شعبدهبازی قاجاری
خیلیها نمیدانند که شعبدهبازی در گذشته کاری رایج و پرطرفدار میان ایرانیان بوده است و قدمت این نوع سرگرمی در ایران به قرنها پیش بازمیگردد. در واقع اجرای انواع شعبده تا دوره صفوی در ایران رواج داشته و اصلاً شغل بوده و «ژان شاردن» فرانسوی در سفرنامهاش چنین توضیح داده است: «ایرانیها مثل شعبدهبازان فرنگی گدایی نمیکنند، بلکه بساط نمایش خود را در میدان شهر و برای عامه مردم پهن میکنند و مردم در صورت تمایل به آنها پول میدهند. شعبدهبازان ایرانی شیرینکاریهای دیگری هم میکنند؛ آنها گاه نقاب به چهره میزنند و گاه بدون نقاب معرکه میگیرند و مردم را مشغول میکنند. گاهی به دعوت مردم به خانهها میروند و آنها را سرگرم میکنند…
ایرانیان اینگونه تفریحات را مسخره مینامند که به معنای شوخی و بازی است»
جعفر شهری» مورخ معاصر نیز از شعبدهبازان دوره قاجار روایت مفصلی دارد و البته حکایت شامورتی را هم میگوید برای نسلهای بعدی. وی در کتاب «طهران قدیم» نوشته است: «تخممرغ را در کلاه کسی میشکستند و از آن نیمروی داغ درمیآوردند، از زیر کلاه کسی کبوتر بیرون میآوردند، پنبه به دهان فردی میگذاشتند و از آن ۱۰۰ تا ۲۰۰ متر نخ خارج میکردند، دستمال سفید در دهان کسی میکردند و به جای آن دستمال رنگی از دهانش درمیآوردند…
برخی از حقهبازان ظرفی مانند بطری از جنس حلبی یا مفرغ داشتند که به آن شامورتی میگفتند؛ ته آن سوراخ بود و در نقطهای از آن نیز منفذی وجود داشت. آنها در ظرف، آب میریختند، درحالیکه دستشان روی منفذ بود، سپس، ظرف را وارونه میکردند. بهطور طبیعی، آب از آن خارج نمیشد، اما با گفتن: شامورتی آب بده، دست خود را از روی منفذ برمیداشتند و در این حالت، آب از سر ظرف بیرون میریخت». همین شعبده بود که بعدها به دهان مردم انداخت که در مقابل حرفهای نادرست یا رفتارهای دروغین دیگری میگفتند: «شامورتیبازی در نیار»؛ یعنی نمایش اجرا نکن و مرا فریب نده.