جنگ شیلا و تانگ

جنگ شیلا و تانگ در قرن هفتم میلادی بین پادشاهی کره ای شیلا و سلسله های جدیدا تصاحب شده ی آن یعنی گوگوریو و بکجه (که اغلب با عنوان شیلا متحد نام برده می شود)، و سلسله ی چینی تانگ بلافاصله بعد از غلبه بر گوگوریو و بکجه توسط شیلا و سلسله تانگ با زمینه ژئوپولیتیک اتفاق افتاد.

در حالی که نبرد برنده مشخصی نداشت و هر دو طرف تلفات قابل ملاحظه ای را متحمل شده بودند، شیلا با تصرف مناطق مرکزی و مناقشه آمیز جنوب رودخانه ته دونگ ادعای پیروزی تکنیکی کرد.

 

 

مقدمه:

اتحاد شیلا و تانگ که هر دو پادشاهی کره ای بکجه و گوگوریو را شکست داده بود، توانستند قلمروهای پیشین این دو پادشاهی را با ارتش های ائتلاف تصرف کنند. بعد از سقوط گوگوریو در سال ۶۶۸ بعد از میلاد، امپراطور تانگ دفتر ژنرال محافظ برای تسکین شرق را ایجاد کرد و سعی نمود تا تمام شبه جزیره کره از جمله متحد مستقل سابقش شیلا را به تصرف خود درآورد. در نتیجه اتحاد شیلا و تانگ به دلیل اینکه تانگ با ایجاد این دفتر جدید قصد داشت تا بر شبه جزیره کره تسلط یابد، فروپاشید و متحد سابق آن سعی در برابر این اقدامات مقاومت نمود.

پادشاه مونمو از شیلا ارتش شیلا را با ارتش های پادشاهی های شکست خورده ی گوگوریو و بکجه در یک ائتلاف در برابر ارتش تانگ ترکیب کرد. او چالشی مخاطره آمیز در آزاد کردن کشورش و متصرفات به سختی به دست آمده (به خصوص کل چیزی که قلمرو بکجه بود و بعضی از بخش های جنوبی قلمرو سابق گوگوریو) از تسلط تانگ داشت. برای نیل به این هدف، مونمو اتحادهایی  با رهبران مقاومت گوگوریو به مانند گوم موجام و آنسونگ ترتیب داد و حملاتی به نیروهای تانگی ساکن در مناطقی که قبلا در تصرف پادشاهی های مغلوب بکجه و گوگوریو بودند، ترتیب داد. مناقشه بین متحدین سابق که بلافاصله بعد از سقوط گوگوریو در سال ۶۶۸ و تاسیس دفتر ژنرال محافظ برای تسکین شرق آغاز شده بود، تا اکثر دوره ی دهه  ۶۷۰ میلادی ادامه یافت.

وقایع قابل توجه:

تا سال ۶۷۴، شیلا و تانگ در نبردیهایی متناوب بودند زیرا پادشاه مونمو بیشتر قلمروهای سابق بکجه و گوگوریو را از نیروهای تانگی که آن سرزمین ها را بعد از جنگ گوگوریو و تانگ و جنگ بکجه و تانگ اشغال  کرده بودند، پس گرفت و یک مقاومت بومی را در برابر تانگ در قلمروهای سایر پادشاهی های کره ای که هنوز در تصرف تانگ بودند، پروراند. در همان سال، امپراطور گائوژونگ که خشمگین بود، مستبدانه برادر پادشاه مونمو یعنی کیم اینمون را به عنوان پادشاه شیلا معرفی نمود و به لیو رنگوی با یک ارتش ماموریت داد تا به شیلا یورش برد. اما قبل از اینکه هیچ نبرد بزرگی بتواند اتفاق بیفتد، پادشاه مونمو بنا به دلایل ناشناخته ای ( شاید به دلیل عدم تمایل به رودرویی با اختلافات بالقوه ای که می توانست با داشتن یک مدعی بی قاعده ی سلطنتی در پادشاهی اش به وجود آید و عدم امادگی برای مواجه با تانگ) رسما عذرخواهی کرده و پیشنهاد خراج نمود. این موضوع امپراطور گائوژونگ (او و پدر پادشاه مونمو، پادشاه مویول، قبل از اینکه گائوژونگ به امپراطوری برسد دوست بودند و این روابط نه تنها باعث شد تا گائوژونگ به پادشاه مویول کمک کند تا با وجود دشمنان جدی در جاهای دیگر جنگ های اتحاد کره را در دهه ۶۶۰ میلادی به راه بیندازد، بلکه باعث شد تا گائوژونگ شیلا را به صورت یک کشور غیر متخاصم ببینید) را راضی نمود و باعث شد او تمایلی به طولانی نمودن لشکر کشی نداشته و دستور عقب نشینی نیروها و بازگشت کیم اینمون را صادر نمود.

