روابط ایران و چین قبل از اسلام ، بخشی فراموش شده از تاریخ

بعد از تصویب قرارداد ۲۵ ساله چین و ایران، شاید آن تصور که چین یک کشور دور افتاده و سر بسته است، کمی برایمان کمرنگ شده باشد. اما جالب است که بدانید اسناد و قصه هایی درمورد روابط ایران و چین قبل از اسلام وجود دارد و به قدری جذاب بوده که  تصمیم گرفتیم در تاریخ ما آنها را با شما در میان بگذاریم. با ما همراه باشد.

البته جدا از دیوار بزرگ چین و سینمای آن ها که روزگاری هیاهوی زیادی به پا کرده بود و این که پر جمعیت ترین کشور دنیا هستند، موضوع دیگری مطرح می شود و آن هم جاده ابریشم است که زمان شکل گیری آن، ریشه در باستان دارد و این نقطه اشتراک ما با امپراتوری های چین از سال های دور، در زمان اشکانیان و ساسانیان است.

چرا که این جاده ۱۷۰۰ سال به عنوان بزرگترین خط تجاری دنیا شناخته میشد، که در ایران از قسمت شمالی، اول از گرگان و بعد از گیلان عبور میکرد و در نهایت از کشور خارج میشد.

روابط ایران و چین قبل از اسلام

اشکانیان و جاده ابریشم

مردم هر دو کشور روابطی کم تاثیر و غیر متمرکز از گذشته های دور با هم داشته اند اما تاریخ دقیق روابط ایران و چین قبل از اسلام به زمان “پادشاهی ساسانیان” در ایران و “سلسله هان” در چین باز می گردد. این رابطه بیشتر برای همکاری در تجارت و مبادله شکل گرفت چرا که چینیان مشکل کمبود اسب داشتند و در تربیت اسب ها ناتوان بودند. و اما ایرانیان به داشتن مهارت در پرورش اسب، نگهداری و سوارکاری مهارت بالایی داشتند.

بنابراین در سال ۱۱۵ پیش از میلاد، “وو دی” فرمانروای چینیان چند سفیر را به نزد “مهرداد دوم” برای درخواست اسب، به همراه چند هدیه و پیشکش فرستاد که با مخالفت ایرانیان مواجه شدند. چینیان بعد از نا امیدی و در راه خروج، دست به عملی اشتباه زدند و حاکم بلخ را که جزو قلمرو اشکانیان بود، تهدید کردند که در آخر منجر به کشته شدن سفیران شد.

۱۱ سال بعد از آن ماجرا چینیان با سپاهی برای تلافی و انتقام جویی به ایران حمله کردند که نتیجه آن چیزی جز شکست نبود. دو سال بعد “لی کوالی” که سردار جنگ شکست خورده قبلی بود، با سپاهی ۶۰ هزار نفره به سغد حمله کرد که پیروزی های به نسبت تاثیرگذاری به دست آورد و منجر به مطیع شدن حاکم سغد شد و در نهایت چینیان به خواسته خود که اسب بود رسیدند و با گروگان گرفتن پسر حاکم سغد به چین بازگشتند.

جدا از اتفاقات و نا ملایمت هایی که در زمان اشکانیان رخ داد. در سال ۱۰۱ میلادی، اتفاقات خوب، پیمان های سیاسی و فرهنگی هم به وجود آمد که در این میان سفیران و تاریخ نویسانی به دو کشور سفر کردند و در مبادلات فرهنگی که صورت گرفت، کالاهایی از هر دو کشور معرفی شد و میوه هایی همچون انگور و انار از طرف ایران، هلو و زردآلو از طرف چین را به یک دیگر معرفی کردند.

که البته مهمترین آن قالی ایرانی و ابریشم چین بود که جاده ابریشم برای تجارت این کالای ارزشمند از چین به اروپا بود ساخته شده بود و ایران به مانند یک گذرگاه مهم میان آسیا و اروپا عمل می کرد. و اشکانیان در عرضه ابریشم  به تمام اروپا و ایران نقش بسیار مهمی ایفا می کردند.

ساسانیان در سیاست یا مسیر شکست؟

در ۳ زمان ساسانیان، رابطه ایران و چین به حساس ترین حالت خود رسیده بود؛ دوستی و آرامش گذشته بی ثبات شده بود و بی نظمی بر روابط حاکم بود؛ چرا که ساسانیان کنترل تجارت و عرضه ابریشم را به طور کامل در دست گرفته بودند و در این کار به قدرت بالایی رسیده بودند. این کار را به خوبی با دریافت حق گمرکی سنگین از کاروان های ابریشم که از ایران گذر می کردند انجام میدادند. به حدی که بزرگ ترین راه کسب ثروت پادشاهی ساسانیان از همین راه و تجارت بود.

