مردم ژاپن

عکس 20080224-wedding 22 u wash.jpg (280×340) %d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85-%da%98%d8%a7%d9%be%d9%86 Tarikhema.org

قامت- آرایه‌ها- لباس- خوراک- آداب مردمداری- نوشابه ساکی- مراسم چای‌نوشی- گلپرستی- طبیعت دوستی- باغها- خانه‌ها

ژاپنیان، که اکنون در جهان سیاست بیش از اقوام دیگر اهمیت دارند، دارای قامتی کوتاه هستند. قد متوسط مردان ۶۰،۱ متر و قد متوسط زنان ۴۸،۱ متر است. در وصف یکی از جنگاوران بزرگ، به نام تامورا مارو، گفته‌اند که قامتش رسا بود… و به ۷۲،۱ متر

می‌رسید. برخی از کارشناسان علم تغذیه برآنند که علت این کوتاهی، کمی آهک در غذاهای ژاپنی است، و کمی آهک‌ زاده کمی شیر است، و کمی شیر معلول کمی چراگاه در سرزمین پرجمعیت ژاپن است. این نظر، مانند نظرهای دیگر این علم، گمانه‌ای بیش نیست. زنان ظاهری ظریف و ناتوان دارند، ولی مانند مردان نیرومندند، و سبب این نیرومندی، که تنها در مواقع اضطرار ظاهر می‌شود، قوت جسمانی نیست، بلکه محتملا جسارت روحی است. حرکات، و همچنین چهره‌های زنان، زیبا می‌نماید، و بازتاب لطافت و صفای آنان در آثار هنری ژاپنی بروشنی مشاهده می‌شود.

ژاپن باستان، مانند کشورهای دیگر، طالب لوازم آرایه‌های گوناگون بود. حتی در اوایل دوره عظمت کیوتو، مردان والامقام به روی خود پودر می‌مالیدند، گونه‌ها را سرخ می‌کردند، به جامه خود عطر می‌پاشیدند، و هر جا که می‌رفتند آیینه‌ای با خود می‌بردند. ‌زنان از قرنها پیش با پودر چهره‌ها را می‌پوشاندند. بانوی نویسنده سی‌شوناگون، در یادداشتهای خود موسوم به یادداشتهای بالشی (حدود ۹۹۱ میلادی) با آزرم می‌گوید: «سر را خم کردم و چهره‌ام را با آستین پوشانیدم. با این کار، خطرپاک‌شدن پودر و نمودار گردیدن لکه‌های چهره در میان بود.» زنان سرخاب به گونه‌های خود می‌مالیدند، ناخنها را رنگ می‌کردند، و گاهی لب زیرین را به رنگ طلا درمی‌آورند. در قرن هفدهم، شانزده چیز، و در قرن هجدهم، بیست چیز در آرایش زنانه استعمال می‌شد؛ پانزده سبک برای آرایش پیش سر، و دوازده سبک برای آرایش پشت‌سر می‌شناختند؛ ابروها را می‌تراشیدند و به جای آنها هلال یا اشکال دیگر می‌کشیدند؛ در دو طرف پیشانی دو خال سیاه می‌گذاشتند تا برای دندانها، که با رنگ سیاه پوشانیده می‌شد، قرینه‌هایی به وجود آید. برآوردن کاخ گیسوی بانوان در دست آرایشگران کاردان از دو تا شش ساعت وقت می‌گرفت. در عصر هیان، اکثر مردان فرق سر را می‌تراشیدند و بقیه موها را به هم می بافتند و، بدان وسیله، سر را به دو نیمه منقسم می‌کردند. با آنکه ریش مردان پرپشت نبود، انبوهی آن واجب بود، و کسانی که اصلا ریش نداشتند، ریش مصنوعی بر چهره می‌گذاشتند. در خانه‌های بزرگان، به هر مهمان یک موچین داده می‌شد تا از ریش‌آرایی باز نماند.

