بحران بیروت-ریاض با استعفای قرداحی حل نمیشود
به گزارش خبرنگار خبرگزاری تاریخ ما، پس از آن که جورج قرداحی عضوی از کابینه نجیب میقاتی شد، این اظهار نظر وی رسانهای شد و به سرعت دولت سعودی واکنش نشان داده و سفیر خود را از بیروت فراخوانده و روابط سیاسی خود را با لبنان قطع کرد و همگام با ریاض، امارات متحده عربی و بحرین نیز سفرای خود از لبنان را فراخوانده و روابطشان با این کشور را قطع کردند. همین تحولات در آغاز به کار دولت نجیب میقاتی کافی بود تا وی احساس کند که دستش در پوست گردو قرار گرفته و در برابر بحرانی جدید از دریای متلاطم بحرانهای سیاسی و اقتصادی کشورش قرار گرفته است.
از آن روز تاکنون، در واکنش به این داستان جدید، جلسات دولت تشکیل نشده و نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان به صورت مستقیم و غیر مستقیم از قرداحی خواسته است اقدامی ملی انجام داده و با استعفا، گره این بحران را باز کند.
این درخواست برای جورج قرداحی گران آمده است و لذا از اجابت آن تا کنون امتناع ورزیده و معتقد است عقیده او در محکومیت جنگ عربی عربی بوده و هیچ قصد و غرضی برای توهین و یا محکومیت پادشاهی سعودی را نداشته است.
نجیب میقاتی برای عبور از این بحران تا مرز اندیشیدن به استعفا نیز پیش رفت اما با دخالت طرفهای خارجی مانند فرانسه و تلاشهای داخلی لبنان از اعلام استعفا عقب نشینی کرد اما همچنان خواستار استعفای قرداحی است تا جلسات دولت لبنان از سر گرفته شده و راه برای آشتی مجدد با ریاض فراهم کند. برخی اخبار غیر رسمی نیز حاکی از آن است که قرداحی احتمالا به استعفاء تن خواهد داد.
در کشوری مثل لبنان که خود را مهد آزادیهای سیاسی، اندیشه و رأی میداند، موضعی مثل موضع قرداحی موضوعی عادی تلقی میشود، از همین رو بخش وسیعی از افکار عمومی لبنان با وی همراهی کرده و با استعفای وی مخالفت کردند. در همین حال برخی جریانات فکری و سیاسی مستقل لبنانی نگران آن هستند که سقف مطالبات پادشاهی سعودی از استعفای قرداحی بالاتر رفته و پس از آن پیش شرطهای جدید ریاض برای عادی شدن روابط با لبنان مطرح شود.
این در حالی است که دولت سعودی مخالف سرسخت حضور سیاسی حزبالله در دولت است و خواستار حذف حزبالله از ساختار سیاسی و اجرایی دولت لبنان است و بسیاری معتقدند که داستان جورج قرداحی بهانهای برای همین درخواستهای عربستان سعودی است.
قطع روابط عربستان سعودی با لبنان در این شرایط هیچگونه آثار وضعی جدید در اقتصاد بحران زده این کشور ندارد زیرا آنها از سال 2016 تا کنون هیچ سپرده مالی در بانک مرکزی لبنان ندارند و از آن سال تاکنون کمکهای خود به دولت لبنان را کاملا متوقف کردهاند.
پادشاهی سعودی قرار بود تا در سال 2016 سه میلیارد دلار کمک برای خرید تجهیزات نظامی به ارتش لبنان و یک میلیارد دلار برای تشکیلات امنیتی آن اختصاص دهد و این مبلغ را در اختیار فرانسه جهت تامین منابع مالی دولت لبنان قرار داده بود اما در فوریه همان سال تحت عنوان جانبداری دولت لبنان از ایران و حاکمیت و سیطره حزبالله بر امور کشور، این برنامه را کنسل و مبلغ سپرده شده در بانک مرکزی فرانسه را صرف خرید سلاح برای بکارگیری در جنگ یمن کرد.
منابع غیر رسمی لبنان معتقدند تا هفته آینده احتمالا جورج قرداحی از پست وزارتیاش در دولت استعفاء خواهد داد تا راه برای تشکیل جلسات عادی دولت هموار شود گرچه گفته میشود وی این اقدام را مشروط به عادی شدن روابط بیروت ریاض و بازگشت امور به قبل از آغاز بحران کرده است تا هزینه و نتیجه استعفاء قابل دفاع و متوازن باشد.
از سویی دیگر نجیب میقاتی، نخست وزیر لبنان علاقمند است قرداحی با تصمیم شخصی اش از دولت جدا شود تا در برابر افکار عمومی کشور، حزبالله، احزاب و شخصیتهای مخالف خروج جورج قرداحی از دولت قرار نگیرد.
در سویی دیگر از بحران کنونی، حزبالله لبنان و هم پیمانهایش قرار دارند که تمام و کمال از قرداحی و مواضعش حمایت کرده و معتقدند وی هیچگونه اشتباهی مرتکب نشده و هیچ محملی برای برکناری وی از هیئت دولت وجود ندارد با این حال شواهد گواهی می دهند اگر جورج قرداحی براساس تصمیم شخصی اش به قناعت استعفاء برسد، به آن احترام خواهند گذارد.
در هر حال هر اتفاقی در داستان جورج قرداحی بیفتد، موجب نمیشود تا پادشاهی سعودی سنگهایش را با لبنان وابِکَند زیرا آنها پس از آغاز جنگ یمن و نتایج حاصله از آن و تعیین تکلیف دولت سوریه پس از شکست داعش و همکیشانش و تثبیت قدرت پارلمانی حزبالله و هم پیمانانش، سالها است که لبنان را به حال خود رها کرده است تا در آتش بحران اقتصادی بسوزد و آنگاه به عنوان منجی وارد عرصه شود.
پایان خبر / تاریخ ما