آیین بودا در زندگى معمولى
آیین بودا در زندگى معمولى
ثواب اندوزى. آیین بوداى سنّتى نقش مهمى در زندگى روستایى دارد. آداب و رسوم مهم است، اما در اصل مقصود از برگزارى آن، ثواب اندوزى به شمار مى آید. لذت بردن از کارهاى نیک دیگران یک کُنش روانى است که بارآور نتایج سودمند آینده است. بنابراین، دِهِش به جا آوردن دستورها یا فرایض و مانند اینها، به طور بالقوه به، به جا آورنده و بیننده به یکسان سود مى رساند. به دیگر سخن، اینها اساساً در شمار اعمال جمعى است که به قصد رسیدن به حال خوش به جا آورده مى شود.
مفهوم به جا آوردن دستورها با خدمت آگاهانه و احترام از روى قصد و توجه به دیگران معناى عام ترى پیدا مى کند. عمل دیانه نیز شامل تعلیم دمّه و شنیدن دمّه است. از این رو، گوش دادن به سوره خوانى متون پالى را ثواب مى دانند و تقریباً نیازى به فهمیدن آن نیست، مشروط به آنکه از این عمل یک واکُنش مثبت پیدا شود، یا یادآور کردارهاى نیک گذشته اى باشد که تأثیرشان هنوز باقى است. البته، فهمیدن آن هم بهتر است ]۸۹: ۴۱;۹۲ به بعد[.
پریتّه. سوره خوانى متون، به خصوص گفتارهاى محافظ (پریتّه)، رایج است. کانون پالى فقط گاهى به این عمل اشاره دارد و همواره آن را براى شفا و محافظت به کار مى بَرَد. راهنماى مشخصى از این گفتارها در دست است، که بیشتر دست چینى از عبارت هاى شگفت آور و مؤثر است. همین مواد در متون سنسکریتى نیز رایج است. بنابراین، این نوع استفاده آیینى از گفتارها، باید طى دو هزار سال گذشته و شاید هم بیشتر، پیدا شده باشد. درست نمى دانیم، چه موقع بسیارى از اشعار و قواعد جدید پالى را براى ساختن مجموعه پیچیده اى از اَشکال معین، براى مقاصد آیینى، افزوده اند. درحقیقت، مؤلفه نیرومند آیینى آن، عامل اصلى بالندگى و کامیابى آیین بوداى جنوبى بوده است. در کنار ثواب اندوزى هاى دیگر، گفتارهاى پالى را در بسیارى از مناسبت هاى جورواجور رسمى، از جمله بعضى رخدادهاى مهم چرخ زندگى شخص مى خوانند. مراسم هاى سنّتى دیگرى نیز رایج است که به ویژه آداب بودایى در آنها نقشى جزیى دارد. اما پریتهخوانى خواننده را در برابر حوادثى که به نوعى خطرناک است یا امکان خطر در آن است، حفظ مى کند، مانند مرگ، بیمارى، حفظ دارایى، به هنگام خطر، در آغاز کار جدید یا ورود به خانه جدید. این چه بسا در کل به ندرت اتفاق بیافتد، اما اغلب با یک بافت آیینى تأثیرگذار و متنوع همراه است که نیازمند کارهاى مقدماتى دقیق بسیار زیادى است، و البته، همه اینها نیز کار ثواب به شمار مى آید ]۳۲: ۲۰۱; ۴۶ به بعد: ۱۰۹;۴۱ به بعد[.
پرستش. اغلب گمان مى کنند که پرستش در آیین بوداى جنوبى بى اهمیت است. این از دید گفتار گام به گام درست نیست، اگرچه ممکن است از دید آموزه متعالى درست باشد. نوگرایان بودایى با تکیه بر این دومى، اهمیت مناسک و پرستش را تقلیل مى دهند. از این رو، مثلا، گاهى نوگرایان با تکیه بر این ادعاى متون که از همان آغاز دیدن نیروانه، «عقیده جزم اندیشانه به دستورها و تعهدها» رها مى شود، این را به خطا به کنار گذاشتن «آیین ها و مناسک» توضیح مى دهند. این تقریباً یک تندروى مدرن است که از انتقادهاى پروتستان ها به آیین گرایى کاتولیکى تأثیر پذیرفته است. اما در واقع آموزه بودایى جنوبى، احتمالا در مورد گونه هاى مناسکى، به خصوص گونه هاى خداشناسانه، پیوسته نگاهى محتاطانه داشته است. در نتیجه حتى نوگرایان عملا پرستش سنّتى را با تسامح مى پذیرند، اگرچه چند گروه کوچک با این اعمال به شدت مخالف اند. با این همه، احتمالا در میان بوداییانى که در کل پرستش را مقدمه اى لازم مى دانند، رایج تراست.