ژاپنیان عصر عظمت نارا، به تقلید چینیان، در زیر ردای تنگ خود شلوار می‌پوشیدند. در دوره عظمت کیوتو، ردای گشاد مرسوم شد. مردان و زنان از دو تا بیست ردای رنگارنگ روی یکدیگر برتن می‌کردند. سرآستینها رنگهای گوناگون رداها را جلوه‌گر می‌کرد و معرف مقام صاحبان آنها بو‌د. زمانی آستینهای لباس زنانه به قدری بلند شد که به زیر زانوها می‌رسید. به هر یک از آستینها زنگوله می‌آویختند تا چون زنان به خرامیدن پردازند، زنگوله‌ها به صدا درآید. در روزهای برفی و بارانی، بانوان کفشهای چوبینی که پاشنه‌های آنها ۲۵ میلیمتر ارتفاع داشت به پا می‌کردند. ژاپنیان، در دوره توکوگاوا، چنان درکار پوشش به تکلف گراییدند که شوگونها

کوشیدند تا، برخلاف جریان تاریخ، مدپرستی را به حکم قانون متوقف سازند. پس، ریش‌گذاری، برخی از شیوه‌های آرایش مو، جورابهای کوتاه، شلوارهای مزین و قلابدوزی شده و دارای آستر ابریشمین را ممنوع کردند و عسسها را به بازداشت مردم خوش‌لباس گماردند! این قوانین در مواردی جامه عمل پوشید. اما مردم حماقت‌زده، برای فرار از قوانین، دست به ابتکارات خردمندانه‌ای زدند. در دوره‌های بعد، شهوت پوشیدن رداهای متعدد فرو نشست، و ژاپنیان به صورت یکی از ساده‌پوشترین و خوشپوش‌ترین اقوام درآمدند.

درگذشته، هیچ ملتی پاکیزه‌تر از ملت ژاپن نبود. توانگران روزی سه بار لباس خود را تغییر می‌دادند، و فقرا، همچون اغنیا، هر روز تن خود را می‌شستند. مردم روستایی، در فصل تابستان در وانهایی که درخارج خانه‌ها قرار داشت شستشو می‌کردند و در همان حال با همسایگان به گفتگو می‌پرداختند. در زمستان، برای گرم کردن بدن، در آبی که حرارتش به ۵،۴۳ درجه سانتیگراد می‌رسید، خود را می‌شستند. پیش از آنکه تجمل به حیات ژاپنی داخل شود، خوراک مردم ساده و سالم بود. چینیان قدیم گفته‌اند که ژاپنیان «قومی دراز عمرند، و مردم صدساله در میان ایشان فراوانند.» خوراک اصلی آنان برنج بود، ولی اشخاص، به فراخور درآمد خود، ماهی و سبزی و جلبک دریایی و میوه و گوشت نیز مصرف می‌کردند. گذشته از اشراف و جنگجویان، کمتر کسی به گوشت دسترس داشت. باربران ژاپنی، که به برنج و اندکی ماهی قناعت می‌ورزیدند، دارای عضلاتی محکم و ریه‌های قوی بودند و می‌توانستند، بدون زحمت، در هر شبانه‌روز، از هشتاد تا صدو سی کیلومتر راه بروند. اما وقتی که به گوشت الفت گرفتند، این قدرت را از دست دادند. امپراطوران عصر عظمت کیوتو زاهدانه کوشیدند که، موافق آیین بودا، کشتن و خوردن حیوانات را قدغن کنند. ولی، مردم چون گوشت را خوراکی لذید یافتند، هر وقت که قدرت خریدن آن را داشتند، در خوردنش افراط ورزیدند؛ حق هم داشتند، زیرا متوجه شدند که روحانیان بودایی خود نیز، چون به خلوت می‌روند، چنان می‌کنند.

