ساقههای خمیده از رنج بیتوجهی/ واردات، کمر شالیکاران را شکست
سایت «تاریخ ما»، گروه استانها- مریم ساحلی: در فراز و نشیب سختیهای تولید، حمایت از شالیکاران ضرورتی انکارناپذیر است. معیشت بسیاری از اهالی استانهای شمالی ازجمله گیلان سرسبز از دیرباز با برنج پیوند خورده است.
امواج طلایی خوشههای برنج، برای چشمها منظری فراموشنشدنی میآفریند و عطر دلانگیز شالیزارها در دامن نسیم و بوی خوش برنج طبخ شده که از پنجره خانهها به بیرون درز میکند در خاطرات گیلانیها تا همیشه ماندگار است.
و البته قامت خمیده بسیاری از زنان سالخورده این دیار نیز راوی حکایت ساعتهای متمادی کار کردن در گلولای شالیزارهاست و چشمهای پدرانِ سپیدمو همواره دلنگران به بار نشستن برنجی است که ریشه در رنج دارد.
شالیزارها، شالیکوبیها، مراکز فروش ماشینآلات و ادوات کشاورزی، تعمیرگاه ماشینهای مربوط به شالیکاری، فروشگاههای سموم ضد آفات و کود ازجمله فعالیتهای اقتصادی هستند که رونقشان وابسته به شالیکاری است. در اهمیت مقوله برنج در گیلان تردیدی وجود ندارد. همانگونه که دشواریهای فراوان کاشت، داشت و برداشت آن و حضور رو به رشد برنجهای خارجی بر کسی پوشیده نیست.
برنج، محصولی استراتژیک است که حمایت از تولید آن از جمله مواردیست که باید مورد توجه مسئولان امر در گیلان و کشور قرار گیرد
از یاد نباید برد در زمانی که مشکلات اقتصادی بیش از همیشه قد علم کردهاند و چرخاندن چرخ تولید بهسختی امکانپذیر است، نمیتوان کشاورزان را به حال خویش رها کرد تا با مشکلات این عرصه حساس، دستوپنجه نرم کنند.
برنج، محصولی استراتژیک بوده که حمایت از تولید آن ازجمله مواردی است که باید موردتوجه مسئولان امر در گیلان و کشور قرار گیرد. مدیریت منابع آب، حمایت از تولید، آموزش مطلوب، مکانیزه کردن کشاورزی، کوتاه کردن دست واسطهها، فراهم کردن بستر لازم برای بهرهمندی شالیکاران از تسهیلات و بیمه، سیاستهای تشویقی و جلوگیری از ورود برنجهای بیکیفیت خارجی که گاهی در سلامتی آن نیز باید شک کرد، برای ادامه کار کشاورزان بهویژه جوانترها مشکلساز بوده و میتواند بر رونق برنجکاری در گیلان بیفزاید.
در سالهای اخیر که بیکاری یکی از مشکلات عمده خانوادههای گیلانی به شمار میآید، کشاورزی بهویژه کشت برنج یکی از عرصههایی است که میتواند فرصتهای شغلی پایداری در این استان ایجاد کند. خاک حاصلخیز و شرایط مساعد جوی گنجینه ارزشمندی است که متأسفانه توجهِ چندانی به آن نمیشود و در این میان سایه سیاه تغییر کاربری اراضی کشاورزی و باغات و همچنین واردات برنج گسترشیافته درحالیکه خودکفایی در حوزه مواد غذایی از ضروریات هر کشور مقتدری محسوب میشود.
مشکلات شالیکاران
زراعت برنج دشوار است و همه گیلانیها با سختیهای این کار آشنا هستند. بانوی شالیکار گیلانی دراینباره به خبرنگار «تاریخ ما» میگوید: امسال اولین مشکلی که با آن دستوپنجه نرم کردیم، کمبود آب بود که بهمرور برطرف شد. بارش بیموقع باران هم مشکل دیگری است که همیشه نگرانش هستیم چراکه میتواند به محصولمان آسیب برساند. بهویژه اینکه زراعتمان را بیمه هم نکرده باشیم. هرچند بیمه هم اگر کنیم، پولی دستمان را نمیگیرد و سال بعد کمکم مبلغی ناچیز به حسابمان ریخته میشود.
