دین در تمدن کرت یونان

دین کرتی شاید وحشی باشد، اما مسلما سرشتی دینی دارد. اعتقاد دینی او مشتمل بر عناصری است از فتیشیسم و خرافات، ایدئالیسم و احساس احترام; کوه‌ها، غارها، سنگها، عدد سه، درختان، ستونها، خورشید و ماه، بز و مار، کبوتر و گاو را میپرستد. بینش دینی او تقریبا شامل همه چیز میشود. باور دارد که هوا از ارواح مبارک و ارواح اهریمنی آکنده است و موجودات اثیری جنگلنشین، مانند حوریان و خدایان و پریان، برای یونانیان به ارث میگذارد. با آنکه صریحا به تقدیس مظاهر عضو تناسلی نرینه نمیپردازد، شور زایندگی گاو و مار را از سر خوف حرمت مینهد. چون در جامعه او مرگ و میر وفور دارد، مخلصانه نیروی بارآوری طبیعت را نیایش میکند. هنگامی که جامعه کمال مییابد و به مفهوم خدایی متشخص و انسانوار میرسد، کرتی این خدا را به هیئت مادری تصور میکند که پستانهایی پرمایه و تهیگاه‌هایی برجسته دارد، و خزندگان از درون سر او زاده میشوند و گرداگرد بازوان و روی سینهاش میخزند و در گیسوانش چنبره میزنند. این خدا نمایشگر واقعیت بنیادی طبیعت است، و میرساند که قدرت مرموز زن – تولید مثل- بر بزرگترین دشمن انسان – مرگ – غالب میآید. در نظر انسان کرتی، این مادر لاهوتی، یا مادر-خدا، نماینده سراسر حیات است – حیات نباتی و حیوانی و انسانی. چون گیاهان و جانوران را هم مانند انسان از آیات و فیضانات او میشمارد، صورت او را با صور گیاهان و جانوران قرین میکند. در برخی از تصاویر کرت، این مادر – خدا، کودک الاهی خود – ولخانوس – را، که در غاری کوهستانی زاده است، در آغوش دارد. چون در مادر و کودک الاهی تامل ورزیم، در مییابیم که این دو از کرتیان به اقوام دیگر رسیده و در میان اقوام متفاوت نامهای متفاوت به خود گرفتهاند: ایسیس و هوروس، عشتر و تموز، کوبله و آتیس، آفرودیته و آدونیس. این را هم در مییابیم که فرهنگهای پیش از تاریخ اقوام نخستین وحدت دارند و مفاهیم دینی دنیای مدیترانه از پیوستگی بهرهمندند.

زئوس کرتیان، که یونانیان او را ((ولخانوس)) میخوانند، در دل کرتیان به قدر مادرش حرمت ندارد. اما بتدیج بر اهمیتش میافزاید و مظهر رطوبت و باران بار آور – که در این دین، و نیز فلسفه طالس، بنیاد همه چیزها به شمار میرود – میشود. اما ولخانوس جاویدان نیست. پیکر او انگشتان انسان در میرود، دست یابند.

 

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