موضع هنر ایرانی- ساسانی در برابر هنر مسیحی- غربی

    برخی از کارشناسان هنرهای باستانی هنر ایران ساسانی را از زمان شاپور دوم یعنی در سدۀ چهارم میلادی پس از صدور فرمان میلان[۱] توسط کنستانتین[۲] بزرگ قیصر روم در سال ۳۱۳ میلادی و رسمیت و مشروعیت یافتن آیین مسیح[۳] در روم باستان را با وابسته به هنر مسیحی دانسته و تغییرات به وجود آمده در هنر ایران ساسانی از سدۀ چهارم به بعد تا سدۀ ششم میلادی که عصر اعتلا و اوج ترقی و پیشرفت دوبارۀ هنر ساسانی در عصر خسرو یکم (انوشیروان) را ناشی از گسترش آیین فوق در سرزمینهای متعلق به امپراطوری ساسانی می دانند. از جمله ساختن کلیساهای متعدد در مناطق ایرانی نشین و ارمنستان و تبلیغات وسیع توسط کشیشان مسیحی را عوامل عمده تأثیرپذیری هنر ایرانی از هنر مسیحی- غربی می دانند که این ادعا بی هیچ تردیدی درست به نظر نمی رسد. ایرانیان پیوسته کوشیده اند تا اگر نشانه ای از فرهنگ غیر ایرانی در فرهنگ ایرانی وجود دارد، در زدودن و پاک کردن آن بکوشند و به ویژه ساسانیان ستیزی جدّی با فرهنگ بیگانه از جمله یونانی- هلنی داشتند. بدیهی است معماری کلیسا از آن زمان تاکنون در ایران حفظ شده ولی بر هنر معماری ایرانی هیچ گونه تأثیری نگذاشته است. عکس این قضیه که هنر معماری ایرانی بر هنر مسیحی- غربی تأثیر گذاشته است را می توان در نمونه های متعدد ثابت کرد. کلیسای معروف و بسیار قدیمی گرمینی[۴] و پره در حومۀ اورلئان[۵] که در قلمرو امپراطوری رومیان قرار داشته براساس شیوه معماری آتشکده های ایران ساسانی بنا شده است.

    شیوه ساختن مقبره ابتیسین[۶] آگولبرت در کلیسای ژوار[۷] بین شهر پاریس و شاتوتیر[۸]، بی هیچ تردیدی تأثیر پذیرفته از شیوه معماری و ساختن قبور در عصر ساسانیان است. این مقبره در سال ۶۵۵ میلادی یعنی سیزده سال پس از سقوط امپراطوری ساسانی ساخته شده است.[۹] ولی هنر ساسانی کماکان اعتبار خود را حفظ کرده و بر هنر سرزمینها و اقوام دیگر تأثیر گذاشته است. در اینجا این نکته نیز گفتنی است که با آمدن اسلام به ایران و گسترش این دین آسمانی در اقصی نقاط جهان هنر ساسانی کماکان استحکام و اعتبار خود را حفظ کرده و از عظمت آن چیزی کاسته نشد. ایجاد ارتباط ایرانیان با غربیان اروپایی، پایگاه هنر ساسانی را بیش از پیش در سرزمینهای خارج از ایران استحکام بخشید، زیرا هنر ایران همراه با فرهنگ سیاسی ایران در حرکت بود. این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که اصطکاکهای دینی میان موبدان ساسانی و کشیشان مسیحی گهگاه شرایطی را به وجود می آورد که در مناطقی از ارمنستان[۱۰] و لبنان[۱۱] و جنوب ایران که مدتها مسیحی نشین بوده است، مانند خوزستان (اهواز) و سلوکیه و غیره کلیساهایی بر روی خرابه های معابد ساسانیان ساخته می شدند و یا آتشکده ها را تخریب و به جای آن کلیسا می ساختند و عکس آن نیز کراراً به وقوع پیوسته است. از جمله در شوش، ارمنستان، ارومیه (آذربایجان) و حتی در مناطق مرکزی و شمالی ایران، کلیساها را تخریب و به جای آن معابد و پرستشگاه های ساسانی می ساختند. به این ترتیب انتقال یا تأثیرپذیری هنر در هر سرزمینی بی ارتباط با مناسبات و شرایط سیاسی و حتی نظامی نبوده است. باید این واقعیت را پذیرفت هک جنگها یکی از مؤثرترین و پرتوان ترین عامل انتقال فرهنگها از سرزمینی به سرزمین دیگر در طول تاریخ بوده اند.[۱۲]



[۱]. Mailander Tolerznz-Edikt.
[۲]. Konstantin der Grosse.
[۳]. Christentum.
[۴]. Kirche von Germigny-des-Pres.
این شهر به نام قیصر روم اورلئان و به دستور وی در قلمرو رومیان بنا شده است Orlean  [۵].
[۶]. Abtissin Aguilberta.
[۷]. Kirche von jouarre.
[۸]. Chateau-Thierry.
[۹]. Randa, A.:A.a.O.760
[۱۰]. Armenien.
[۱۱]. Libanon.
[۱۲] . خدادادیان، اردشیر: میترا به عنوان عنصر مشترک فرهنگی ایران و روم.

 

منابع نوشته:
کتاب تاریخ ایران در دوره ساسانیان، اثر دکتر اردشیر خدادادیان
وبسایت تاریخ ما، اِنی کاظمی

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