آیین بوداى جنوبى سه پرسته را معتبر مى داند: بقایاى جسمانى یک بودا یا ارهت; بقایاى باارزش (یعنى چیزهایى که به نوعى مورد استفاده این دو بوده است); و بقایاى نمادینى که از یک بودا یا دمّه باقى مانده است. پرستش بقایا مجوز کانونى دارد و مطمئناً تاریخ آن به دورانى بسیار پیش از دوره آشوکا بازمى گردد، چون آشوکا بقعه بقایاى قبلى بوداى نخستین را توسعه داد. (درحقیقت، این پرستش بقایا حتى احتمال دارد که تا حدى ماقبل بودایى باشد.) آوردن پیشکش براى بقایا و ستایش و اداى احترام به آنها به ترتیب گونه هایى از دهش و سیلهاند.
بقعه هاى بقایا داراى بناهایى بسیار بزرگ، اغلب با اهمیت تاریخى، یا بناهایى کوچک تر، و حتى قابل انتقال اند. اغلب واژه سنسکریت استوپهباشد. تمثال بودا نیز بسیار مهم است، به ویژه اگر در شمار بقایا باشد.این تصاویر را براى پرستش، در تالارهاى بزرگ در محوطه پاگوداها یادر معابد کوچک ِ خانگى یا محل کار نگهدارى مى کنند. بنابر آثار باستان شناسى، تمثال بودا در قرون اخیر به آیین بودا وارد شده است، اما سنّت بودایى دوران آغارین را که هنوز تمثالى در آن راه نیافته بود به سختى بهیاد مى آورد. پرستش هر بقایایى ثواب به شمار مى آید. پیشکش کردن دارایى هاى شایسته (مانند بخور، چراغ هاى روغنى، شمع، حتى آب، خوراکى یا پوشاک، کلا رایج است)، اداى احترام با خم شدن یا حرکات سرودستبه خصوص به شکل سجده، خدمت از راه نظافت، تزیین، خواندن اشعار مناسب یا نواختن آلات موسیقى، همه اینها ثواب به شمار مى آید و نیز در عین حال نویدبخش نتایج سودمند آینده است و به آمادگى براى راه مى انجامد ]۴۱; ۳۲; ۷۹ به بعد[.
جشن ها. آیین بوداى جنوبى داراى یک تقویم قمرى سنّتى است که از کشورى به کشور دیگر تفاوت چندانى ندارد. اکثر روزهاى بَدر پیوند خاصى با زندگانى بودا یا تاریخ آیین بودا دارد مشهور است و در زندگى دِیرنشینى ِ بودایى، مهم به شمار مى آید. اغلب، غیررهروان در این روزها از دِیرها دیدن مى کنند. ایشان به خصوص در سرى لانکا، لباس هاى مخصوصى، معمولا به رنگ سفید، به تن مى کنند و دستورها و فرایض بیشترى به جا مى آورند. هرچند براى این آیین ها ارزش زیادى قائل اند، آنها را به هیچ وجه اجبارى نمى دانند، اما احتمالا اکثر بوداییان روستایى آنها را دست کم چند بار درسال، به خصوص در مهم ترین روزهاى بَدر، برگزار مى کنند. جشن هاى سالانه، هم محلى و هم کشورى، فرق چشمگیرى با هم دارند. جشن هاى سال کشاورزى (یعنى شخم زنى، بذرافشانى) و در حضور خدایان یا ارواح خاص، در مناطق خاص رواج دارد. عناصر بودایى این جشن ها بسیار با هم فرق دارد. همه کشورهاى بودایى جنوبى، جشن سال نو را در بهار برگزار مى کنند، که با یک تقویم خورشیدى تعیین مى شود، هرچند که با تاریخ دقیق اندکى فرق دارد.
جدول ۳ جشن هاى سالانه آیین بوداى جنوبى
فصل نام پالى ماه اهمیت روزهاى بَدر جشن هاى دیگر این ماه
تابستان ۱ چیتّهCitta جشن هاى سال نو خورشیدى
۲ وِیساکه تولد، روشن شدگى و روشن شدگى نهایى بودا جشن فشفشه (لائوس)
۳ جِیته ورود مَهینده به سرى لانکا
۴ اسله دریافت، ترک خانمان، نخستین گفتار و رفتن بودا به دومین آسمان جشن هاى محلى (سرى لانکا)
یک ماه اضافى (دومین اسله)، که گاه براى منطبق کردن تقویم هاى قمرى و خورشیدى افزوده مى شود
فصل باران ۵ سونهSavana
(فصلى که رهروان ۶ پوته پدهPotthapada ** جشن نیاکان (تایلند)
در مکانى ساکن ۷ اسه یوجه** پایین آمدن ]بودا[از دومین آسمان پس از تعلیم ابى دمّه جشن بذرافشانى (سرى لانکا)
مى شوند) ۸ کتیکه** فرستادن نخستین مبلغان بودایى به بیرون مراسم اعطاى خرقه (کَتینهkathina)
زمستان ۹ مگّه سیرهMaggasira تشکیل انجمن زنان رهرو
۱۰ پوسّهPhussa جشن برداشت محصول
۱۱ مَگهMagha اجتماع شاگردان و انکار بودا در مورد طول عمرش
۱۲ پگّونهPhagguna خاستگاه جهان در هر چرخه جهان جشن ماسه پگوده ها(برمه)
جشن وِیسنتَرهVessantara (تایلند)
در سرى لانکا دو روز از مهم ترین روزهاى بَدر، ویساک، یادآور فرستادن نخستین مبلغان بودایى به بیرون و پایان قانونى وسّه است. هر دو جشن در شمار جشن هاى چراغانى است. وسّه با مراسم اهداى خرقه به سَنگه پایان مى یابد.