ژاپنیان، مانند چینیان و فرانسویان، طباخی را یکی از زیباییهای اصلی تمدن می‌دانستند. طباخان، مانند هنرمندان و فیلسوفان، به نحله‌های گوناگون تقسیم می‌شدند و، برای دفاع از دستورهای غذایی خود، با یکدیگر مشاجره می‌کردند. آداب غذاخوردن به اندازه آداب دینداری اهمیت داشت. ترتیب و کمیت لقمه‌ها، و وضع بدن در مراحل متفاوت غذاخوردن، بدقت معین شده بود. برخاستن صدا از دهان زنان در وقت خوردن یا نوشیدن ممنوع بود. اما از مردان انتظار می‌رفت که با بادگلو از پذیرایی میزبان تشکر کنند! هنگام صرف طعام، در برابر میزی که چند اینچ ارتفاع داشت، روی یک یا هر دو پا برزمین می‌نشستند، و گاهی، بی‌آنکه میزی در میان باشد، خوراک را روی حصیری می‌گذاشتند. معمولا صرف طعام با نوشیدن جامی از شراب گرم برنج یا ساکی آغاز می‌شد. زیرا چینیان از تاهیتو، شاعر قرن هفتم، آموخته بودند که ساکی یگانه مشکل‌گشای حیات است:

در ۱۹۰۵، در توکیو، ۱۱۰۰ گرمابه عمومی وجود داشت، و هر روزه ۰۰۰،۵۰۰ تن، هر یک با هزینه‌ای ناچیز (کمی بیش از۱۰۰/۱ دلار امریکایی)، در آنها استحمام می‌کردند.

از طرف دیگر، کسانی هم که فعالیت بدنی شدیدی ندارند و بوفور برنج می‌خورند، دچار اختلالات دستگاه گوارش می‌شوند.

آنچه خردمندان هفتگانه،

آن مردان اعصار کهن، می‌جستند،

بی‌گمان ساکی بود.

به جای آنکه خردمندانه

با هیئتی موقر هویدا شویم،

چه بهتر است که ساکی بنوشیم،

مست شویم و نعره سردهیم.

چون راست است

که مرگ فرجام همگان است،

پس بیا تا زنده‌ایم

شادی کنیم.

حتی گوهری که شب هنگام می‌درخشد،

نزد ما بیقدرتر است

از نشاطی که ساکی در دل می‌افکند.

اشراف ژاپن چای را مقدستر از ساکی می‌انگاشتند. این برگ خوش‌طعم، که بیمزگی آب جوشیده را علاج می‌کند، نخستین‌بار در سال ۸۰۵ میلادی از چین به ژاپن آمد، اما پا نگرفت. به سال ۱۱۹۱، دوباره آن را به ژاپن آوردند، و این بار رواج کامل یافت. در ابتدا برگ چای را زهرناک می‌شمردند و از آن سودی نمی‌جستند. ولی روزی یکی از شوگونها که در شراب ساکی زیاده‌روی کرده و میزده شده بود، چند فنجان از آن نوشابه خارجی نوشید و حالش به جا آمد. از آن پس، ژاپنیان ارزش چای را یافتند. سنگینی قیمت چای بر لطف آن افزود. بزرگان کوزه‌های کوچک چای را به عنوان هدایایی گرانبها به یکدیگر پیشکش می‌کردند و به جنگاوران دلاور جایزه می‌دادند. کسانی که بر این سعادت دست می‌یافتند، دوستان خود را فرا می‌خواندند تا از آن نوشابه شاهانه سهمی ببرند. ژاپنیان برای چای‌نوشیدن آداب پیچیده و ظریفی وضع کردند. ریکیو، معروف به «چایسالار»، با وضع شش قانون‌ نقض‌ناپذیر، چای‌نوشی را به صورت نوعی کار دینی درآورد: می‌بایست که در مجالس چای‌نوشی یا چانویو (به معنی «آب گرم برای چای») با زدن چوبکهای مخصوص، میهمانان را به چایگاه فراخواند، و ظرف آبدست را همواره از آب پرنگاه داشت. مهمان اگر در خانه‌افزار یا محل پذیرایی متوجه نقصی شود، باید آرام و بیدرنگ مجلس را ترک گوید. سخن جز در موضوعات بزرگ و عالی نباید راند. مجلس چای جای سخنان بی‌ارزش و فریبنده و تملق‌آمیز نیست، و نباید بیش از چهار ساعت طول کشد. در مجالس چای‌نوشی قوری وجود نداشت، بلکه گرد چای را در فنجانی خوش‌نقش قرار می‌دادند و روی آن آب