همتکار با اشاره به اینکه زمین شالیکاری وی در گذشته باتلاق بوده و با بارش کوچکترین باران دیگر ماشینآلات مکانیزه کشاورزی نمیتواند در آن کار کند، ادامه میدهد: به خاطر همین بیشتر کارها را با دست انجام میدهیم بنابراین هزینه کارگری افزایش مییابد.
وی تصریح میکند: اگر هوا خوب و همه شرایط بر وفق مراد باشد میتوانیم از دستگاه استفاده کنیم، امسال بابت هر کارگر، روزانه ۱۳۰ هزار تومان به انضمام خوراک و هزینه ایاب و ذهاب هم پرداختم. با شروع فصل کار عدهای که مشکل مالی دارند برای کار راهی شالیزارها میشوند اما چون تجربه این کار را ندارند نمیتوانند کارایی لازم را داشته باشند که این خود یکی دیگر از مشکلات شالیکاران است.
افزایش قیمتی که هیچ سودی به شالیکاری نمیرساند
وی ادامه میدهد: زمانی که شالیکار در حال هزینه و به پول نیازمند است، ناچار میشود از فامیل و آشنا یا دلال خرید برنج مبلغی قرض بگیرد به همین دلیل بعد از دروی محصول مجبور میشود برای پرداخت بدهیها بهسرعت برنجش را با قیمتی که در آن زمان رایج است بفروشد. اما آنهایی که تمکن مالی بهتری دارند میتوانند محصولشان را حدود ۳ تا ۴ ماه نگهداشته و با قیمت بالاتری بفروشند.
وی میافزاید: موضوع دیگر این است که بعضی شالیکاران با اجاره زمین مشغول به کارند. من دوست دارم زمین کشاورزی داشته باشم که ندارم. از هر ۳ کیسه محصولی که برداشت میکنم یک کیسه به صاحب شالیزار تعلق میگیرد و ۲ کیسه سهم من میشود از ۲ کیسه من هم یکی صرف هزینهها و دیگری بهعنوان سود برایم باقی میماند.
همتکار با اشاره به اینکه امروزه به سبب وجود امکانات بیشتر، کشاورزی نسبت به گذشته آسانتر شده، بر اهمیت حمایت از کشاورزان تأکید میکند و میگوید: در مزارع مازندران به خاطر شرایط زمین، کشاورزی مکانیزه است اما در گیلان کمتر این امکان وجود دارد. قیمت سموم موردنیاز امسال نسبت به سال گذشته خیلی افزایشیافته درحالیکه میزان برداشت تغییر نکرده و هزینه کردها هم بالا رفته است. ما کود و سموم را به نرخ آزاد میخریم. دولت برای حمایت از ما میتواند کمک کند تا این اقلام بهصورت تعاونی و با قیمت کمتر خریداری شوند.
افزایش قیمت برنج ایرانی موجب رونق فروش برنج خارجی شد
وجود کیسههای برنج وارداتی در فروشگاهها، نگاهها را متوجه خود میکند اما از یاد نباید برد که با گسترش شالیکاری، ممانعت جدی از تغییر کاربری اراضی کشاورزی و افزایش حمایت از تولید میتوان در مسیر کاهش واردات برنج حرکت کرد.
با افزایش قیمتها، مصرف برنج خارجی افزایش یافته وگرنه چه کسی برنج وارداتی را به عطر و طعم برنج ایرانی ترجیح می دهد؟
شهروندی که با یک کیسه کوچک برنج وارداتی از یک فروشگاه خارجشده در پاسخ به این سؤال خبرنگار «تاریخ ما» که آیا همیشه برنج خارجی مصرف میکنید، میگوید: با افزایش قیمتها، مصرف برنج خارجی افزایشیافته وگرنه چه کسی برنج وارداتی را به عطروطعم برنج ایرانی ترجیح میدهد؟
وی میافزاید: قیمت برنج ایرانی بالاتر است و خریداریِ آن در توان ما نیست. در حال حاضر تفاوت قیمت برنج ایرانی و خارجی بهطور متوسط برای هر کیلو حدود ۴ تا ۵ هزار تومان است و این روزها حتی خرید برنج خارجی در توان بسیاری از خانوادهها نیست درحالیکه از گذشته برنج غذای اصلی خانوادههای گیلانی بوده است.
