بک گیول

صدای وافر پائیز:

پائیز در کره موقع برداشت محصول و زمانی است که صدای دلپذیر دستگاه های آسیاب غلات در هر جایی به گوش می رسد. صدای یک آسیاب در زمان های باستان برای کشاورزانی که در تابستان به سختی کار می کردند، سمبل یک برداشت غنی بود. همچنین آن با یک موسیقی دان شیلایی که مردم را با اجرای ساز موسیقیایی سنتی ” گومونگو ” مسحور می ساخت مرتبط است.

بک گیول
بک گیول

استاد بزرگی که در فقر می زیست:

موسیقی در کره در خلال سلطنت پادشاه نولجی (نوزدهمین پادشاه سلسله باستانی شیلا) گسترش یافت. در زمانی که پادشاه بعدی (پادشاه جابی) به قدرت رسید، موسیقی در واقع بخشی از زندگی روزمره مردم به حساب می آمد. همچنین آن زمانی بود که استاد بزرگ گومونگو در سورابول که امروزه با نام گیونگجو شناخته می شود می زیست. نامش پارک مو ریانگ بود ولی او با اسم استاد بک گیول بهتر شناخته می شود.

بک گیول در سال ۴۱۱ به دنیا آمد. پدرش بعد از اینکه به فرار خادمین سلطنتی شیلا به وطن کمک کرد، دستگیر شده و در ژاپن درگذشت. این در حالی بود که مادرش تمام عمر خویش را صرف انتظار برای همسرش نمود. بک گیول به جای اینکه مقامی در دولت شود، این مسیر را انتخاب کرد که عمر خویش را وقف ابزار موسیقیایی گومونگو کند که در قرن چهارم میلادی از گوگوریو به شیلا معرفی شده بود.

نام ” بک گیول ” مخفف ” هیون سون – بک گیول ” می باشد که معنی ” لباس های ژنده مندرس شده توسط فقر ” را می دهد. بک گیول که در تنگناهای وخیمی می زیست، بیش از یکصد بار لباس هایی مشابه می پوشید. او با وجود فقرش هرگز اجرای گومونگو را متوقف نکرد و تمامی لذات و اندوه هایش را از طریق موسیقی خویش بیان نمود. مهارت های اجرای گومونگو وی در گذر زمان به حدی بالا رفت که روزی او توانست صدای یک آسیاب را باز تولید کند که باعث آرامشش در زمان های سخت می شد.

پرتره بک گیول

آرامش یافتن در صدای یک آسیاب:

کره ای ها حتی قبل از دوران سه پادشاهی متحد نیز از برنج، ارزن، ارزن جارو و ذرت خوشه ای برای درست کردن کیک های برنجی بهره می بردند. در خلال دوران سه پادشاهی متحد در زمانی که کره به صورت رسمی یک جامعه با بنیاد کشاورزی شد، کیک های برنجی با گوناگونی زیادی تولید می شدند. هر خانوار در آخرین روز سال قمری با آسیاب غلات و درست کردن کیک های برنجی پایان سال را گرامی می داشتند. اما استاد بک گیول برای خریدن برنج بسیار فقیر بود. همسرش زمانی که صدای یک آسیاب را در خانه همسایه شان شنید گریست. استاد بک گیول با دیدن اینکه همسرش تا چه اندازه ناراحت است، ترانه زیر را سرود:

صدای ساییدن یک آسیاب به شرق

صدای ساییدن به غرب

صدای ساییدن در همه جا

همه خود را برای جشن سال نو آماده می کنند

اما سبوی برنج ما خالیست

گنجه ما خالیست

ما لباس های مندرس می پوشیم و جوانه لوبیا می خوریم

اما ما شادیم

همسر گرامی فقیر من، ناراحت نباش

ثروت فراتر از حیطه ماست

اما حتی زمانی که سرت به جای یک بالش بر روی بازوی من آرام می گیرد

ما همچنان شاد هستیم

گومونگو بک گیول صدای دقیق یک آسیاب را در زمانی که وی این ترانه را اجرا می کرد تولید نمود و اتفاقی در نوع خود شگفت انگیز را رقم زد. همسر استاد به قدری شگفت زده شد که شروع به رقصیدن در حیاط کرد. سپس کل شهر با موسیقی شگفت انگیز استاد رقصیدند. او در سایر مناطق نیز به شهرت رسید، خصوصا در بین مردم فقیری که از موسیقی وی آرامش یافتند.

تفکر موسیقی:

نمونه های زیادی وجود دارند که موسیقی بر ضمیر مردم التیام نهاده و به آنها در بازیابی امیدشان در زمان های چالش برانگیز کمک کرده است. اما یافتن موسیقی که به مردم حتی در زمانی که آنان از نظر اقتصادی در سختی هستند الهام داده و به آنها بیاموزد که برای زندگی علت دیگری به جز ثروت مادی وجود دارد، آسان نیست. به همین خاطر است که حدس چرایی تسخیر قلوب بسیاری از مردم توسط موسیقی استاد بک گیول مشکل نیست.

ساز گومونگو
منبع رادیو جهانی کی بی اس

بهترین از سراسر وب

[toppbn]
1 نظر
  1. آریا می گوید

    درود.مطلب زیبا و خواندنی بود.هنرمندی که به معنی واقعی کلمه شاعرانه و هنرمندانه زندگی کرد.دست شما درد نکند.

ارسال یک پاسخ