جوش می‌ریختند و فنجان را دست به دست می‌گردانیدند. پس، هر یک از مهمانان جرعه‌ای می‌آشامید و بدقت لبه فنجان را با دستمال پاک می‌کرد. وقتی که آخرین مهمان بازپسین جرعه چای را می‌نوشید، باردیگر فنجان را دور می‌گردانیدند، به این قصد که، با موشکافی، جنس و نقش و نگار آن را معاینه‌کنند. به این ترتیب، مراسم چای‌نوشی سبب گردید که چینی‌سازان همواره در ظرافت فنجانها و کاسه‌های ظریفتر اهتمام ورزند، و آداب ژاپنی با وقر و لطف و صفا مقرون شود.

گلپرستی نیز در ژاپن رواج داشت. ریکیو چایسالار، همچنانکه آداب چای‌نوشی را وضع کرد، برگلها نیز به اندازه فنجانهای چای ارج نهاد. چون شنید که هیده‌یوشی می‌خواهد به دیدن گلهای داوودی او برود، همه شکوفه‌های باغ را جز یکی از میان برد، بدان منظور که آن یکی، بدون نظیر و رقیب، در مقابل چشمان شوگون مخوف بدرخشد! فن گل‌آرایی همراه با آداب چای‌نوشی در سده‌های پانزده و شانزده تکامل یافت و در سده هجده هنری مستقل شد. استادان گلشناس به زنان و مردان می‌آموختند که چگونه در باغها گلبوته برویانند و چگونه خانه‌های خود را با آن بیارایند. می‌گفتند: تحسین گل کافی نیست، باید در برگ و شاخه و ساقه آن زیبایی بیابیم، جمال هزار گل را در یک گل ببینیم، و گلها را نه تنها از روی رنگ، بلکه از لحاظ خطوط و اشکال هم بسنجیم. به مرور ایام، چای و گل و شعر و رقص ضرورتهای زندگی زنان اشرافی ژاپن شد.

گلپرستی آیین ژاپنیان است. با شوقی دینی و غیرتی ملی گل را می‌ستایند و شکفتن و بالیدن گلها را بدقت زیر نظر می‌گیرند. می‌توان گفت که در ماه فروردین، با پدیداری شکوفه‌های گیلاس، همه ژاپنیان یکی دوهفته برای تماشای آنها دست از کار می‌کشند و حتی به زیارت خطه‌های گیلاس‌پرور می‌شتابند. در ژاپن به میوه درخت گیلاس اعتنایی ندارند، بلکه شکوفه آن را، که علامت ممیز جنگجویان فداکار این کشور است، می‌پرستند. گاه محکومانی که به سوی قتلگاه خود می‌روند، در راه تقاضای گل می‌کنند. بانو چیو در قطعه شعر مشهوری می‌گوید که دختری برای بردن آب به سر چاه رفت. در آنجامشاهده کرد که دلو و ریسمان و پیچکها به هم بافته‌شده‌اند؛ برای آنکه پیچکها را نشکند، از چاه دور شد و از جای دیگر آب آورد! تسورایوکی شاعر گفته است: «کنه قلب انسان هرگز به بیرون نمی‌تراود، اما در

چایکاری اکنون یکی از کشتهای مهم ژاپن است. ظاهراً «شرکت هند شرقی هلند» اول بار در سال ۱۶۱۰ چای را به اروپا آورد و از قرار نیم‌کیلویی چهار دلار فروخت. در ۱۷۵۶، جوناس‌هان‌وی معتقد شد که نوشیدن چای قیافه مردان و زیبایی زنان را خراب می‌کند، و اصلاح‌طلبان آن را به عنوان رسمی وحشیانه مردود شمردند.

هیده‌یوشی و ریکیو، این دو نابغه، به یکدیگر مهر داشتند. ولی هیده‌یوشی، ریکیو را به نادرستی، و ریکیو او را به فریفتن دختر خود متهم کرد! خودکشی ریکیو فرجام‌کار بود.

همچنین در موسم خزان برای تماشای دگرگونی برگهای افرا تن به سفر می‌دهند.

