با رسم و رسوم عجیب و غریب ازدواج اسکاتلندی ها آشنا شوید
پیش گویی نام همسر آینده
اکثر اسکاتلندی ها به طور منطقه ای ازدواج میکنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد میگیرند که چگونه همسر آینده شان را برگزینند و کاملاً میدانند که چه توقعاتی از همسرشان میتوانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به کارهایی میزنند به عنوان مثال، جوانان در شرف ازدواج سیبی را کامل پوست میکنند (در حین پوست کندن، نباید پوست آن از وسط جدا شود.) سپس هنگامیکه ساعت دوازده میشود، پوست سیب را دور سرشان میچرخانند، بعد آن را از بالای شانه چپ شان به هوا پرتاب میکنند.
هنگامیکه پوست سیب به زمین میافتد، به شکل هر حرفی که درآید، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شکل میدهد. همچنین رسم است که دو فندق درسته را در آتش بیندازند. اگر فندق ها به آرامی و بدون سر و صدا سوخته شوند، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود. اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند، نشانه آن است که یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود.
آداب والنتین روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی زنانه و مردانه را روی چندین ورق کاغذ مینوشتند و آنها را درون چندین کلاه قرار میدادند. هر شخصی یک اسم خاص را از درون کلاهی بیرون میکشید. در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یکدیگر محسوب میشدند. اکنون نیز رسم جدید فرستادن کارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت میگیرد.
پسرها روی کارت های والنتین مینویسند: پستچی، پستچی، معطل نکن، درنگ جایز نیست، فوراً این پاکت را به نزد دختری برسان که قصد ازدواج با او را دارم. سپس پاکت را با کلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با کلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام مییابد و هرگز نمیمیرد) مهر و موم میکنند و برای دختر مورد علاقه شان میفرستند. خود را پوشاندن این سنت در بسیاری از نقاط کشور اسکاتلند رایج بود، به خصوص در شهر ارکنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد، تاریک، بلند و طولانی زمستانی آنجا)؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست میکردند که به تنهایی به اتاقی بروند و کنار یکدیگر بنشینند.
این عمل در حالی انجام میشد که هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متکا یا ملحفه ای ضخیم خوب میپوشاند. به این ترتیب زوج جوان و نامزد میتوانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت کنند، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یکدیگر پیدا نمایند. البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت میگرفت. کندن اسم روی درخت یا سنگ حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگ ها و صخره ها کنده میشد. امروزه، برخی از این آثار کنده کاری هنوز هم وجود دارد.
منشأ جهیزیه انتظار میرفت که عروس مجموعه ای کامل از ملحفه و روبالشی، پتو، سفره، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد. همچنین لازم بود که پدر دختر جهیزیه ای کاملی تهیه کند که اغلب شامل یک رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد میشد. به این ترتیب اکثر ملاکان (زمین داران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی میرفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث میشد که دختر مرفه تر جلوه کند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)
سال کبیسه: گفته میشود که در قرن یازدهم، ملکه مارگارت به دخترها اجازه داد که در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان، درخواست ازدواج کنند. ملکه مارگارت این اسم را در تاریخ ۲۹ فوریه یک سال کبیسه رواج داد. چندی بعد، رسم شد که اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نکند، مجبور میشد که در عوض یک دست پیراهن و یک جفت دستکش بچگانه برای دختر بخرد تا کینه را از دل او پاک نماید! پایتخت عروسی تا سال ۱۹۲۹، دخترها میتوانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج کنند، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت میگرفت.
ولی بعد از شروع سال ۱۹۲۹، سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود کرد. اگر چه در کشور اسکاتلند، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمیشود. در حالی که در کشور انگلستان تا وقتی که دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمیرسیدند، اجازه و رضایت والدین اجباری بود. در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمیشدند، به کشور اسکاتلند میرفتند تا در آنجا به عقد یکدیگر درآیند.
از آنجایی که شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسکاتلند واقع شده بود، آنجا تبدیل به مکان دائمی عقد و عروسی گشت. امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت میگیرد، که به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند. حالا این شهر مکانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب میشود، حتی برای افرادی که ازدواج نکرده اند. اعلان ازدواج دختر و پسر جوانی که قصد ازدواج داشتند، به کلیسا میرفتند و با صدای بلند اعلام میکردند که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند.
اگر چه، حالا در برخی از جوامع رو به رشد، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام میدهند. دختر و پسر مجبور بودند که دست کم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام کنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت میگرفت.)
