جنگ صلیبی ششم

جنگ صلیبی ششم یا جنگ صلیبی فریدریش دوم تلاشی مجدد از صلیبیون برای به دست آوردن اورشلیم بود که در سال ۱۲۲۸ میلادی آغاز شد و در سال ۱۲۲۹ خاتمه یافت. پس از گذشت ۷ سال از جنگ صلیبی پنجم که به شکست صلیبیون انجامید، فریدریش دوم، امپراتور مقدس روم، جنگ صلیبی جدیدی را برای تصرف مجدد مناطقِ از دست رفته ی پادشاهی اورشلیم آغاز کرد. اما این رخداد، در حقیقت نه یک جنگ صلیبی تمام عیار بلکه مکاتبات دوستانه و حاکی از تعارف بین امپراتور فریدریش و سلطان کامل ایوبی بود. بعد از این مکاتبات و عقد صلح‌نامه‌ای جدید، شهر اورشلیم و تعدادی از مناطق اطراف آن برای مدت حدود ۱۵ سال در اختیار مسیحیان قرار گرفت، هر چند مسلمانان نیز مجاز بودند که برای زیارت، به راحتی و بدون دردسر به بیت‌المقدس و مسجدالاقصی بروند.

جنگ صلیبی پنجم در سال ۱۲۲۱ میلادی با ناکامی صلیبیون خاتمه یافت. در سال ۱۲۲۲ میلادی، جان برین، پادشاه اورشلیم، به قصد تحریک پاپ هونوریوس و پادشاهان غرب اروپا برای تدارک جنگ جدیدی با مسلمانان و نیز یافتن همسر مناسبی برای دخترش یولاند، که وارث تاج و تخت اورشلیم بود، راهی اروپا شد. او و کاردینال پلاجیو دراواخر ماه مه ۱۲۲۲ با پاپ هونوریوس ملاقات و موافقت وی را برای تدارک جنگ صلیبی جدید جلب کردند. همزمان، جان برین، یولاند را به همسری فردریش دوم، امپراتور پر قدرت مقدس روم، درآورد. بدین ترتیب، فردریش منصب پادشاهی اورشلیم را به قانونا به دست آورد. وی از نمایندگان پاپ که در ژوئیه ۱۲۲۵ به دیدارش رفته بودند، خواست تا حمله به مشرق زمین را دو سال به تعویق بیندازند که پاپ این درخواست وی را پذیرفت.

 

دو سال بعد، پاپ جدید، گریگوری نهم، از فردریش خواست که به وعده‌اش عمل کند. امپراتور مقدس روم، که اکنون به پادشاه اورشلیم ملقب شده بود، پس از تعلل بسیار، راهی شرق شد. اما در میانه راه بیمار شد و از این‌رو، فرماندهی سپاهش را بر عهده بطرک اورشلیم گذاشت و پاپ را نیز از ماجرا مطّلع کرد. پاپ اقدام امپراتور را نوعی خودداری از رفتن به مشرق دانست و وی را در نوامبر ۱۲۲۷ تکفیر و از شرکت در جنگ‌های صلیبی محروم کرد. با این حال، در ژوئن ۱۲۲۸، فردریش بدون توجه به فرمان تحریم، با پانصد تن از سواران خود راهی مشرق شد.

 

وی برای اثبات حق حاکمیتش بر جزیره قبرس، حدود یک ماه در آن‌جا اقامت گزید و سپس در سپتامبر ۱۲۲۸ به سمت عکا حرکت کرد. فردریش، به رغم علاقه‌اش به مسلمانان و طرد شدن از طرف پاپ و کمبود نیروی نظامی، بر آن شد تا به حمله‌اش جنبه سیاسی بدهد. شرایط زمانه نیز به او یاری رساند؛ چراکه، پس از اخراج صلیبیان از مصر در پایان جنگ صلیبی پنجم، از اواخر ۱۲۲۳ به تدریج میان فرزندان ملک عادل اختلافات شدیدی رخ نمود؛ ملک کامل از فردریش و ملک معظم از جلال‌الدین خوارزمشاه یاری خواستند. فردریش پس از ورود به عکا، با اعزام پیکی نزد ملک کامل به او یادآوری کرد که در پاسخ به درخواست استمداد او آمده و اینک او باید به وعده‌هایش مبنی بر تسلیم اورشلیم عمل کند. پس از مذاکرات طولانی بالاخره در ۱۸ فوریه ۱۲۲۹ قرارداد صلحی به مدت ده سال و پنج ماه میان فردریش دوم و ملک کامل منعقد گردید و به موجب آن شهر اورشلیم و بیت‌لحم به صلیبیون واگذار شد، به شرط آن که بناهای مقدس عیسوی آن نوسازی نشود. این معاهده با مخالفت عمومی مسلمانان روبه‌رو شد. ملک الناصر داوود، حاکم دمشق، از شیخ شمس‌الدین سبط ابن جوزی خواست تا در جامع دمشق، با برانگیختن احساسات مردم به تقبیح این معاهده بپردازد. دیگر گروه ناراضیان، صلیبیون بودند که دستاورد بزرگی را که فردریش بدون جنگ به دست آورده بود، به درستی درنیافتند و حتی پاپ علیه املاک فردریش در ایتالیا اقداماتی کرد که وی را ناگزیر نمود در ۱۲۲۹ به اروپا بازگردد. بدین‌ترتیب، ششمین جنگ صلیبی بدون درگیری نظامی به نفع صلیبیون به پایان رسید.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