نقشی که در ناحیه گوتا[۵] در اروپا به دست آمده و دربر گیرندۀ کتیبه ای مربوط به شاپور یکم است، در سارونی[۶] نیز کتیبه ای با مضمون پیروزی شاپور[۷] به دست آمده که بر صحنه سنگ ظریفی که در بالا به نمونه های آن اشاره شد نگاشته شده است. برخی این شیوه کار را که مربوط به آغاز دورۀ ساسانی است، همان سبک نقر کتیبه ها در عصر اشکانی می دانند که شمار بسیار اندکی از آن تاکنون به دست آمده است. نقش و کتیبه اخیر در کتابخانه ملی پاریس[۸] نگهداری می شود. این نقش نشان دهنده نبرد سوارکاری ایرانی که همان شاپور یکم باشد و قیصر روم که والریانوس است، می باشد. مهرهایی که از سنگ مخصوص بریده شده متعلق به عصر ساسانی به وفور به دست آمده است. این مهرها گاه به صورت نقشهای کوچک با تصاویری از چهره های انسانها می باشد. این مهرها گاهی نیز همراه با چند سطر کتیبه همراه می باشند و نیز با تصاویری از جانوران از جمله قوچ کوهی و گراز بیشتر دیده شده اند.

    ضرب مسکوکات نیز جزو هنرهای مهم، ظریف و ابتکاری ساسانیان بوده است و دارای ارزش هنری فوق العاده بوده است. ضرب سکه های نخستین شاهان ساسانی ابتکاری هنرمندانه در عرصه مُدل سازی را به ثبوت می رساند و در نوع هنر همانند نقوش صخره ای از ابداعات هنری ساسانیان به شمار می آید. نقوشی که گلدانهای ساسانی را زینت می داده است، نیز در نوع خود بی نظیر و حتی در ایران بی سابقه بوده است. از زمان شاپور دوم[۹] (ذوالاکتاف، ۳۰۹ تا ۳۷۹ میلادی) هنر ساسانی جهت مشخصی را دنبال نکرد و آثار هنری در قوالب معینی ساخته و پرداخته نشدند. ترقی و اعتلای هنر یکبار دیگر در عصر خسرویکم[۱۰] (انوشیروان ۵۳۱ تا ۵۷۹ میلادی) قابل رؤیت است. از این زمان به بعد، همت و علاقمندی این پادشاه خمره ها و ظروف سفالین توسط هنرمندان و لعابکاران به گونه ای بسیار زیبا لعاب داده می شدند. در عصر زمام داری واپسین شاهان ساسانی اهمیت، جذابیت و خلاّقیت از هنر ساسانی رخت بربست و آن علاقمندی پیشین که در هنرمندان ایرانی نقش تعیین کننده داشت دیگر در عرصه هنر ساسانی به چشم نمی خورد.

    در مجموع می توان گفت که وجه مشترک هنری در آثار ساسانی از آغاز روی کار آمدن شان تا فروپاشی امپراطوری ایرانیان یک هنر درباری[۱۱] بوده و چنین هنری تأمین کننده سلیقه، اراده و سفارشات قشر اشرافی جامعه ایرانی بوده است و از جهان خارج هیچ گونه تأثیر چشم گیر و تعیین کننده ای را نپذیرفته است. تنها در مورد هنرهای عامیانه و کوچک می توان این نظریه را پذیرفت که فرهنگ اجتماعی و هنر مردمی نقش و جایگاه خود را داشته است. در هنر فلزکاری و قالب ریزی و نیز پارچه بافی به ویژه انتخاب نقوش پارچه ها سُنن ایرانیان حرف اول را می زده است. همان گونه که پیشتر اشاره شد در هنر معماری ساسانی، مصالح ساختمانی مانند گچ، آهک و سنگ و ساختن طاقهای مقرنس و رواق گونه، ویژگی منحصر به فرد و کم سابقه ساسانی را داشته است. گسترش و تأثیر و نفوذگذاری هنر ساسانی در مغرب زمین، در عرصه های هنرهای گوناگون مختلف و متفاوت بوده است و از استقبال متفاوت و متغیر توسط غیر ایرانیان برخوردار بوده است. این فراز و نشیبها از ظهور و گسترش مسیحیت نیز تأثیر پذیرفته است. می توان گفت که لباسهای کشیشان مسیحی که به پوشاک کلیسا معروف بوده درواقع ریشه در فرهنگ ایرانیان و حتی عهد مغان مادی دارد که لباسهای بلند به شیوه کاهنان معابد عیلامی به تن می کرده اند. شیوه های معماری و دکوراسیونهای معروف ساسانی مربوط به هنر معماری و ماکتهای مربوط به آن از ایران به بلغارستان[۱۲] و سایر سرزمینهای بالکان[۱۳] و به این ترتیب به اروپا و مغرب زمین[۱۴] رسیده است.

 


[۱]. British Museum in London.
[۲]. Sapur I. (2410272 n.ch.)
[۳]. Eremitage-Museum in Leningrad.
[۴]. Sapur II (309-379 n.ch.)
[۵]. Gotha.
[۶]. Sardonyx.
[۷]. Res Gestae div: Saporis.
[۸]. Nationalbibliothek in Paris.
[۹]. Sapur II (309-379 n.ch.).
[۱۰].  Khosrau I. (531-579 n.ch.).
[۱۱]. Hofkunst.
[۱۲]. Bulgarien.
[۱۳]. Balkan-Lander.
[۱۴]. Okzident.

منابع نوشته:
کتاب تاریخ ایران در دوره ساسانیان، اثر دکتر اردشیر خدادادیان
وبسایت تاریخ ما، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