ارسال هدایا: دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه میکردند تا به این شکل به آنها کمک کرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند. سپس زوج جوان همه را دعوت میکردند تا هدایای دریافتی شان را ببینند، این رسم مختص غرب اسکاتلند یا گلاسو بود.
اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده میشد. مهمانی زنانه و مردانه دخترها و پسرهایی که قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند، بعد از خارج شدن از محل کارشان، چندین بادکنک، چندین پلاک L شکل و یک لگن را با خود حمل میکردند. (درون لگن را اغلب از نمک پر میکردند.) مقداری گل کاغذی نیز در دست میگرفتند و گاهی از یک چرخ دستی بهره میگرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند. به این ترتیب مردان رهگذر تشویق میشدند که پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریک بگویند.
اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و کنار کشور اسکاتلند به چشم میخورد، ولی در حال از بین رفتن است.
زندگی مشترک (بدون ازدواج):
تا همین اواخر رسم بود که دختر و پسر به واسطه «سکونت و زندگی در کنار یکدیگر» خود را زن و شوهر اعلام کنند. البته امروزه، سنتی موسوم به زندگی مشترک بدون ازدواج وجود ندارد، ولی اندکی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای میگیرند، آن را تزئین میکنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج تشکیل خانواده میدهند. اکنون آمار ازدواج ها در اسکاتلند بیست و پنج درصد کمتر از مقداری است که بیست و پنج سال قبل صورت میگرفت.
همچنین درصد بچه هایی که به این ترتیب به دنیا میآیند، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند.
ازدواج مجانی:
اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت میگرفت که پدر عروس کل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت میکند. مراسم عروسی در اسکاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایکوبی ادامه پیدا میکند. همچنین «عروسی یک پنی» نیز در آنجا رایج بود. به این شکل که هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی میآورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یک روز به طول میانجامیدند.
لباس عروسی:
ملکه ویکتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید. تا قبل از آن عروس میتوانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد، به جز رنگ سبز (چرا که این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا که این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود). به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد، چرا که خوش یمن نیست.
ولی عروس میتواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد.
محل برگزاری مراسم عروسی: مراسم عروسی را میتوانند در هر کجای کشور برگزار نمایند، به شرط آنکه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد. در نتیجه، برگزاری مراسم عروسی در اسکاتلند حتی روز قله های کوه و یا روی کشتی ها نیز امکان پذیر است. ولی اخیراً عقد و عروسی های شهری در محضرها صورت میگیرد. اگر چه اقداماتی در کانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است.
تنه زدن به یکدیگر:
سابقاً رسم بود که عروس در هنگام خروج از کلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید. همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج میشد و قصد داشت کلیسا را ترک کند، مقداری سکه به پشت سرش پرتاب میکرد.
در این هنگام بود که پسرهای جوان به سر و کله هم میزدند تا سکه ها را از آن خود نمایند. امروزه این رسم خیلی متداول نیست؛ چرا که پسر بچه ها برای برداشتن سکه به یکدیگر تنه میزدند و همدیگر را هل میدادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شکستن سر و دست زیاد بود.
حلقه عروسی:
سنت در دست گرفتن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر میگردد، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسکاتلند در قرن شانزدهم، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبک پاپ) در آنجا ممنوع اعلام میگشت.
در حالی که این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد. در دست گرفتن حلقه توسط مردان یک سنت بسیار جدید به شمار میآید.
کیک همراه با زیورآلات:
سابقاً کیک عروسی (گونه ای نان کوچک) را مادر عروس میپخت. سپس یک تکه از آن را بالای سر عروس میبریدند و اگر آن به تکه های کوچکتر تقسیم میشد، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی میکردند. امروزه باب شده که عروس و داماد با یکدیگر کیک را ببرند. چرا که قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ میکرد. همه مدعوین یک تکه کیک میخوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی میفرستادند که برای عروس و داماد هدیه خریده بودند.
چندی بعد، رسم شد که رویه کیک را با میوه تزئین کنند و زیورآلات ارزان قیمت کوچکی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند که با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!
خانه جدید:
در قدیم، پول نقد در دست مردم کمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند. از این رو، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتقاق به خانه جدیدشان میرفتند. داماد از آستانه در دست عروس را میگرفت تا در طول راه عروس سکندری نخورد و به زمین نیفتد، چرا که در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی میکردند
پ