اکثر جشن هاى بودایى را به شکلى کمابیش جدى برپا مى کنند. معمولا این جشن ها را با شور و نشاط، در فضایى سرشار از تفریح و شادى برگزار مى کنند. تزیینات بسیار رنگارنگ و دقیقى به کار مى برند. در جشن هاى مختلف از چراغ یا فشفشه، نمایش هاى مهیج، وسایل تفریحى، نمایشگاه، رژه، ماکت یا ورزش هاى آبى استفاده مى کنند. بعضى از اشخاص که متعهدترند، از این فرصت استفاده کرده، به عمل دینى مهم ترى دست مى زنند که نوعاً بیشتر بسته به انتخاب شخص است ]۳۸[.
زیارت. سنّت باستانى ِ زیارت ِ مراکز بودایى در هند، که با زندگانى بودا پیوند داشت، پس از فتح شمال هند به دست مسلمانان کلا بهحالت تعلیق درآمده بود، اما در قرن اخیر به طرز چشمگیرى جانى تازه گرفته است. زیارت هاى محلى تر رواج بیشترى دارند. خصوصاً، بسیارى ازمکان ها در سرى لانکا، که با تاریخ و بناهاى تاریخى ِ بودایى پیوند داشتند، از دیرباز مراکز زیارت به شمار مى آیند. بعضى از زیارت ها موسم و اعمال خاص خود را دارند. عموماً زیارت ها را اعمالى لذت بخش و با فضیلت مى دانند ]۴۱: ۱۰۸; ۱۵ به بعد; ۳۵ به بعد[.
. anumodana
. paritta
. rakkha
. stu¦pa
. thu¦pa
. da¦gaba
. pa¥goda¥
. bodhi tree
. Mahinda
. Anu¦radhapu¦ra
. Bodgaya¦
. رک: جدول ۳.
. uposatha
هرماه در بدر کامل مى شود. طول هر ماه به تناوب سى یا بیستونه روز است. آغاز سال به اعتدال ِبهار نزدیک است.
سه ماه از چهار ماه فصل باران را، به منزله دوره فعالیت سخت سَنگه جشن مى گیرند. در طول این مدت در یک جا ساکن مى شوند.
. wesa¦k
. wesa¦kha
. Poson
Jettha
. vassa
. asalha
. Assayu¦ja
. kattika
. چهار زیارت گاه اصلى بودایى عبارت اند از:
الف. بودگیا bodh-gaya¦، شهرى در نود کیلومترى جنوب پتنه، در بهار هند. نقل است که اینجا شاکیه موتى، بوداى تاریخى، پس از چهل و نه روز مراقبه در زیر درخت بودى به بیدارى کامل رسید. معبد مهابودى Maha¦bodhi، که امپراتور آشوکا در آنجا ساخت، هنوز باقى است.
ب. کوسیناره Kusina¦ra، همچنین کوشینَگره و کوشینره، کسنیه کنونى، واقع در ایالات اوتّرـ پرادش، جایى که بودا شاکیه موتى در آن به پرى نیروانه (نیروانه پس از مرگ) رفت. پس از مرگ جسد او را در حومه کوسیناره سوزاندند. بنا به سنت، بخشى از بقایاى او را در یک استوپه (بقعه) در کوسیناره نگهدارى کردند. از این رو این محل به یکى از مهم ترین اماکن مقدس و زیارتى بودایى تبدیل شد.
ج. لومبینى Lumbini، این شهر زادگاه شاکیه مونى بوداى تاریخى است. لومبینى نزدیک پایتخت حکومت شاکیه، کپیلهوستو قرار داشت. و در جنوب نپال کنونى واقع است. بنابر سنت، مایا، مادر بودا، او را در بیشه اى، ایستاده در حالى که شاخه اى را چسبیده بود به جهان آورد. نشانه این محل میل سنگى است که امپراتور آشوکا آن را در قرن سوم قم به نشانه دیدار خود از آنجا برافراشت و امروز یکى از چهار زیارتگاه اصلى بودایى به شمار مى آید.
د. سارنات Sa¦rna¦th، محلى در نزدیکى بنارس، که بودا نخستین گفتار یا موعظه خود را عرضه کرد. این موعظه که به نخستین گفتار «به گردش در آوردن چرخ آیین» مشهور است، دو ماه پس از روشن شدگى، در باغ گوزن ها عرضه شده بود. این محل را در سارنات دست کم از زمان آشوکا محترم شمرده اند. سارنات یکى از چهار زیارت گاه اصلى بودایى است که زائران بودایى سراسر جهان را به سوى خود مى کشد. م.