نامه ای باستانی و جالب
نامهای که تصویر آن را در زیر به زبان آکدی میبینید، توسط «ادینسین» به مادرش «زینو» نوشته شده و گوشهای از زندگی در قرن هجدهم پیش از میلاد در بینالنهرین را نشان میدهد. گمان میرود این نامه در زمان حکمرانی «حمورابی» (۱۷۹۲-۱۷۵۰ پیش از میلاد) نوشته شده است.
«ادینسین» که در زمان نوشتن نامه از مادرش دور بوده است به جای اینکه بگوید اوضاع چگونه است یا شاید حتی به جای اینکه بگوید دلش تنگ شده، مادرش را به خاطر وضعیت لباسش سرزنش میکند.
«ادینسین» در این نامه نوشته است: «سال به سال لباس آقایان جوان اینجا بهتر میشود، اما شما اجازه دادید که لباسهای من سال به سال بدتر شود. پسر “عدادالدینم” که پدرش فقط دستیار پدرم است، دو دست لباس جدید دارد، درحالی که شما حتی برای من یک دست لباس هم ضرروی ندانستی.»
او بعد هم ادامه میدهد:«با وجود اینکه تو مرا به دنیا آوردی، اما مادر او [پسر عدادالدینم]، این پسر را به فرزندی گرفته است. مادرش او را دوست دارد، در حالی که تو مرا دوست نداری!»