برنج گیلان نیازمند حمایت
گیلان استانی مستعد برای کشاورزی است اما بهرهمندی از این ظرفیت نیازمند مطالعه کارشناسان خبره، آسیبشناسی، رفع مشکلات و بهبود اوضاع موجود است.
نایبرئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی گیلان دراینباره در گفتگو با خبرنگار «تاریخ ما» به مشکلات شالیکاران اشاره و اظهار میکند: امروزه با توجه به هزینههای تمامشده و یکپارچه نبودن اراضی کشاورزی، برنجکاری توجیه اقتصادی برای شالیکاران ندارد. بسیاری از کشاورزان ازآنجاکه حرفه دیگری برایشان وجود ندارد، باوجود این چالشها هنوز مشغول به کشاورزی هستند.
جواد خضر ابراهیمی بهرهمند شدن از دانش و تجربه افراد نخبه در سطوح مدیریت میانی را برای رفع مشکلات و ارتقای وضعیت کشت برنج ضروری دانسته و میگوید: ما به خاطر بارندگی و ظرفیت آبهای تحتالارضی یک استان کشاورزی هستیم اما با توجه به مسئله مهاجرت و خریداری زمینهای استان توسط مهاجران میتوان گفت در آینده برنجی وجود نخواهد داشت.
وی میافزاید: متأسفانه تغییر کاربری اراضی بهراحتی انجام میشود. تخریب درختان در داخل جنگلها بهوضوح قابلمشاهده است و این موارد از معضلات استان ما است. کشاورزان با گران بودن نهادههای کشاورزی و کارمزد کمرشکن تسهیلات بانکی دست به گریباناند. تا زمانی که دریافت وام با بهرههای نجومی همراه است، برنجکار، گلکار، مرکبات کار و کیوی کار نمیتواند کاری کند و ما نیز راه بهجایی نخواهیم برد.
دولت بهجای سوبسید به واردات محصولات استراتژیک از کشاورز حمایت کند
خضر ابراهیمی با اشاره به اهمیت یکپارچهسازی اراضی بر لزوم اجرایی شدن این طرح از سوی دولت تأکید کرده و به خبرنگار «تاریخ ما» میگوید: با اجرای این طرح مرزها برداشته و سطح زیر کشت افزوده میشود.
وی در ادامه به برخی از مزایای یکپارچهسازی اراضی اشاره میکند و میافزاید: با یکپارچهسازی اگر آفتی شیوع یابد با یک سیستم، آفت زدایی صورت میگیرد اما وقتی زمین تکهتکه باشد، هزینه سنگین کودپاشی و سمپاشی بر عهده تکتک افراد خواهد بود. همچنین با یکپارچهسازی اراضی، کاشت و برداشت بهصورت مکانیزه انجامشده و هزینه تمامشده نیز کاهش مییابد اما زمانی که زمین کوچک باشد، دستگاه نمیتواند در آن کار کند. برای رقابتپذیری در دنیا و سرشکن کردن هزینهها باید هزینه تمامشده تولید پایین آورده شود. برای دستیابی به این هدف باید نهادههای کشاورزی ارزان شود و بهره کمرشکن بانکی نیز کاهش یابد.
نایبرئیس کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی گیلان درباره واردات برنج نیز با بیان اینکه برنج، فندق، کیوی و چای ۴ محصول بینظیر و ارگانیک ما است و مردم به دنبال غذای سالم هستند ادامه میدهد: اگر قیمت تمامشده این محصولات پایین باشد بهراحتی مورد مصرف مردم قرار میگیرد اما متأسفانه دولت بهجای اینکه از کشاورز حمایت کند، به واردات یارانه میدهد، درحالیکه اگر به شالیکار کمک شود، هزینه تمامشده کاهشیافته و در نتیجه قیمت برنج نیز کاهش و قدرت خرید این محصولات بهویژه برنج افزایش مییابد و جنس سالم خریداری میشود.
