خاستگاه سومریان باستان
این سوالی است که هنوز هم بر سر آن بحث و جدال می باشد
آقای ویل دورانت معتقد است :” با تمام پژوهشهایی که شده ، نمی توان گفت که سومریان از چه نژادی هستند و از کدام راه به سرزمین سومر آمده اند. آثار نشان می دهد که مردم کوتاه بالا و تنومند بوده ، بینی بلند و راست و غیر سامی داشته اند. پیشانی کمی به عقب چشمان به طرف پایین متمایل بوده است و بیشتر آنان ریش می کذاشتند. “
آقای سجادیه در کتاب “نیاکان سومری ما” نظریات مختلف را به ترتیب زیر جمع بندی کرده است :
-
خاستگاه نخستین قوم سومری محل بثت است ؛ اما امکان دارد که منطقه ای در بخش شمالی ایران یعنی گیلان و مازندران باشد .
-
اقوام سومری از منطقه مورد بحث از یک طرف تا دره سند و از سوی دیگر تا شمال عربستان منتشر شده است و آثاری از زبان و نژاد و تمدن خود باقی نهادند؛ که در هر صورت ، مناطق جنوبی خلیج فارس ، خوارزم و شوش هم به عنوان خاستگاه سومریان مطرح است .
-
شباهتهای چشم گیری میان عقاید و اسامی مردم آراتا در غرب ایران و سومریان یافت شده است .
-
سومریان از هر کجا آمده باشند ، با ساکنان قبلی قبلی بین النهرین و غرب ایران در آمیخته اند .
-
نمی توان آغاز تمدن بشری را تنها به سومریان منسوب دانست ؛ اما آثار باقیمانده تمدنی از آن قوم به حدی است که میتوان آن را پایه گذار تمدن بشری دانست
و در ادامه آقای سجادیه به این نظر میرسد که “پیش از سومریان ، اقوام ایرانی با سومریان در منطقه سومر سکنی داشتند.بعد ها نیز اقوام ایرانی با سومریان درآمیخته اند. تاثیرات فرهنگ و هنر سومری در بلوچستان خوارزم، دره سند، کاشان و خوزستان دیده شده است و در طول زمان هزاران سال خصوصا در دوره هخامنشی به بعد ، فرزندان سومریان با ایرانیان در هم آمیخته اند.لذا اگر سومریان ، آریایی یا آریایی تبار نباشند ، به هر حال از نیاکان نژادی و فرهنگی ما محسوب میشوند . اگر ایرانیان پیش از سومر از تبار آریایی هم نباشند،در اصل موضوع فرقی حاصل نمیشود. اسکلتهای و نگاره های سومری شباهت بسیاری به ایرانیان دارند و قیافه ها ، زرد پوستیا سیاهپ.ست نیستند و با مردم سامیان تفاوتهایی دارند و به قیافه امروز خوزیان ، مردم فارس و کهکیلویه شباهت دارند. اندام ها کوتاه متمایل به بلند ، قوی، چشم ها باز ، صورت ها پر موو چهره ها سفید سیه است ! خلاصه کنیم ؛ همان مردم ایران هستند.”
همون مردمان ایران که زبانشان خیلی نزدیکه به ترکی از نظر ساختاری ومخصوصا فعل
The most important archaeological discoveries in Sumer are a large number of tablets written in cuneiform. Sumerian writing is the oldest example of writing on earth. Although pictures – that is, hieroglyphs were first used, symbols were later made to represent syllables. Triangular or wedge-shaped reeds were used to write on moist clay. A large body of hundreds of thousands of texts in the Sumerian language have survived, such as personal or business letters, receipts, lexical lists, laws, hymns, prayers, stories, daily records, and even libraries full of clay tablets. Monumental inscriptions and texts on different objects like statues or bricks are also very common. Many texts survive in multiple copies because they were repeatedly transcribed by scribes-in-training. Sumerian continued to be the language of religion and law in Mesopotamia long after Semitic speakers had become the ruling race. The Sumerian language is generally regarded as a language isolate in linguistics because it belongs to no known language family; Akkadian, by contrast belongs to the Semitic branch of the Afro-Asiatic languages. There have been many failed attempts to connect Sumerian to other language groups. It is an agglutinative language; in other words, morphemes (“units of meaning”) are added together to create words, unlike analytic languages where morphemes are purely added together to create sentences.
Understanding Sumerian texts today can be problematic even for experts.[citation needed] Most difficult are the earliest texts, which in many cases do not give the full grammatical structure of the language.
During the third millennium BC, they developed a very intimate cultural symbiosis between the Sumerians and the Akkadians, which included widespread bilingualism.[8] The influence of Sumerian on Akkadian (and vice versa) is evident in all areas, from lexical borrowing on a massive scale, to syntactic, morphological, and phonological convergence.[8] This has prompted scholars to refer to Sumerian and Akkadian in the third millennium as a sprachbund.[8]
Akkadian gradually replaced Sumerian as a spoken language somewhere around the turn of the 3rd and the 2nd millennium BC,[23] but Sumerian continued to be used as a sacred, ceremonial, literary and scientific language in Babylonia and Assyria until the 1st century AD.
سومری ها از نژاد گیلانی ها هستن دقیقا تمامی کلمات و لهجه شون مثل ما هستش ما در لهجه گیلکی به گیل میگیم مردی از نژاد گیل و به گمش میگوییم گاومیش که هر دوی اینها در سنگ گیل گمش طراحی شده
درسته سومریها گیلک هستند ومن نمیدونم چرا ترکها میخوان سومریها رو بااستفاده از جعلیات پان ترکیستی به خودشون نسبت بدن