پنج گونه ذِن

پنج گونه ذِن

دسته بندى ِ کوُى ـ فنگ زوُنگ ـ مى[۱]، استاد ِ کهن ِ چَن ِ (ذِن) چینى از مهم ترین موضوعات ذِن. مفهوم ذِن در این بافت به طور کلى بر «تمرین مراقبه» (دیانه) دلالت دارد. پنج گونه ذِن این هاست:

۱. ذِن ِ بون پوُ Bonpu (ژا: بون پوُ یا بوم پوُ Bompu ، به معنى «شخص روشنى نیافته معمولى»); گونه اى ذاذِن zen¦za (به ذِن نشستن) که آن را بدون انگیزه دینى، مثلا براى افزایش سلامتى روانى یا جسمى تمرین مى کنند.

۲. ذِن ِ گِدوْ ¦Gedo (ژا: گِدوْ، به معنى «راه بیرونى»); بر گونه اى ذِن با ویژگى دینى دلالت دارد، اما از آموزه هایى بیرون از آموزه هاى بودایى پیروى مى کند. محض نمونه، دیانه ى یوگا یا مراقبه مسیحى را مى توان در این دسته قرارداد. گدوْ ذِن را مى توان در شمار آن دسته تمرین هاى دیانه که جویاى شکوفایى نیروها و توانایى هاى فوق طبیعى هستند نیز قرار داد.

۳. ذِن ِ شوْجوْ ¦jo¦Sho (ژا: شوْجوْ، به معنى «چرخ کوچک»; سن: هینه یانه); گونه اى ذِن که به حالت موُشین جوْ ¦ Mushinjoمى انجامد، حالتى که در آن همه ادراک هاى حسى قطع و (جریان) آگاهى متوقف مى شود. اگر شخص در موُشین جوْ بمیرد، دیگر از نو متولد نمى شود و میان او و چرخ وجود (سَنسارَه) نوعى جدایى مى افتد. از آنجا که ذِن ِ شوْجوْ تنها به یافت آرامش درونى شخص مى انجامد، از نگاه آیین بوداى ذِن که وابسته به آیین بوداى مَهایانه است، با آموزه هاى متعالى بودا ناسازگار است. از سوى دیگر، این دو گونه آخر را با این آموزه ها هماهنگ مى دانند.

۴. ذِن ِ داى جوْ¦ Daijo (ژا: داى جوْ، به معنى «چرخ بزرگ»، سن: مَهایانه); ویژه گى محورى ِ ذن ِ داى جوْ ویژگى خودیافت (کِن شوْ ¦Kensho یا ساتورى Satori) و فعلیت بخشیدن به «راه بزرگ» در زندگى روزمره (موُجوْدوْ ـ نو ـ تاى گِن[۲]) است. از آنجا که در این خودیافت، پیوستگى، و درواقع، وحدتِ خودْ با همه موجودات تجربه مى شود، و از آنجا که فعلیت بخشیدن به «راه بزرگ» در زندگى روزمره، در پیوند با کار براى سود همه موجودات است، این گونه ذِن را مى توان مَهایانى خواند.

۵. ذِن ِ ساى جوْجوْ¦ jo¦Saijo (ژا: ساى جوْجوْ، به معنى «چرخ بى نهایت برتر»); در این برترین شکل تمرین ذِن، شیوه و راه به هم مى آمیزد و یکى مى شود. تلقى از ذاذِن اینجا چون دستاویزى براى رسیدن به روشن شدگى (اشراق) نیست، بلکه یافت سرشت ِ بودایى فطرى در هر موجود است. مى گویند که این گونه ذِن را همه بودایان گذشته تمرین کردند و آن را چون نوک هِرم و گُل ِ سر سبد ِ ذِن بودایى مى دانند. این تمرین، که به شیکان تاذا Shikantaza نیز شهره است، همان گونه ذِن است که دوْگِن ذِنجى[۳] رواج داد.

دیدگاهى را که گه گاه پیش مى کشند که ذِن ِ داى جوْ تمرین خاص مکتب رین زاىRinzai و ساى جوْجوْ خاص مکتب سوْتوْ ¦to¦ Soاست، دیدگاه کاملا درستى نیست. ذِن ِ داى جوْ و ساى جوْجوْ متقابلا مکمل همند و هردو در هم ادغام مى شود و هر دو مکتب، هردو شکل را تمرین مى کند. مکتب رین زاى عمیقاً بر پیدا شدن خودیافت (در رهرو)، با کمک گرفتن از کوْاَن ans¦ Koتأکید مى کند، در حالى که ذِن ِ سوْتوْ تمرین شیکان تاذا را ترجیح مى دهد.

اما،دسته بندى کوُى ـ فنگ زوُنگ ـ مى از پنج موضوع ذِن نشان دهنده دیدگاه بودایى سنتى است که با توجه به شرایط امروزى ــ چون ذِن به آن سوى مرزهاى فرهنگ بودایى گسترش یافته است ــ باید آن را تغییر داد. بنابراین یک مسلمان یا مسیحى مى تواند ذِن ِ شوْجوْ، داى جوْ یا ساى جوْجوْ را در چارچوب زمینه دینى خویش تمرین کند، حتى بنابر دسته بندى پنج گونه ذِن، هر گونه ذِن ِ غیربودایى را مى توان به شکل ذِن ِ گِدوْ در این دسته بندى قرار داد. بنابراین، این دسته بندى به خصوص در چارچوب نظرى ِ آیین بوداى ِ ذِن درست است، درحالى که در رابطه با این دیدگاه که ذِن هسته مرکزى تجربه اى است که پیش فرض و شالوده هر دینى است، این دسته بندى چندان کاربردى ندارد.

The Enc. of Eastern philosophy and Religion, shambhala, Boston, 1994.

منبع:www.religions.ir/staff/staff.php

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