تولید یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تن شلتوک از اراضی شالیزاری گیلان
وقتی سخن از برنامههای دولت برای حمایت از کشاورزی به میان میآید، اذهان متوجه سازمان جهاد کشاورزی میشود.
سرپرست معاونت بهبود تولیدات گیاهی سازمان جهاد کشاورزی گیلان به خبرنگار «تاریخ ما» میگوید: مساحت کل زمینهای زیر کشت برنج در گیلان ۲۳۸ هزار هکتار است و شهرستانهایی که دارای بیشترین وسعت شالیکاری در استان هستند، به ترتیب رشت دارای ۶۲ هزار و ۳۳۸هکتار، صومعهسرا ۲۸ هزار هکتار، لاهیجان ۲۳هزار و ۸۶۰ هکتار و آستانهاشرفیه ۲۳هزار و ۵۷۰ هکتار است.
لیلا بذرکار بر اساس برنامه مدون طی پنج سال ۴۰ درصد بهره برداران باید از بذور گواهی شده استفاده کنند، این در حالی است که هم اکنون بذور گواهی شده تنها ۷ درصد نیاز بذری استان را پوشش می دهدتمرکز شالیکاران گیلانی به استفاده از ارقام محلی و نبود تمایل به جایگزینی ارقام جدید را یکی از مشکلات موجود در کشت برنج دانست و یادآور میشود: با توجه به معرفی ارقام کیفی و پر محصول جدید برنج طی سالهای اخیراً از قبیل رقمهای «گیلانه» و «رش» سیاست سازمان ترویج ارقام جدید است.
بذرکار ادامه میدهد: بر اساس برنامه مدون طی پنج سال ۴۰ درصد بهرهبرداران باید از بذور گواهیشده استفاده کنند، این در حالی است که هماکنون بذور گواهیشده تنها ۷ درصد نیاز بذری استان را پوشش میدهد. همچنین عدم توجه شالیکاران به استفاده متعادل از کودهای شیمیایی و تمرکز بر مصرف کودهای ازت و فسفات و مصرف پایین پتاس نگرانکننده است که با دورههای آموزشی و بهرهگیری از ظرفیت رسانهها باید فرهنگ استفاده از هر ۳ نوع کود پایه و در کنار آنها عناصر ریزمغذی را ترویج کرد.
واردات برنج کمر شالیکار را میشکند
بذرکار درباره تأثیر واردات برنج بر شالیکاری در استان گیلان به خبرنگار «تاریخ ما» میگوید: واردات بیرویه برنج سبب تمایل مصرفکنندگان به تهیه برنجهای با کیفیت پایین بهواسطه قیمت پایین آن میشود و این امر موجب رسوب برنج تولید داخل شده و به شالیکاران لطمه وارد خواهد کرد. چراکه رسوب انباری بهویژه در ماههای منتهی به آغاز فصل کاشت برنج باعث نزول قیمت برنج تجاری شده و کشاورزان را مأیوس میکند.
وی ادامه میدهد: با توجه به بالا بودن هزینه تأمین نهادههایی چون بذر، کود، سم و بهویژه هزینههای مرتبط با آمادهسازی زمین و نشاکاری باید فعالیت شالیکاری را اقتصادی کرده و با واردات بیرویه موجب دلسردی تولیدکنندگان این محصول استراتژیک را فراهم نکرد.
واردات برنج یکی از مواردی است که در زمینه دغدغه شالیکاران مطرح میشود و انتظار میرود متولیان امر در مسیر حمایت از شالیکاران، کاهش قیمت تمامشده برنج ایرانی و کاهش واردات قدم بردارند. بیتردید همه ایرانیان کیفیت و مرغوبیت برنج ایرانی را باور دارند و در بسیاری از موارد تنها به سبب تنگناهای مالی و پایین بودن توان اقتصادی به مصرف برنجهای وارداتی روی میآورند.