روستای من گلها، مانند پیش، عطربیزی می‌کنند.» این سخن ساده از سترگترین اشعار ژاپنی است، زیرا نگرش یک ملت و یکی از استنتاجات نادر فلسفه را در قالبی زیبا ریخته است. هیچ قومی هیچ‌گاه مانند ژاپنیان به طبیعت مهر نورزیده است. در هیچ سرزمینی مردان و زنان با چنین اخلاصی جلوه‌های طبیعی زمین و آسمان و دریا را پذیرا نشده‌اند، با چنین دقتی به باغ‌آفرینی نپرداخته‌اند، و اینچنین از گیاهان نگاهداری و پرستاری نکرده‌اند. از دیدگاه ژاپنیان، لزومی ندارد که شاعرانی رمانتیک چون روسو و وردزورث بیایند و رفعت کوهها و جمال دریاچه‌ها را بازگو کنند. در ژاپن بندرت خانه‌ای بی‌گل و گلدان، و شعری خالی از وصف طبیعت وجود دارد. اسکار وایلد می‌گفت که انگلیس نباید با فرانسه بجنگد، زیرا نثر فرانسه عالی است. بر همین شیوه، امریکا باید با ژاپن از در صلح درآید، زیرا این ملت همچنانکه گرسنه قدرت است، تشنه زیبایی نیز هست.

فن باغپروری، همراه آیین بودایی و چایکاری، از چین به ژاپن آمد. اما در این مورد نیز ژاپنیان آنچه از طریق تقلید گرفتند، با نیروی خلاق خود دگرگون ساختند. ژاپنیان در عدم تقارن، زیبایی می‌دیدند و در شگفتیهای اشکال بدیع، لطفی خاص می‌یافتند. ریشه درختان و بوته‌ها را در گلدان می‌نهادند و از رشد طبیعی آنها جلوگیری می‌کردند و، با طنزی شیطانی و شوقی سرکش، آنها را چنان می‌پرورانیدند که به صورتهایی غریب درآیند و، در محیط آرام باغ، همانند اشجار بادخورده و تابدار طبیعت طوفانی ژاپن گردند. دهانه‌های آتشفشانها و کناره‌های پرشیب کشور خود را می‌کاویدند تا صخره‌هایی را که بر اثر آتشهای نهانی به صورت فلز در می‌آیند یا در طی قرنها، به دست امواج صبور، اشکال درهم شگرف به خود می‌گیرند، مشاهده کنند. دریاچه می‌ساختند، مسیر رودهای هرز را تغییر می‌دادند، پلهایی که سخت طبیعی به نظر می‌آید، روی رودها برپا می‌داشتند و، در همه این کارهای مطبوع، با طمأنینه به تازه‌جویی می‌گراییدند، و هم براثر گذشتگان گام می‌گذاشتند.

کسانی که جا و وسیله داشتند، خانه خود را به باغی پیوند می‌دادند. خانه‌ها سست‌بنیاد، اما زیبا بود. زلزله از ساختن خانه‌های مرتفع ممانعت می‌کرد. با این وصف، درودگران، خانه‌های چوبی کاملی می‌ساختند، در عین سادگی و زیبایی، از لحاظ معماری، بیهمتا. در این خانه‌ها پرده، نیم تخت، تختخواب، میز و صندلی، وسایل تجمل و خودنمایی، قاب تصویر، و مجسمه وجود نداشت. طاقچه را با شاخه‌گلی می‌آراستند، دیوارهای اطاق را با تصویری کاغذی یا کتیبه‌ای خوش نقش زینت می‌دادند، و کف اطاقها را با حصیری مفروش می‌کردند. لوازم اطاقها منحصر به پشتی و رحل و گنجه کتاب، و نیز قفسه‌ای که لحافها و تشکها را از انظار مخفی می‌داشت، بود. خانواده ژاپنی در خانه‌ای چنین محقر یا در کلبه روستایی محقرتری به سر می‌برد و، در میان طوفانهای جنگ و انقلاب و فساد سیاسی و کشمکش دینی، حیات و تمدن جزایر مقدس را استمرار می‌بخشید.

منبع : , جلد اول : مشرق زمین

نویسنده :

نشر الکترونیکی سایت

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