در سال ۶۷۵، لی جین ژینگ با هدف اشغال قلمرو شیلا و با استفاده از نیروهای موهه در منچوری که تحت انقیاد تانگ در امده بودند، با استفاده از خشکی به قلمرو شیلا رسید. اما نیروهای تانگ در دژ مه سو (یون چون امروزی) توسط ارتش شیلا شکست خورد.

در سال ۶۷۶، ژو رنگوی برای نبرد در برابر شیلا از دریای زرد عبور کرد. اما ناوگان شیلا نیروهای تانگ را در سواحل غربی شیلا دفع نمود.

پیامدها:

بعد از سال ۶۷۶، دولت تانگ دفتر ژنرال محافظ برای تسکین شرق را به لونگ دونگ منتقل کرد. اگرچه نیروهای تانگ قلمروهای تصرف شده ی جنوب رودخانه ته دونگ را از دست دادند، شیلا نتوانست قلمروهای سابق گوگوریو را در شمال رودخانه ته دونگ که تحت تسلط تانگ افتاد، به دست اورد. امپراطوری تانگ کنترل شبه جزیره لونگ دونگ را به دست آورد در حالی که شیلا کنترل شبه جزیره کره را در دست گرفت. اما در سال ۶۹۸، ته جویونگ که ژنرال سابق گوگوریو بود، شورشی را با نیروهای ترکیبی گوگوریو و موهه هدایت کرده، سلسله تانگ را در نبرد تیان منلینگ شکست داده و بالهه را به عنوان جانشین سلسله گوگوریو تاسیس نمود. بالهه بیشتر قلمرو سابق گوگوریو را احیا نمود و امپراطوری خود را به سمت شمال شرقی توسعه داد. روابط بین تانگ و شیلا تا اوایل قرن هشتم میلادی متوقف شد. بعد از یک شورش توسط ترک های شرقی در سال ۶۷۹، امپراطور گائوژونگ برنامه های خود برای حمله به شبه جزیره کره را متوقف نمود.

علی رغم دشمنی ها با تانگ، چندین تن از مقامات و فرماندهان گوگوریو به حاکمیت و نظامی گری تانگ تن دردادند ( به مانند برادران یون نام سنگ و یون نام سان، پسران یون گه سومون). این فرماندهان و مقامات به همراه نوادگانشان (که مشهورترین نمونه از آنها گو سون جی بود)، به مقام های رسمی تانگ رسیدند و برای سلسله تانگ چندین ژنرال و مدیر قابل فراهم نمودند.

بعد از این درگیری، مناطق کره ای پس آیند (شامل حکومت شیلای متحد) به منظور تضمین استقلال خود و اجتناب از تهاجمات سلطه طلبانه از جانب چین، مسیر تعامل با چینی ها را انتخاب کردند. این استراتژی در ممانعت از الحاق توسط قدرت های چینی موفقیت آمیز بود.

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
2 نظرات
  1. محمد می گوید

    سلام . بسیار عالی بود

    1. امیر سیروس پور می گوید

      سلام.ممنون اقا محمد.
      سلامت باشید.

ارسال یک پاسخ