اما هدف اصلی ساسانیان از این کار تنها کسب ثروت نبود، با این کار سرعت پیشرفت رومی ها را بشدت کاهش می دادند. چرا که ارزش ابریشم در بیزانس با طلا و عرض برابری میکرد و ساسانیان با این کار هر بار طلای زیادی از بیزانس به دست می آوردند و این باعث تضعیف قدرت نظامی رومی ها حتی در زمان صلح میشد. اما مسلما چیزی جز تشدید دشمنی رومیان به همراه نداشت چون در هر صورت زیر سلطه ایرانیان و از این حال بسیار ناراحت بودند.

این به خوبی خشم چینیان را هم که کنترل تجارت خود را در دست نداشتند، برانگیخته بود و باعث دوستی و اتحاد آنان با دشمن اصلی ساسانیان، یعنی رومی ها شده بود. با اینکه چینیان در ازای ابریشم، قالی و سنگ های قیمتی دریافت و به کشور خود وارد می کردند و تبادلات فرهنگی و مردمی صورت گرفته بود.

در روابط ایران و چین قبل از اسلام هنر پارچه بافی چینی وارد ایران شد و محصولات ایرانی که آن زمان در دنیا برند بود و جزو محصولات لوکس به حساب می آمد، وارد چین شد و مورد استفاده اشراف زادگان و ثروتمندان چینی قرار گرفت. محصولاتی همچون لوازم آرایشی، پارچه، رنگ و قالی های درجه یک و جواهرات.

از آن زمان کاروانسرا هایی باقی مانده است که نشان از چیزی جز اهمیت جاده ابریشم در این دوره و هنر دست معماران ایرانی ندارد.

روابط ایران و چین قبل از اسلام

جنگ های سرنوشت ساز

سلطه گری ایرانیان و تسلط کامل آنان بر جاده ابریشم، کشور های دیگر را به خشم و حس ناتوانی کشانده بود و از این رو اتحادی برای شکست و مغلوب ساختن ساسانیان، توسط رومی ها، چینی ها، ترکان غربی و خزر ها شکل گرفت.

در حدود سال ۵۳۰ میلادی “یوستی نیانوس یکم” قصد داشت در بندر های هندی توسط دریانوردان حبشی خط جدیدی برای تجارت ابریشم بسازد اما به دلیل حضور و نفوذ قوی ایرانیان در بندر های هندوستان این کار غیر ممکن بود. با موفقیت در جنگ، پاکسازی و کشور گشایی هایی که ایرانیان به دست می آوردند، عرصه را بر یونانی ها، چینی ها و ترکان تنگ کرده بودند و با حملاتی که ترکان به ایران داشتند، در برابر استحکامات ایرانیان ناکام مانده بودند.

بعد از تمام این اتفاقات ریز و درشتی که در سیاست و پشت پرده اتفاق افتاد، جنگی بزرگ در سال ۶۰۳ میلادی میان متحدین چین و امپراطوری ایرانیان در زمان “خسرو دوم” در گرفت و متحدین چین، هم پیمانان ایران را که از ترکان شرقی بودند را مورد حمله قرار دادند و بخش هایی از ایران را به دست آوردند و همچین بعضی از شهرها تسلیم و فرمانبردار چینیان شدند. اما از دولت مرکزی ایران به این دلیل که در غرب سخت درگیر بودند، توجه زیادی به این مسئله نشد.

و اما در نهایت زمانی که یزدگرد سوم بر ایران زمین فرمانروایی می کرد، در مقابل حمله اعراب که تازه در دنیا سر بر آورده بودند و از قدرت و نفس تازه‌ای برخوردار بودند، احساس ناتوانی کرد و از این رو درخواست کمک به چینیان فرستاد اما جوابی باز پس نیامد.

و حالا که یزدگرد در “مرو” پناه گرفته بود، این بار پسر خود، شاهزاده پیروز را برای درخواست کمک راهی چین کرد و زمانی که پیروز به دربار چینیان نرسیده بود در سال ۶۵۲ میلادی یزدگرد سوم کشته شد و از آن پس شاهزادگان و صاحب منصبان ایرانی در کشور چین جای گرفتند و در آنجا از ارزش و منزلت بالایی برخوردار بودند.

آیین زرتشتی

آیین زرتشتی  در همین دوره وارد چین شد و برخی از مردم پذیرای آن بودند و اولین آتشکده ها در حدود سال ۶۲۰ میلادی در چین ساخته شد. از آن پس نوادگان و شاهزادگان ساسانی سعی بر بازپس گیری حکومت و عقب راندن اعراب داشتند و در این کار موفق نشدند. و اینگونه ایران وارد دوره ای جدید از حکومت توسط مسلمانان شد و روابط ایران و چین قبل از اسلام خاتمه یافت و به یک دوره جدید منتقل شد.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
ارسال یک پاسخ